تادانه

«شاهنامه» به روایت «محمد حسینی»
قصه‌هاي شاهنامه فردوسي از مجموعه سی جلدي «يكي بود يكي نبود» كه توسط انتشارات پارسه منتشر مي‌شود، توسط محمد حسيني بازنويسي و با نثري ساده تهيه شده است. گفت‌وگوی ایبنا با حسینی را درباره این کتاب می‌خوانید.

حسيني در گفت‌و‌گو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) درباره اين كتاب گفت: اين مجموعه بازنويسي منتخبي از قصه‌هاي شاهنامه است و از شگرد‌هاي امروزي‌ داستان‌نويسي بهره گرفته و در تمام داستان سعي شده نثر در حد امكان ساده باشد.

وي اشاره كرد: اگر خوانندگان با خواندن اين كتاب انگيزه‌اي براي مطالعه نسخه اصلي پيدا كنند نشان از موفقيت من در بازنويسي آن دارد.

حسيني درباره دليل انتخاب قصه‌هاي ادبيات داستاني در مجموعه «يكي بود يكي نبود» توضيح داد: قصه دلنشين است و در گذشته نيز براي درميان گذاشتن انديشه و ديدگاه با ديگران و جذب مخاطبان بیش تر از قصه استفاده مي‌كردند.

وي ادامه داد: توجه به قصه‌ها در اين مجموعه از اين منظر كه خوانندگان راحت‌تر با آن ارتباط برقرار مي‌كنند و ژانر جذابي است اهميت دارد. این مجموعه در قالب قصه می‌تواند ضمن ایجاد لذت مطالعه، خوانندگان را با سوابق فرهنگی و ادبی و تاریخی آشنا کند و به عنوان کتاب‌هایی کمک آموزشی به بالا بردن سطح سواد مخاطب منجر شود.

اين نويسنده با تاكيد بر اهمیت آگاهی، به معناي خارج شدن از احساس "همه چیز دانی" و درک نياز به مطالعه، يادآور شد: متاسفانه نظام آموزشی ما به گونه‌ای است که نه فقط نیاز مدام به مطالعه را ایجاد نمی‌کند، که توهم بی‌نیازی توليد مي‌كند. گويي هدف فقط نمره گرفتن و پشت سر گذاشتن آزمون‌هاست. در چنین شرایطی شاید این مجموعه و مجموعه‌های مشابه، مشروط به تدوین درست، بتوانند لذت مطالعه برای بیشتر دانستن و احساس نياز به كتاب را که نشانه باسواد شدن است تقویت کنند.

وي در پاسخ به اين سوال كه چرا بايد متون كهن را مطالعه كنيم اظهار داشت: ما فرهنگ و گذشته‌اي داريم كه بد یا خوب بايد آن‌را بشناسيم، تا از کلی‌گویی، افتخار از سر بی‌اطلاعی، و البته از این همه تزلزل در برابر ایده‌های ناآزموده و بی‌ریشه نجات یابیم.

حسيني در ادامه به توضيح درباره كتاب ديگري كه در دست تاليف دارد پرداخت و گفت: كتاب «به دنبال قاجاريه» از مجموعه‌اي با عنوان «به دنبال» كه توسط نشر ققنوس منتشر مي‌شود هم‌اکنون در دست تالیف است.

وي كه دبيري اين مجموعه را که تاکنون بیش از بیست جلد آن منتشر شده است برعهده دارد، افزود: اين كار در دو گروه ترجمه و تاليف انجام مي‌شود و در هر كتاب ابتدا بخشي از داستان مي‌آيد و پس از آن دانش‌نامه‌اي به منظور آشنايي با تاريخ و زمان ماجرا یا شخصیت اصلی آورده مي‌شود.

محمد حسینی متولد دوم اسفند ۱۳۵۰ است كه از جمله آثار او مي‌توان به رمان‌هاي « آبی تر از گناه»، « یکی از همین روزها ماریا»، «ریخت‌شناسی قصه‌های قرآن» و سه كتاب «به دنبال فردوسی»، «به دنبال اميركبير» و «به دنبال محمد» اشاره كرد.

رمان «آبی تر از گناه» او جایزه ادبی گلشیری و جايزه مهرگان ادب ( پكا ) را برای بهترین رمان سال ۱۳۸۳ و كتاب «ریخت‌شناسی قصه‌های قرآن» رتبه دوم پژوهش از دومین جشنواره قصه‌های قرآنی را از آن خود كردند.

كتاب «به دنبال فردوسی» او نيز سال گذشته به عنوان اثر برگزیده هفتمین دوره جشنواره رشد معرفی شد.

همچنین مجموعه داستان «نمی توانم به تو فکر نکنم سیما» از حسینی در نشر ثالث آخرین مراحل انتشار را سپری می‌کند.

وي از ويراستاران و كارشناسان نشر ققنوس است و دبيري بخش داستان نشر ثالث را نيز بر عهده دارد.

Labels: , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
«تاریخ بیهقی» به روایت «محمدعلی آزادیخواه»
محمد علي آزادي‌خواه كه بازآفريني تاريخ بيهقي را در مجموعه ۳۰ جلدي «يكي بود يكي نبود» برعهده دارد با تاكيد بر دشواري ساده‌نويسي اظهار داشت: با تمام اين دشواري‌ها سعي كردم در اين بازآفريني به متن اصلي وفادار باشم و تا حد امكان متن كتاب را ساده و روان ارائه دهم.

آزادي خواه در گفت‌و‌گو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) با بيان اين مطلب افزود: با توجه به اينكه شغل اصلي من تدريس ادبيات در دبيرستان است هميشه علاقمند بودم كه نوجوانان با متون كهن ادبي آشنا شده و از تاريخ اجتماعي و روانشناسي گذشته اطلاع داشته باشند. به نظر من علت تمام روان‌پريشي‌ها و افسردگي‌هاي نسل جوان مطالعه نكردن به ويژه در حوزه ادبيات كلاسيك است.

وي ادامه داد: بر اساس نسخه‌هايي كه از تاريخ بيهقي در اختيار داشتم مانند تصحيح سعيد نفيسي، خليل خطيب رهبر و فياض، آن را به شيوه‌اي ساده بازآفريني كردم. اميدوارم علت تمام روان‌پريشي‌ها و افسردگي‌هاي نسل جوان مطالعه نكردن كتاب به ويژه در حوزه ادبيات كلاسيك است اين نوع نگارش انگيزه‌اي براي مطالعه متن اصلي تاريخ بيهقي و ساير متون كلاسيك شود.

آزادي خواه درباره وفاداري‌اش به متن تاكيد كرد: نثر اين كتاب به شيوه‌اي است كه نه به زبان امروز خيلي نزديك است و نه سختي‌ها و دشواري‌هاي متن قديمي را دارد. از سوي ديگر واژه‌هايي كه جايگزين شده بيشتر ساده و در حد دامنه لغات موجود در متون درسي دانش‌آموزان سوم راهنمايي به‌كار رفته است.

وي با اشاره به دشواري‌هاي اين سبك نگارش گفت: ساده‌نويسي به ويژه براي نسل جوان بسيار دشوار است و بايد در تمام مراحل با روانشناس و كارشناس علوم تربيتي در اين زمينه ارتباط داشت و با آنان در اين زمينه مشورت كرد.

اين نويسنده يادآور شد: با توجه به اينكه من در قصه‌نويسي نیز دستی دارم، در اين كتاب نيز سعي كردم با استفاده از ظرف قصه حدود ۱۲ داستان را كه بيش‌تر ساده‌نويسي برای نسل جوان بسيار دشوار است و بايد در تمام مراحل با روانشناس و كارشناس علوم تربيتی ارتباط داشت براي نوجوانان آموزنده است انتخاب و در اين قالب ارائه دهم.

مجموعه ۳۰ جلدي «يكي بود يكي نبود» توسط انتشارات پارسه در دست انتشار و به زودي روانه بازار كتاب مي‌شود.

محمدعلی آزادی‌خواه در سال ۱۳۲۳ در روستای دولت‌آباد قهستان سیرجان متولد شد. اولین اثر او در زمینه‌ ادبیات کودکان و نوجوانان به نام «پرستوهای دره پیچاب» در سال تحصیلی ۵۲ - ۵۳ به چاپ رسید و پر فروش‌ترین کتاب سال آن زمان بود.

در همین سال نیز «افسانه‌ی نامی و کامی»، «دوستان جنگل شاد» و «تبر مشهدی باقر» او منتشر شد و در فاصله‌ سال‌های ۵۳ تا ۵۸ کتاب‌های «قصه‌های گرگ و میش»، «قصه جنگل»، «بچه‌ها بیدارند» و «مرادو» را به چاپ رساند.

اولين مجموعه ‌داستان كوتاه او «كوتوله‌اي در تنگ»، در سال ۸۱ به چاپ رسیده است.

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
هفتادمین شماره مجله بخارا منتشر شد
هفتادمين شماره مجله بخارا با مقالاتي از شفيعي كدكني، ژاله آموزگار، عزت الله فولادوند، دكتر باطني، محمود دولت آبادي، داريوش شايگان، محمد علي موحد، جمشيد ارجمند، انور خامه اي ، عبدالحسين آذرنگ و سيمين بهبهاني منتشر شد.

از جمله مطالب قابل توجه این شماره بخارا، گزارش جلسات پنجشنبه هاست؛ با عكس هايي از: انورخامه اي، گلي ترقي، دكتر حسن كامشاد، دكتر محمد تقي غياثي ، پري زنگنه، ژاله آموزگار،سيمين بهبهاني، دكتر شهريار عدل، محمود دولت آبادي، دكتر حسن عشايري ، دكتر جلال خالقي مطلق و... ادامه خبر

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
کتاب تازه
کمدی الهی
(برزخ – بهشت – دوزخ)
دانته آلیگیری
مترجم: محسن نیکبخت

شرکت مطالعات و نشر کتاب پارسه
چاپ اول 1388
شمارگان 2200 نسخه


بهشت، جایگاه فرشتگان، انبیاء، ایمان آورندگان و برزخیانی است که تحمل سختی کرده اند.
این کتاب، شامل سی و سه بخش است که دانته پس از گذر از فلک ماه و خورشید و پنج سیاره آسمانی دیگر، فلک ستارگان ثابت و فلک الافلاک را پشت سر گذاشته به عرش الهی می‌رسد.
او در بالاترین جایگاه بهشت که به صورت گل رزی بسیار بزرگ است، همه آن بزرگانی را که روزی آرزوی دیدارشان را داشته، می‌بیند ... و سرانجام سفر خود را با اشاره به این نکته که: میل و اراده من با «عشق» تنظیم شده همان گونه که خورشید و دیگر ستارگان، پایان می‌بخشد.


دوزخ، جایگاه گناهکارانی است با گناهانی نابخشودنی
پس آنهایی که در این جایگاهند و دانته نیز بعضی از آنها را با چشم تن می‌بیند، جاودانه در عذاب خواهند بود.
این کتاب، شامل یک مقدمه و سی و سه بخش است که در آن دانته، پس از اندکی تنهایی، سفر خود را با یگانه راهنمایش «ویرژیل» آغاز می‌کند.




برزخ، جایگاه گناهکارانی است که می‌توانند با زدودن هفت گناه کبیره از وجود خود، به جایگاهی فراتر وارد شوند.
این کتاب، شامل سی و سه بخش است که دانته نه بخش آن را در پیش برزخ، هجده بخش آن را در کوه برزخ و شش بخش آن را در بهشت زمینی سپری می‌کند. دانته، سیمای معشوقه زمینی اش «بئاتریس» را در بهشت زمینی دیده و به عنوان راهنمای ادامه سفر، با او همراه می‌شود. در واقع بئاتریس، تا آخرین لحظات سفر با دانته همراه است.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
پاییز 71 بود؛ سینمای جوانان قزوین. کلاس تشکیل شده بود و قرار بود سه شنبه اول را با کلاس طراحی شروع کنیم. شنیده بودیم کسی می‌آید به کلاس که دارد لیسانس نقاشی اش را در دانشگاه هنر تهران می‌گیرد. پچه پچه ای میان بچه‌ها راه افتاد بود که صدایش تا اکنون زنده است. یکی می‌گفت «خودش شمالی است.» یکی دیگر می‌گفت «کوچه سوخته چنار قزوین زندگی می‌کند.» یکی دیگر می‌گفت «قد بلند است و بداخلاق.» دیگری می‌گفت «همین روزها هم از پایان نامه اش دفاع خواهد کرد.»
و صداها زنده هستند و می‌توان نشست به آن روز گوش داد. صداهایی که ادامه پیدا کردند تا مرد آمد؛ بلند بالا و چشم آبی با کفش‌های واکس زده برّاق. تخته کاری دستش بود و کیف کوچکی زیر بغل و کتابی در سینه.
«سلام. من ساعد فارسی رحیم آبادی هستم.»
سکوت.
«هر کسی آمده، نمره بگیرد، ننشیند و برود، نمره اش را همین الان قبول می‌زنم.»
سکوت.
«قرار نیست من اینجا نقاشی و طراحی به کسی یاد بدهم.»
سکوت.
«اینجا قرار است با هم کتاب بخوانیم و موسیقی گوش کنیم و فیلم ببینیم.»
سکوت.
«کدام شما سهراب سپهری را می‌شناسد؟»
سکوت.
«کدام شما نیچه را می‌شناسد؟»
سکوت.
«کدام شما پاراجانوف را می‌شناسد؟»
سکوت.
پای تخته رفت و به چشم‌هایی نگاه کرد که خجالتی بودند و دورترها را با تردید می‌دیدند؛ شاید فیلمساز بزرگی شوند!
روی تخته نوشت «تخته کاری بگیرید با قلم سیاه و کاغذ A5.»
آن وقت هشت کتاب را طوری باز گذاشت که جلدش را ببینیم و از خودمان بپرسیم «هشت کتاب» یعنی هشت کتاب؟ و خواند:
«اهل کاشانم
پیشه ام نقاشی است:
گاه گاهی قفسی می‌سازم با رنگ، می‌فروشم به شما
تا به آواز شقایق که در آن زندانی است
دل تنهایی تان تازه شود ...»
تمام شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری را همان جلسه خواند.
بعد منتظر بودیم بگوید چطوری نقاشی کنیم. چیزی نگفت و رفت.
هفته بعد با قلم و تخته کار و کاغذ رفتیم. تمام کلاس را خط راست کشیدیم و بعد از نیچه خواند: «بر روی زمین نوآوری‌های خوب فراوان است، برخی سودمند، برخی خوشایند: زمین را به خاطر آن‌ها باید دوست داشت.
و بر روی آن نوآوری‌های خوب چندان است که زمین به پستان زن می‌ماند: هم سودمند و هم خوشایند.»
آن وقت رفت.
هفته بعد خط مورب کشیدیم.
هفته بعد خط مستقیم و مورب.
هفته بعد مدل شدیم و مدل شد و مدل شدیم و مدل شد.
هر هفته هم کسی کنفرانس می‌داد. یک روز من درباره «کمال الملک» و دیگر روز دیگری درباره «بهزاد» و آن دیگر روز ...
باز هفته‌ها آمدند و رفتند.
هفته ای آمد و چراغ‌ها را خاموش کرد و گفت فیلم ببینیم.
و دیدیم؛ فیلم «سایه نیاکان فراموش شده ما» سرگئی پاراجانوف را.
بعد گفت «قزوین نمانید و اگر قصد دارید بشوید آنی که می‌خواهید، از جای تان بلند شوید و دورتر بروید.»
من به تهران آمدم؛ نشستم و با نمره خوب، وارد دانشگاه تهران شدم.
در تهران بود که برای اولین بار به نمایشگاه نقاشی اش دعوت شدم؛ گالری هفت ثمر. تخت طاووس. با رضا هدایت، نمایشگاه مشترکی داشت.
یکی از تابلوها، دهانه چاهی بود با ماهی قرمزی در دلش.
خیلی خواستم بپرسم این ماهی چیست؟
نپرسیدم تا وقتی آمد به خوابگاه سنایی؛ جایی که من و محسن فرجی در آنجا ساکن بودیم.
بعد برایش داستان خواندم؛ تا صبح نشست پای آن 200 صفحه داستانی که خواب همه را آرام کرد و تنها او نخوابید و نشست تا کلمه آخر.
آن وقت سرباز شدم. با محسن فرجی یک شب به خانه اش رفتیم؛ در یکی از کوچه‌های خیابان فاطمی. همان شب پرسیدم «ساعد جان! آن تابلو! آن دهانه چاه و آن ماهی؟»
گفت «بچه که بودم، در رحیم آباد به چاه افتادم. پدربزرگم مرا از چاه بیرون آورد.»
بعد سکوت کرد.
مدام شعر خواندیم با او.
مدام فیلم دیدیم با او.
مدام نقاشی نشان مان داد.
مدام حرف زدیم.
مدام از نهج البلاغه گفت و سوره یوسف؛ مخصوصا به من که داستان می‌نوشتم.
حتی به من گفت؛ با تاکید: یوسف! اگر از آنی که هستی ننویسی به داستان‌هایت خیانت کرده ای.

دیگر ندیدمش که تهران برایش کوچک شده بود؛ همان طور که قبلا قزوین. می‌خواست به کانادا برود. تابلوی «بوف کور»ش زیاد بحث آور شده بود. فیلم اش هست هنوز.

بعد محسن فرجی، زنگ زد؛ سال 81؛ سوم خرداد. گفت «بیا بیمارستان مهراد؛ میرعماد. تخت طاووس.»
وقتی رسیدیم؛ من و حسین رحمانی و محمد تهرانی و محسن فرجی؛ دیگر تمام کرده بود. رفته بود. جایی دور و دورتر از رحیم آباد و قزوین و تهران و کانادا. رفته بود و خودش نقاشی شده بود.

وقتی با جنازه اش به رحیم آباد رسیدیم؛ دیواره سیمانی صورت اسطوره ای اش را بوسیدیم؛ در گورستان آنجا و دایی ساعد آمد و دست من را گرفت و برد به خانه پدربزرگ ساعد و گفت: «شنیده ام دنبال آن چاه و آن ماهی بودی.»
«بله. نقاشی ساعد را دیده ام.»
سر چاه رسیدیم و گفت «وقتی پدربزرگ، ساعد را از چاه بیرون آورد، به جایش ماهی ای به چاه داد.»


امروز روز رفتن «ساعد فارسی رحیم‌آبادی» است


این مطلب پیش از این در سالنامه روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده است

Labels: , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
«فردوسی» در کانون زرتشتیان
کانون دانشجویان زرتشتی عصر روز پنجشنبه،31/2/88، در بزرگداشت فردوسی شاعر بزرگ و حماسه سرای نامی ایران میزبان نویسندگان و محققان بزرگ بود.

پس از قرائت نیایش " گاتاها" ، رادمان خورشید دبیرکانون دانشجویان زرتشتی چنين آغاز كرد: « به یاری اهورامزدا، ضمن سپاس از حضور شما به مناسبت گرامی داشت فردوسی و ضمن عرض تشکر از بزرگانی چون دکترجلال خالقی مطلق که یکی از بزرگترین شاهنامه شناسان ایران و جهان اند، سرکار خانم توران بهرامی، جناب آقای علی دهباشی و ریاست انجمن زرتشتیان و نماینده زرتشتیان، مراتب سپاس خود را از انجمن دانشجویان که برای برگزاری این برنامه تلاش نمودند، ابراز می دارم».

سپس در ادامه برنامه دکتر رستم خسرویانی، فرنشین انجمن زرتشتیان تهران، نیز چند دقیقه ای به صحبت پرداخت: « به نام یزدان پاک. با درود به روان پاک جان باختگان میهن و با درود به روان پاک بزرگ مرد تاریخ ادب پارسی، فردوسی بزرگ و با درود برشما که دعوت ما را پذیرفتید وبه این جمع صمیمی آمدید. من کوچکترازآن هستم که درحضوراساتید بخواهم سخن بگویم، می دانیم که فردوسی کسی است که زبان فارسی را زنده کرد و باعث جاودانگی فرهنگ ما شد. سازمان یونسکو بزرگداشتی را به مناسبت فردوسی در روزهای 25و26 اردیبهشت برگزارنمود. همواره برای شاعران ما وکسانی که دستی برادب فارسی داشتند، یک روز را به بزرگداشت اختصاص می دادند اما برای فردوسی دو روز بزرگداشت گرفته اند و این مایه بسی فخراست و مباهات ... ادامه گزارش

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
امروز روز تولد «یعقوب یادعلی» است
یعقوب یادعلی
متولد 1 خرداد ۱۳۴۹ نجف آباد

مرتبط
اینجا و اینجا و اینجا و اینجا
اینجا و اینجا و اینجا و اینجا

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
گفتگوی «راوی» با حسن محمودی
وقتی روزنامه نگاری، افسوس می خوری که چرا، هیچ کدام از واقعیت های جامعه ات را نمی توانی در داستانت بیاوری. همکار تو در صفحه ی حوادث، به طور روزانه از وقایعی می نویسد که تو وقتی همان ها را به داستان تبدیل می کنی، اجازه ی چاپ نمی گیری. اما اگر روزی بیاید که بتوانی معجونی از این دو طعم را به دست خواننده ات بسپاری، آوزاه ات به مانند مارکز بر سر گزارش یک غریق از مرزها فراتر می رود. روزنامه نگاری برای من لذت بخش ترین کاری است که طعمش را چشیده ام. منظورم روزنامه نگاری در حوزه ی اجتماعی و سیاسی است. در تمام سال هایی که خبرنگار حوزه ادب و هنر بودم، تلاش کرده ام تا از حوزه ادبیات فاصله بگیرم و درگیر حوزه های هنری باشم. حوزه هایی که علایق شخصی و نگاه خاص من به مقوله ادبیات نخواهد در آن ها، چندان دخیل باشد.

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
نمایشگاه کتاب -2
کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
یک کتاب تازه
روستانویسان
[تراژدی، رئال و نوستالژی]
میکائیل رسولزاده

انتشارات پینار
چاپ اول 1388
تیراژ: 1000 نسخه
208 صفحه وزیری
قیمت 3200 تومان
شابک: 8-32-2668-964-978

انتشارات پینار: کرج. چهارراه طالقانی. طالقانی شمالی. کوچه شهروز. پلاک 90/ تلفن: 02612228496/ 09357283923/ 09123416183


میکائیل رسولزاده، داستان‌نویس و محقق در مقدمه اول کتاب به این سوالات پاسخ داده است: روستانویس کیست؟ روستانویسی (ادبیات روستایی) یعنی چه؟ داستان، رمان و شعر بومی چیست؟ آیا اثر بومی - اقلیمی، ژانر متفاوتی در ادبیات است و یا ادامه نوشته‌های مدرن روزگار ما؟ روستانویسی (روستا - بومی و اقلیمی) چگونه شکل گرفته‌است.
نویسنده پس از مقدمه مفصل خود بر کتاب «روستانویسان» به بررسی زندگی و آثار یازده نویسنده ‌(محمود دولت‌آبادی، جلال‌آل‌احمد، شهریار، غلامحسین ساعدی، امین فقیری، منصور یاقوتی، محمد بهمن‌بیگی، صمد بهرنگی، هوشنگ مرادی‌کرمانی، بهرام صادقی و یوسف علیخانی) پرداخته‌است.
از رسولزاده پیش از این کتاب «افسانه‌های بوزقوش» منتشر شده‌است.

Labels: , , , , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
نمایشگاه کتاب - 1








کتاب کتاب

کتاب کتاب


کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

کتاب کتاب

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com