تادانه

رمان «نگار تقي‌زاده» مجوز گرفت
«سنگ سياه، روي سنگ سفيد» نام رماني نوشته نگار تقي‌زاده است كه به زودي به چاپ مي‌رسد. وي در اين كتاب دغدغه‌هاي سه زن از سه قشر متفاوت اجتماعي را مرور مي‌كند.
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، تقي‌زاده درباره اين كتاب كه به زودي از سوي نشر «آموت» منتشر مي‌شود، توضيح داد: اين رمان درباره سه زن از سه قشر متفاوت اجتماعي است كه زندگي آنان به گونه‌اي از طريق يک مرد به يكديگر متصل مي‌شود.
وي افزود: اين رمان از سه فصل تشكيل شده و از زبان راوي داناي كل روايت مي‌شود، در واقع فصل‌های مختلف اين كتاب روايت‌هايي به هم پيوسته دارند و رويدادها در هم دخيلند.
تقي‌زاده اضافه كرد: در لابه‌لاي محور اصلي روايت اين رمان، برشي از موضوعات اجتماعي دو دهه اخير از نگاه زنان در ارتباط با موقعيت‌ آن‌ها در فضاي داستاني مرور مي‌شود.
به گفته تقي‌زاده اين كتاب 216 صفحه است.
تقي‌زاده، متولد 1363 تبريز و دانش‌آموخته رشته فیلمنامه‌نویسی از مرکز آموزش فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی تبریز است.
برخي از داستان‌هاي كوتاه او در مجموعه داستان‌هايي مانند «براي روزهای مبادا»منتشر شده‌اند. داستان «تکه‌های پیانو» این نویسنده سال 86 جایزه داستان رادیو تهران را به خود اختصاص داد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
دو نگاه به یک نویسنده
فریق تاج‌گردون: رمان سوگ مغان، همچنان‌که خود نویسنده نیز می‌گوید، داستانی است از دل کابوس‌های جمعی مردم یک منطقه‌، منطقه بم و کرمان، مردمی در دل کویر. آنجا که همواره توسط حکام و سلاطین لگدکوب شده و مردمش و قهرمانانش قربانی ستم‌کاری آنان گشته‌اند. مردمی که همواره با ستم و جنایت رو در رو شده و قربانی شده‌باشند، ناچار در ذهنیت خویش قهرمانان اسطوره ایشان نیز قربانی شر و تاریکی می‌شوند.
رمان سرشار از نماد است. گزو موجود گوژپشتی که دستانش به زمین می‌رسد و چون حیوانات حرکت می‌کند که نشانی از ابلیس است. کوزه‌های نشان‌دار،‌ که پر هستند از چشمان از حدقه درآمده و لاشه‌های متلاشی شده و دستان بریده، مار که نماد شیطان و شرارت است و کبوتر، نماد پاکی و تقدس. گزو این گوژپشت زشت با همکاری پشنگ بر تاریخ حکم می‌راند و اعماق زمان را با آثار جنایتش نشان می‌گذارد. کبوتران سربریده می‌شوندو پرهای سفید آن‌ها در خون شناور می‌شوند تا تقدس و معصومیت در چنگال شیطان گرفتار شود...
ادامه نقد

فریق تاج‌گردون: همین چند وقت پیش بود که رمان قبلی محمدعلی علومی، «سوگ مغان» را خواندم. رمانی خوب و عمیق،‌ با لایه‌های بسیار، که به گمان من یکی از رمان‌های خیلی خوبی است که این اواخر نوشته‌ شده است. شاید با همین ذهنیت بود که وقتی کتاب «خانه کوچک» را تمام کردم، آن‌را دور از انتظار از قلم چنین نویسنده‌ای یافتم.
«خانه کوچک»،‌ در مقایسه با آثار قبلی و آثار دیگر نویسندگان، اثری دور از انتظار از آقای علومی‌است. در مقام مقایسه باید گفت که این رمان، اثری سطحی و شبه‌رمانتیک، با نثری نوجوانانه و خام است که نه‌تنها داستان قابل ملاحضه‌ای را روایت نمی‌کند، بلکه سرشار است از نصایح فضل‌مآبانه نویسنده که هر خواننده‌ای که اندکی با ادبیات آشنا باشد را به‌زودی از خود دلزده و دلسرد می‌کند. البته ممکن است گفته شود که اثری عامه‌پسند است که برای قشر آشنا به ادبیات نوشته نشده، بلکه برای عامه مردم به نگارش درآمده است.
ادامه نقد

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
برای رفع دلتنگی!
چو دیوانند گاه کوشش ایشان
جهان از دست ایشان شد پریشان

از اینجا
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
فیزیک و ادبیات مکمل یکدیگرند
به گزارش خبرنگار برنا نخستین دوره جایزه ادبی "رمان اول ماندگار" از سوی ماهنامه اینترنتی ماندگار، با هدف کشف و حمایت از استعدادها در زمینه رمان‌نویسی و چاپ آثارشان برگزار شد. لیلا عباسعلیزاده، متولد سال 1357،کارشناس فیزیک، نفر سوم این جایزه ادبی است. اثر او با عنوان " غزل شیرین عشق" اولین رمان این نویسنده جوان است که توسط نشر آموت و با حمایت جایزه ادبی رمان اول ماندگار چاپ و وارد بازار می‌شود. در ادامه گفت‌و‌گوی برنا با این نویسنده و شاعر را می‌خوانید. سال 81 با هادی خورشاهیان که او هم نویسنده و شاعر است ازدواج کرده و می گوید مشوق اصلی‌ام برای ادامه راه نوشتن همسرم بود.
ادامه مطلب را بخوانید

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
تبریک به علی قانع
«مورچه‌هايي كه پدرم را خوردند» نام دومين مجموعه داستان علي قانع است كه به تازگي به‌وسیله نشر ققنوس به چاپ سوم رسيده است. نويسنده در اين مجموعه سعي داشته تا احوالي از سرگشتگي‌ انسان معاصر را در جامعه امروزي و در نسبت با موضوعاتي مانند تجدد و سنت توصيف كند.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، «مورچه‌هايي كه پدرم را خوردند» جايزه رتبه دوم پنجمين دوره جايزه ادبي اصفهان را از آن خود كرده است.

نويسنده در اين مجموعه مانند فضاهاي برخي از آثار پيشين خود، سعي داشته تا روايات صادقانه‌اي از احوال دردمند و گاه رضايتمند انسان معاصر ارايه دهد؛ ‌انساني كه در مقاطعي در تصميم‌گيري‌هاي مختلف دچار آشفتگي مي‌شود؛ ‌در حالي كه نقش اجتماع و سنت‌ها در اين موقعيت تاثيرگذاري خود را به نمايش مي‌گذارند.

بخشي از داستان اين‌گونه نوشته شده است: «حس مي‌كردم از همان دقايق اول كه آزاد شد و كنارم نشست زير نظرش هستم. طوري كه متوجه نشوم رفتارهايم را تعقيب مي‌كرد و رضايت خاصي در چهره‌اش موج مي‌زد. انگار از حرف زدنم، حركاتم، ‌قيافه‌ام و هر چيزي كه به من مربوط مي‌شد، لذت مي‌برد. عادت تك بشكن زدنش را از سر گرفته بود.»

«گوزن‌ها»، «جان شيشه‌اي»، «پنج روايت از قتل پروين»، «بلوغ»، «فقط مريضي مادر»، و «آرامش خانوادگي»، از داستان‌هاي اين مجموعه‌اند.

«مورچه‌هايي كه پدر م را خوردند»، در شمارگان 1100 نسخه از سوي نشر ققنوس به چاپ سوم رسيده است. اين كتاب 111 صفحه و قيمت آن دو هزار تومان است.

«راه پيمايي روي ماه»، نام تازه‌ترين اثر داستاني منتشر شده از قانع در حوزه داستان است كه سال گذشته (89) به چاپ رسيد. در اين كتاب نيز طيفي از موضوعات متنوع اجتماعي و خانوادگي از نگاه راويان متعلق به طبقات مختلف جامعه بيان شده است.

علي قانع متولد 1340، فارغ‌التحصيل رشته مهندسي نساجي و مترجمي زبان و ادبيات انگليسي است.

«وسوسه‌هاي ارديبهشت» مجموعه داستان ديگري از قانع است كه در سال 1382 از سوي نشر دشتستان روانه بازار كتاب شد، اين كتاب نيز نامزد دريافت جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي بوده است.

رمان «دختر سياه، دختر سفيد» نوشته «جويس كرول اوتس» نيز سال گذشته(89) با ترجمه قانع به چاپ رسيد.

مجموعه داستان «قرار بازي» (پنج داستان از پنج نويسنده زن) نيز از آثار ديگر وي در زمنيه ترجمه است كه امسال از سوي نشر افراز راهي بازار كتاب شد.

اين نويسنده در حال حاضر ترجمه رمان ديگري از «جويس كرول اوتس» را نيز در انتشارات كتابسراي تنديس در حال چاپ دارد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
درس‌هایی درباره داستان‌نویسی
چاپ چهارم كتاب «درس‌هایی درباره داستان‌نویسی» نوشته لئونارد بیشاپ، با ترجمه محسن سلیمانی به زودی منتشر می‌شود. نویسنده در این اثر، با ذكر مثال‌هایی به بررسی شيوه‌ها و شگردهاي داستان‌نويسي می‌پردازد.

به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، «درس‌هایی درباره داستان‌نویسی»، اثری آموزنده در حوزه ادبیات و داستان‌نویسی است كه همراه با ذكر مثال‌هایی، ویژگی‌ها و شگردهاي مختلف داستان‌نویسی را برای مخاطب تشریح می‌كند.

سلیمانی درباره این كتاب گفت: این كتاب بی‌شک یكی از 10 درس‌نامه ادبی برتر آمریكا است كه از زمان انتشار تاكنون، مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفته است.

مترجم كتاب «درس‌هایی درباره داستان‌نویسی» معتقد است گذشت حدود دو دهه از زمان انتشار این كتاب آن را كهنه نكرده و هنوز هم علاقه‌مندان به داستان نویسی می‌توانند از آن به عنوان یكی از بهترین مراجع، استفاده كنند.

سلیمانی در ادامه، محتوای كتاب را چنین تشریح كرد: در این سال‌ها، اتفاق حیرت‌انگیزی در حوزه داستان‌نویسی نیفتاده كه از اعتبار كتاب حاضر بكاهد. «درس‌هایی درباره داستان‌نویسی» به واقع راهنمایی خوب در این حوزه است كه بیش از 300 درس در آن گنجانده شده و نویسنده برای هر نكته‌ای كه بیان می‌كند، مثالی دقیق می‌آورد كه به فهم موضوع، كمک بیشتری می‌كند.

وی معتقد است رویكرد نویسنده نسبت به ادبیات مدرن در این كتاب، بسیار انتقادی است و بر این باور است كه خواننده باید با خواندن داستان لذت مطالعه را احساس كند و از یک رمان، در كنار نكاتی كه می‌تواند در پشت كلمات نهفته باشد، به مانند اثری برای گذراندن اوقات فراغتش بهره ببرد.

چاپ چهارم این اثر، با عنوان كامل «درس‌هایی درباره داستان‌نویسی، به ضمیمه مصاحبه ایزاک سینگر و جوزف هلر»، نوشته لئونارد بیشاپ، با ترجمه محسن سلیمانی، به زودی در حدود 480 صفحه، از سوی انتشارات «سوره مهر» روانه بازار كتاب ایران می‌شود.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
با این کتاب فال گرفتم ...
از اول که کار نشر را شروع کردم، می‌دانستم باید جوری بروم جلو که خودم روی پای خودم بایستم. می‌دانستم اگر ده تا از کتاب‌ها هم شکست بخورند، یکی نیست بیاید و بگوید خرت به چند!
تا وقتی داریم کار می‌کنیم، می‌زنند قلم پایت را خُرد می‌کنند و وقتی هم نیستی که نیستی ...
برای همین از همان آغاز نگاه کردم به شیوه فعالیت ناشران بزرگ اروپایی و امریکایی. واقعیتش این است که به قول احمد اخوت در کتاب «تا روشنایی بنویس» آن‌قدر ایرانی‌ها (فرقی نمی‌کند نویسنده باشند یا ناشر باشند یا .... ) خودسانسور هستند که هیچ‌وقت نمی‌توانی مثال ایرانی بزنی. برای همین الگوی‌مان در نشر آموت، ناشران بزرگ آن‌طرف‌ مرزها بوده و هست که همزمان با انتشار کارهای جدی و نخبه‌گرا، آثار مردمی و پرفروش هم منتشر می‌کنند.
یکی از این کتاب‌ها که در نشر آموت درآمده، کتابی‌ست که تا همین امروز حتی نخوانده‌بودمش. کتاب آمد و رفت به واحد بررسی. بررسی شد. بعد رفت واحد ویرایش. بعد حروفچینی و بعد نمونه‌خوانی و بعد صفحه‌آرایی و آن وقت ... باور کنید برای اولین بار است اعتراف می‌کنم که حتی وقتی کسی از این کتاب تعریف می‌کرد، خنده‌ام می‌گرفت. کتاب خیلی کمتر از دو ماه هم چاپ اولش تمام شد و دو سه ماهی نبود و بعد چاپ دومش هم رسید به بازار؛ با این حال خودم هیچ‌وقت نخوانده بودمش.
این چند روز خیلی به در‌های بسته می‌خورم. مدام حال سنگ تیپا خورده‌ای را دارم که دوست دارم غلت بزنم تا ته دره و دیگه هم پیدایم نشود اما باز سگ‌جانی را الگوی خودم قرار می‌دهم و جان نمی‌دهم به این سادگی.
در چنین احوالی تصور کنید نه خواندن رمان بهم مزه می‌دهد؛ چه جدی و چه به قول شماها؛ عامه‌پسند. نه خواندن فرهنگ مردم حالم را خوب می‌کرد و نه حتی شنیدن موسیقی. حتی حالم از بوی تند سیگار هم بد شده بود. نمی‌دانم کدام دستی، هل‌ام داد سمت باز کردن لای این کتاب. خنده‌تان نگیرد، ولی باور کنید، به شکل فال‌گرفتن، چشم‌هایم را بستم و ذکری گفتم و انگشت به دیوار کتاب کشیدم و بعد یک صفحه‌اش را باز کردم.
اعترافش سخت است اما باور کنید تا به حال هیچ متنی اینقدر بهم حال نداده بود که این چند کلمه‌ای که فال‌گونه آمده بود به دیدارم.
بعد صفحه بعد و بعد صفحه بعد و بعد ... با خودم گفتم: وای به حال ما بدبخت‌ها که همیشه به دنبال مثلا خیلی خیلی‌ عالی‌ها هستیم و یادمان می‌رود پیش‌پاافتاده‌ترین متن‌ها، گاهی بهترین متن‌ها هستند.
دعا نمی‌کنم حال‌تان بد باشد تا به کشفی مثل کشف امروز من برسید، اما اگر حال داشتید، فالی بگیرید از هر صفحه‌ای که دوست داشتید؛ از کتاب «کلید اسرار زندگی».

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
«رك و پوست كنده» مجوز گرفت
«رك و پوست كنده» يا «داستان ما زنان» نوشته آسيه جوادي (ناستين) به زودي منتشر مي‌شود.
به گفته جوادي، در اين مجموعه سعي شده تا تصوير واقعي زن ايراني غير از آنچه در برخي رمان‌های چند دهه پيش و سال‌هاي اخير توصيف شده، نشان داده شود.
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) جوادي درباره اين مجموعه كه به زودي از سوي نشر آموت راهي بازار كتاب مي‌شود، توضيح داد: اين كتاب دربرگيرنده مجموعه نوشته‌هايی است كه برخی از آن‌ها به مدت يک سال در ستوني از روزنامه فرهيختگان منتشر مي‌شد.
وي افزود: در اغلب فضاهاي داستاني بسياري از نويسندگان و داستان‌نويسان ايراني، شخصيت زنان به شكلي واقعي توصيف نمي‌شود و اين شخصيت‌پردازي از نگاه مخاطبان قابل درک نيست و خواننده نمي‌تواند با آن‌ها همذات‌پنداري كند.
اين پژوهشگر در ادامه با بيان اينكه اين نگاه نمي‌تواند هويت واقعي زنان و در مجموع انسان را تبيين كند،‌اضافه كرد: من سعي داشتم تا به زنان نگاهي امروزی داشته باشم و درباره زناني نوشته‌ام كه همين دورو بر و مانند من و شما هستند.
وي گفت: بايد بدانيم چيزهايي در اطراف ما وجود دارند كه ديده نمي‌شوند و نويسنده بايد آن‌ها را به خوبي ببيند و بنويسد.
جوادي اكنون مجموعه داستان «تمشک‌های نارس» را نيز در نشر آموت آماده انتشار دارد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
بخارا 82 منتشر شد
هشتادمین شماره مجله ادبی – فرهنگی بخارا منتشر شد.
مجله بخارا با مدیرمسوولی و سردبیری «علی دهباشی» در شماره 82 خود با عکسی از استاد «سعید نفیسی» در 832 صفحه در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
ایرج میرزا، علی دهباشی و مجلة بخارا/ دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان، پنج شعر منتشرنشده از هـ . الف. سایه، پژواکِ معناییِ سَبک درکارِ نیچه پیوندگاهِ فلسفه و ادبیّات/ داریوش آشوری، شکارِ معانی در صحرایِ بیمعنی (آسیب شناسی فرهنگ ایرانی بعد از مغول) نوشته دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، پیگیری دکتر مصدّق در پایگیری کتابخانه مجلس/ دکتر ناصر تکمیل همایون، یادنامه سعید نفیسی، به یاد پروین دولت آبادی/ سیمین بهبهانی، گزارش شب عبدالرحمان عمادی/ الناز اسکندری، گزارش شب دکتر منوچهر ستوده/ ثریا صدر، گزارش شب جیمز جویس/ سوسن نصر، حافظ پژوهیهای علّامه محمد قزوینی/ بهاءالدین خرمشاهی و ... از جمله مطالب منتشر شده در این شماره مجله بخارا هستند.
مجله بخارا را می‌توانید از کتابفروشی های مقابل دانشگاه تهران، کتابفروشی های خیابان کریمخان زند، کتابفروشی آرین ( خیایان میرداماد)، شهر کتاب شریعتی( نرسیده به معلم) ، شهر کتاب پارک ساعی، شهر کتاب نیاوران ـ نشر کارنامه و تمامی دکه‌های روزنامه‌فروشی تهیه کنید.
در ضمن علاقمندان در تهران می توانند طی تماس با تلفن ۰۹۱۲۱۳۰۰۱۴۷ و یا ایمیل dehbashi.ali@gmail.com با دادن نشانی بخارا را از طریق پیک نیز دریافت کنند.

Labels: , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
سنگ قبر «نیکوس کازانتزاکیس»


hope for nothing. I fear nothing. I am free.
(Δεν ελπίζω τίποτα. Δε φοβούμαι τίποτα. Είμαι λεύτερος.) (Tomb of N. Kazantzakis in Heraklion)

نوشته روی سنگ گور نیکوس کازانتزاکیس
نویسنده زوربای یونانی، مسیح باز مصلوب، آخرین وسوسه مسیح.

من به هیچ چیزی امید ندارم، از هیچ چیز هراس ندارم. من آزادم.
عکس: سامگیس زندی

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
آخرین نَمَد ...


خامه دستان «ولي‌محمد عليخاني» آمدن: 1304 ش/ رفتن: 1385

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
این‌جا ایران است
مجموعه اشعار شاعران ایرانی به زبان آلمانی، با عنوان «این‌جا ایران است» در شهر برمن آلمان منتشر شد. در این مجموعه كه به زبان آلمانی چاپ شده، آثار حدود 30 شاعر ایرانی گنجانده شده است. اغلب این شاعران، شعرهای خود را به زبان آلمانی سروده‌اند.

به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، علی عبداللهی با اعلام خبر انتشار اين كتاب، گفت: این مجموعه اشعار، به وسيله یك شاعر جوان آلمانی به نام گریت ووستمن، جمع‌آوری شده است. وی از برخی شاعران كشورمان كه به زبان آلمانی هم شعرهایی سروده‌اند، درخواست كرده آثار خود را در اختیار او بگذارند تا در مجموعه‌ای مستقل، در كشور آلمان منتشر شود.

به گفته عبداللهی، تعدادي از شاعران ایرانی در كشور آلمان حضور دارند و از قدیم سنت شعرخوانی ایرانیان به زبان آلمانی، در این كشور وجود داشته است.

وی توضيح داد: از آن‌جایی كه شاعران ایرانی تجربه شعرگویی به زبان آلمانی را داشته‌اند و این امر در كشور آلمان به وضوح دیده می‌شود، گریت ووستمن تصمیم گرفته این اشعار را در كنار هم، به هم‌وطنان خود ارایه دهد.

در این مجموعه، علاوه بر شعری پانزده قسمتی، یک شعر 6 قسمتی و یک شعري دیگر از عبداللهی، آثاری از شاعرانی ایرانی‌تبار یا ایرانی- آلمانی چون هوشنگ ابتهاج، پگاه احمدی، فرهاد احمدخان، میزا آقا عسکری، سارا احسان، محمود فلکی، علی غضنفری، سالم خلفانی، مینا خانی، عبدالرضا مجدری، حسین منصوری، عباس معروفی، مجید محیط، لیلا نوری نائینی، شیرین نوروزیان، نسرین رنجبر ایرانی، شهروز رشید، نگار .ل. روبانی، علی‌اکبر صفائیان، درنا صفائیان، سعید، محمدعلی شکیبایی، میترا شاه‌مرادی، اشتروه مایر، میکال نوما شایقی، جواد طالعی، ساناز زارع‌ثانی و کتی زرنگین گنجانده شده است.

در این مجموعه، آثاری از شاعرانی با سبك‌ها و نگاه‌های مختلف وجود دارد و به‌جز اشعاری از پگاه احمدی، هوشنگ ابتهاج، شهروز رشید و چند نام دیگر كه شعرهایشان به آلمانی ترجمه شده است، دیگر شاعران، به همین زبان شعر سروده‌اند.

مجموعه شعر «این‌جا ایران است»، در 243 صفحه، به کوشش گریت ووستمن شاعر جوان آلمانی، پیشگفتاری هم در دوازده صفحه دارد و علاوه بر شعرها، مختصری از زندگی هر شاعر و دانش‌نامه‌ای از وی منتشر شده است.

«این‌جا ایران است»، مجموعه اشعار شاعران ایرانی به زبان آلمانی، چند روز پیش، از سوی انتشارات «سوژه» شهر برمن آلمان، منتشر شده است.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
وصف حال
دلم سیر شد زین سرای سپنج/ خدایا مرا زود برهان ز رنج (فردوسی)
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
«قدرت» روندا برن مجوز گرفت
كتاب «قدرت» نوشته روندا برن با ترجمه ايرنا مُحي‌الدين‌بُناب به‌زودي بر پيشخان كتابفروشي‌ها قرار مي‌گيرد. از روندا برن پيش از اين كتاب مطرح «راز» در حوزه روانشناسي به فارسي برگردان شده است.
مُحي‌الدين‌بُناب درباره ترجمه كتاب «قدرت» نوشته روندا برن به خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) گفت: اين كتاب، ادامه كتاب «راز» است كه در سال‌هاي اخير، مخاطبان بسياري داشته است.
وي گفت: نويسنده در اين كتاب تلاش كرده به زباني ساده و عاميانه به مخاطبان بگويد همه چيز در اين جهان، يك امكان بالقوه است كه مي‌توان آن را به فعليت و واقعيت تبديل كرد.
بناب افزود: براي تحقق بخشيدن به هر امكاني انرژي لازم است زيرا انرژي ايجاد جنب‌وجوش و حركت مي‌كند؛ از اين‌رو شادماني انرژي‌زا است و موجب حركت مي‌شود اما افسردگي و غم، انرژي را از بين مي‌برد.
محي‌الدين تصريح كرد: در اين كتاب به طرق مختلف سعي شده است در فرد شادماني و انرژي به‌وجود آيد و نويسنده به مخاطبان خود ياد مي‌دهد در تمام اتفاقات زندگي همواره به جنبه‌هاي مثبت آن توجه كنند، حتي در اتفاقي مانند مرگ.
مترجم كتاب قدرت گفت: نويسنده كتاب معتقد است، تمام موجودات زنده داراي فركانس‌هاي خوب و بد هستند؛ به طوري ‌كه اين فركانس‌ها موجب جذب اتفاقات خوب يا بد به زندگي انسات‌ها مي‌شود.
وي عنوان كرد: به نظر من درست يا غلط بودن اين نظر و اينكه آيا به‌درستي اين فركانس‌ها وجود دارند يا به چه شكل تاثير گذارند مهم نيست و آنچه داراي اهميت است اينكه، عمل كردن به گفته‌هاي اين كتاب و ايجاد روحيه مثبت‌انديشي در خود، ‌موجب شادي و رضايت از زندگي مي‌شود.
ایرنا محی‌الدین بناب علاوه بر ترجمه، داستان‌نويس نيز هست و تجربياتي در اين زمينه دارد كه از جمله آن مي‌توان به بازآفرینی «مرزبان‌نامه» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» اشاره كرد كه در آينده به چاپ خواهد رسيد.
كتاب «قدرت» نوشته روندا برن از سوي نشر آموت به زودي منتشر مي‌شود.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
كتاب پرفروش سال 2010 مجوز گرفت
كتاب «زن، غذا و خدا» نوشته جنين راس با ترجمه آراز ايلخچويي در آخرين مراحل چاپ است و به‌زودي وارد بازار كتاب مي‌شود.
ايلخچويي مترجم كتاب «زن؛ غذا و خدا» در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) گفت: اين كتاب، روان‌شناسي، فلسفه، داستان و رمان را به هم پيوند مي‌زند.
وي اضافه كرد: در اين كتاب مطرح مي‌شود، بدن انسان همان‌طور كه به تنفس نياز دارد، غذاهاي مورد نيازش را هم طلب مي‌كند كه اگر موانع وسواس‌گونه بر استفاده از مواد غذايي از بين بروند، بدن به طور طبيعي به مواد مورد نيازش دست مي‌يابد و چاقي هم اتفاق نمي‌افتد.
وي تصريح كرد: در اين كتاب، عقده‌هاي تلنبار شده از كودكي و وسواس‌هاي رواني غذايي، عامل اصلي چاقي‌ شمرده شده‌اند. هرچه انسان بي‌عقده و از لحاظ رواني، سالم‌تر باشد، احتمال مبتلا شدن به چاقي‌اش هم كم‌تر است.
وي افزود: اين اثر به خواننده خود ياد مي‌دهد خود را بهتر بشناسد، مشكلات و عقده‌‌هايش را پيدا كند و بدون مراقبت ويژه، ورزش يا رژيم خاص با زندگي سالم و طبيعي، سلامت خود را به‌دست آورد.
به گفته ايلخچويي، كتاب «زن، غذا و خدا» در سال 2010 در رتبه دوم پرفروش‌هاي سايت آمازون قرار داشت و نويسنده آن جزو پرمخاطب‌ترين نويسنده‌هاي آمريكا محسوب مي‌شود.
اين كتاب كه آخرين مراحل صحافي را طي مي‌كند، به زودي توسط نشر آموت وارد بازار كتاب خواهد شد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
پرفروش‌های ققنوس؛ مهر 90

لطفا روی عکس کلیک کنید
به نقل از پخش ققنوس ... اینجا

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
کتابی خواندنی مانند «دنیای سوفی»
به گزارش خبرگزاری ایسنا ... اینجا
به گزارش خبرگزاری مهر ... اینجا
به گزارش خبرآنلاین ... اینجا
روزنامه فرهیختگان ... اینجا
به گزارش ایبنا ... اینجا
روزنامه ایران ... اینجا
روزنامه ملت‌ما ... اینجا
همشهری آنلاین ... اینجا


میثم نبی - علی ایثاری‌کسمایی - شادمهر راستین


کتاب «در جستجوي خوشبختي» نوشته بيل برايسون (نويسنده‌ي کتاب معروف «تاريخچه‌ي تقريباً همه چيز») با ترجمه علي ايثاري ‌کسمايي عصر روز گذشته (پنج‌شنبه، 21 مهر) در دوازدهمين نشست از سلسله نشست‌هاي نقد آموت نقد و بررسي شد.

به گزارش بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ميثم نبي، دبير نشست‌هاي نقد آموت، در آغاز جلسه گفت: کتاب «در جستجوي خوشبختي» به نوعي تاريخ‌نگاري است. البته با توجه به اين‌که نويسنده نگاه خاصي دارد، از يک منظر متفاوت به اين بحث پرداخته است. در اين کتاب، نويسنده، مسائل و مباحثي را که در طول تاريخ رخ داده است، در بخش‌هاي مختلف يک خانه مانند پذيرايي، هال و اجزاي مختلفي که هر خانه‌اي دارد، بررسي کرده است و از اين جهت، در اين کتاب، نگاه نويي مي‌بينم. شايد بهتر باشد که پشت جلد کتاب را براي‌تان بخوانم تا کمي با خود کتاب و بخش محتوايي‌اش آشنا بشويد: «خانه‌ها مخزن‌هاي پيچيده‌ي حيرت‌آوري هستند. آن‌چه پي بردم، در نهايت شگفتي، اين بود که هر چه در جهان رخ مي‌دهد، هر چه کشف يا ساخته مي‌شود يا بر سر آن به شدت مبارزه مي‌شود، در نهايت به شکلي به خانه‌هاي ما راه مي‌يابد. جنگ‌ها، قحطي‌ها، انقلاب صنعتي، عصر روشنگري، همه‌ي آن‌ها در کاناپه‌ها و قفسه‌هاي شما، در چين‌هاي پرده‌ها، در نرمي کرک‌هاي بالش شما، در رنگ‌هاي ديوارها و در آب لوله‌هاي خانه‌هاي شما وجود دارند. به اين دليل تاريخ زندگي خانواده آن‌طور که من کمابيش تصور کرده بودم، فقط تاريخ تختخواب‌ها و کاناپه‌ها و اجاق‌هاي آشپزخانه‌ها نيست؛ بلکه تاريخ اسکوبرت و کود مرغ دريايي و برج ايفل و ساس و دزديدن جسد و درباره‌ي هر چيز ديگري است که تاکنون رخ داده است. خانه مکاني براي فرار از تاريخ نيست؛ بلکه جايي است که تاريخ به آن‌جا منتهي مي‌شود.»

او بعد از خواندن متن پشت جلد کتاب، افزود: ما در اين کار حضور شخصيتي را داريم که در فصل‌هاي مختلف تکرار مي‌شود. حضور اين شخصيت يک بعد داستاني به کار مي‌دهد؛ يعني شما يک روايت را از رندگي اين فرد مي‌شنويد و در پس آن با قضاياي تاريخي هم آشنا مي‌شويد. در کتاب، مخاطب به واسطه‌ي حضور شخصيت مي‌تواند تصويرسازي کند و فضا را حس کند. نويسنده با هوشمندي، نکات فراواني را در ميان صحبت‌هايش مي‌آورد که شايد خيلي به چشم نيايد؛ اما هر کدام به نوعي تفکري را ايجاد مي‌کند و مخاطب را به فکر کردن سوق مي‌دهد. نکته‌ي ديگر آن‌که نويسنده دخالت نمي‌کند و بدون قضاوت، فقط روايت مي‌کند و سعي نمي‌کند که خواننده را به سمت و سويي هدايت کند. ريشه‌يابي براي مسائل ساده، به نظر من، از ديگر جذابيت‌هاي اين اثر است. به طور مثال، در مورد چاشني‌ها ريشه‌يابي شده است که چرا ما نمک را بيش‌تر استفاده مي‌کنيم.

ميثم نبي با تأکيد بر اين موضوع که برعکس بسياري از کتاب‌هاي تاريخي، اين کتاب نثر شيرين و ترجمه‌ي رواني دارد و حتا مخاطب عادي را هم همراه مي‌کند، از مترجم کتاب دلايل اين جذابيت را پرسيد.

علي ايثاري‌ کسمايي، مترجم کتاب، درباره شيريني کتاب و سختي‌هاي ترجمه‌ي آن - با توجه به اين‌که دامنه‌ي لغات کتاب به بسياري از رشته‌ها مربوط مي‌شود - گفت: در ابتدا بايد بگويم که به نظرم اين کتاب يک تاريخ تمدن است. من قبلاٌ تاريخ تمدن خوانده بودم؛ اما هيچ کدام به اين شيريني و جذابي و به دور از موارد خشک و رسمي، تاريخ تمدن را واکاوي نکرده است.

او در ادامه، در پاسخ به سؤال نبي، با اشاره به اين موضوع که در تمام 40 سال دوران کاري‌اش در زمينه‌ي ترجمه براي نشريات مختلف و سازمان ملل و نيز ترجمه‌ي بيست و اندي کتاب، چنين نثري نديده است، تمام اين شيريني را به نثر تواناي بيل برايسون، نويسنده‌ي کتاب، مربوط دانست.

سپس شادمهر راستين، منتقد جلسه و فيلمنامه‌نويس فيلم‌هايي همچون «به همين سادگي» و «يه حبَه قند»، با بيان اين موضوع که ترجمه، تخصص وي نيست و کتاب را به عنوان يک اثر فارسي بررسي کرده است، ضمن تشکر از مترجم اثر به خاطر ترجمه‌ي روان آن، گفت: براي درآوردن يک کتاب دانشنامه‌ي معماري، به مدت شش - هفت سال کار من و چند تن از دوستان اين شده بود که کتاب‌هاي مختلف را در زمينه‌هاي مختلف بخوانيم و جنبه‌هاي معماري آن را دربياوريم. در اين مدت مستندسازي هم مي‌کردم و در مسائل ميان‌رشته‌يي هم دستي داشتم. به نظرم، اين کتاب خلاصه‌ي تمام آن چيزهايي بود که من از سال 62 تا به امروز در حال آموزش ديدن و آموزش دادن هستم. بيل برايسون توانسته در سطح جهاني بين همه‌ي اين موارد ارتباط برقرار کند. البته ناگفته نماند که اين مورد در فرهنگ ايراني خيلي بي‌سابقه نيست. به طور مثال، وقتي ما به بحثهاي تئوريک ميان‌رشته‌يي مي‌رسيم و در مورد مبناي صحبت‌ها که سؤال مي‌پرسيم، ابن سينا و سعدي جزو پنج نفر نخستن هستند.

او افزود: اين کتاب براي من به شدت جذاب بود؛ از اين بابت که معماري و خانه را انتخاب کرده بود. در بعضي از کتاب‌هاي معماران قرن پنج و شش، به خانه، عالم کبير مي‌گويند و به فرد، عالم صغير. و مي‌گويند سِير عالم صغير در عالم کبير است؛ به اين معنا که گويي فرد در خانه دارد سِير مي‌کند. اين سِير دو مرحله دارد: سير آفاقي که از حجره به کرسي و از کرسي به چشم‌انداز مي‌رود و سير انفس که خودش را يک بار در حالت خواب مي‌بيند و يک بار در حالت نشسته و يک بار هم در حالت ايستاده و همه‌ي اين‌ها مدام در خودش تکرار مي‌شود و شايد تجلي اين حرف را بتوان در تالار آينه‌ي کاخ گلستان ديد. اين موارد براي من به شخصه خيلي جذاب بود؛ اما مشکلي که در بحث‌هاي بين‌رشته‌يي داريم، سيستماتيک بودن و جذاب بودن است. بسياري از دوستان، حرف‌هاي خيلي خوبي مي‌زنند؛ اما پيدا کردن عنصر جذابيت براي من خيلي مهم است و ديگر آن‌که نظمي داشته باشد. ذهني را که در شرق پرورش يافته، اصطلاحاً ذهن گروتسکي يا اسليمي‌وار مي‌گويند که معادل آن در فارسي، از اين شاخه به آن شاخه پريدن است. البته اين موضوع اصلاً هم بد نيست، وقتي به اشعار مولوي يک الگو مي‌دهند، مي‌شود يک درخت که مدام به خودش برمي‌گردد. تحليل‌گر اين ذهن بايد خيلي با ادبيات و فرهنگ ايراني آشنا باشد. اين کتاب خيلي به ما مي‌تواند کمک بکند براي آن‌که ياد بگيريم چگونه سيستماتيک حرف بزنيم. ديگر آن‌که آن‌چه که براي من مهم بود، جذابيت اين کار از لحاظ دراماتيک بود؛ به بيان ديگر در اين کتاب اگر نويسنده بخواهد حتا در حد چهار خط در مورد يک پديده صحبت کند، اصول دراماتيک را رعايت مي‌کند؛ به آن شخصيت مي‌دهد، بحران ايجاد مي‌کند و حل بحران را به پاراگراف بعدي پيوند مي‌زند. تا حدي که در هيچ نقطه‌اي از کتاب، شما نمي‌بينيد که نويسنده از نقطه‌ي الف به نقطه‌ي ب برود و اين رفتن، بدون روند دراماتيک باشد. قبل از اين، فقط کتاب «دنياي سوفي» را اين‌گونه ديده بودم و به همين دليل فکر مي‌کنم «درجستجوي خوشبختي» مانند «دنياي سوفي» کتابي خواندني و جذاب است. اين کتاب به ما ياد مي‌دهد که چگونه مي‌توانيم اين همه حرف را به صورت جذاب، پيوسته، يادگيرنده و قابل ياد دادن مطرح کنيم. در بحث‌هاي سعدي‌شناسي مي‌گويند که آدم ياد مي‌گيرد تا ياد هم بدهد. در سيستمي که شرق داشته و غرب دارد آن را تکرار مي‌کند، اين مسأله خيلي مهم است.

راستين در مورد بحث خانه در اين کتاب، گفت: نويسنده جهان بيرون و داخل خودش را خانه ديده و کشف کرده است؛ ما اين کشف را به شکل خيلي مشخص در مثنوي و شاهنامه داريم. مصري‌ها تفاوت بين انساني را که فکر نمي‌کند و انساني را که فکر مي‌کند، در خانه مي‌دانند. يک شعر مصري مي‌گويد که گاو من از من بهتر زندگي مي‌کند؛ چون براي او خانه‌اي خوش‌عطر و زيبا و گرم و نرم آماده کرده‌ام؛ اما من مثل سگ‌ها جلوي در او ايستاده‌ام تا کسي مزاحم او نشود. اين اشعار عادي‌اي است که در کتاب هرمونوتيک ديده مي‌شود. آن‌جا ما به اين نتيجه رسيديم که چقدر خانه براي‌شان مهم بوده است و در ايران نيز بايد گفت واژه‌ي بي‌خانمان که به نوعي يک توهين محسوب مي‌شود، به معناي بي‌نوا نيست؛ بلکه به معناي بي فلسفه بودن است؛ چرا که تا قبل از دوره‌ي فتحعلي‌شاه، چيزي به نام HOMELESS وجود نداشته است و اگر کسي زندگي خارج از خانه داشته، به دلايلي بوده است. به عبارت ديگر، واژه‌ي بي‌نوا نشان از آن دارد که طرف، وجودش زير سؤال رفته است.

اين مدرس دانشگاه افزود: کم‌تر مترجمي را ديده‌ام که جزييات يک اسم يا يک مکان از يك رشته را درست بگويد. اين مورد، امتياز مثبتي براي کتاب است. نکته‌ي ديگر که نبايد ناديده گرفت، آن‌که با توجه به اين‌که انگليسي‎‌ها دوست دارند همه چيز را به صورت معرفه به کار ببرند، اين معرفه‌ها خيلي در ترجمه سخت مي‌شود. يک چيز پنهان در کتاب هست که شايد در خوانش اول به دست نيايد و آن اين‌که شخص واقعاً وارد خانه شده و بعد در خانه زندگي مي‌کند و بعد آرام آرام وارد حريم خانه مي‌شود. براي اين‌که فردي از غريبه به آشنا تبديل شود، آداب و رسوم خاصي وجود دارد. اين مسير آشناسازي به خوبي در کتاب رعايت شده است. از ديگر ويژگي‌هاي مثبت کتاب اين است که نويسنده در اطلاع‌دهي نه اغماض مي‌کند و نه زياده‌فروشي. نويسنده از ابتدا مي‌دانسته که چه چيز را به چه اندازه و در چه وقت و چگونه مطرح کند. به بيان ديگر، نويسنده اطلاعات را در طول کتاب پخش کرده است. به طور مثال، نويسنده بخشي از راهرو را در اين قسمت مي‌گويد و بخشي ديگر را در قسمت ديگر. به بيان ديگر، وقتي که کتاب تمام شود، ما خانه را مي‌شناسيم و اين‌گونه نيست که اتاق تمام شود و ديگر درباره‌ي آن صحبت نکنيم. نکته‌ي بعدي آن‌که نويسنده توانسته هم‌زمان دو تعريف از خانه داشته باشد: يکي تعريفي که يک فرد ناآشنا (مانند يک کودک) از خانه دارد و به صورت گذري با آن برخورد مي‌کند و هم تعريفي که يک معمار دارد و خوب و دقيق از خانه آگاه است. اين مورد هم از ديگر جذابيت‌هاي کتاب است.

راستين همچنين درباره جهت‌گيري نويسنده گفت: به نظر من، نويسنده چپ است.

او در ادامه درباره عنوان و طرح جلد كتاب گفت: عنوان کتاب به نوعي مشکل‌زاست. با توجه به اين‌که اين کتاب ارزش‌هاي بسياري دارد، اين عنوان و اين طرح جلد نمي‌تواند نشان از محتويات کتاب داشته باشد.

وي در مورد اطلاعات کتاب عنوان كرد: نويسنده، براي هر جمله، شرط لازم و شرط کافي را رعايت کرده است؛ به اين معنا که آيا لازم است من به اين موضوع خاص بپردازم و آيا تا اين حد که گفته‌ام، کافي است يا خير؟ پاراگراف کلاه‌گيس يک صفحه و نيم است؛ اما بسيار جامع است. همچنين عصر ويکتوريا به بهترين شکل در اين کتاب مطرح شده است؛ تا حدي که اگر کسي بخواهد بگويد عصر ويکتوريا چيست، کافي است که اين بخش از کتاب را بخواند. ناگفته نماند که اين کتاب انگلوساکسوني است؛ چرا که همه چيز از انگليس شروع مي‌شود.

شادمهر راستين در ادامه‌ي صحبت‌هايش متذکر شد: نويسنده هر جا لازم بوده و هر زماني را که لازم بوده است، انتخاب کرده است و به يک دوره و يک مکان پاي‌بند نبوده است. اين مورد خيلي به کار کمک کرده است. در دوران مدرنيسم همه چيز تخصصي و فوق تخصصي است. اين کتاب به خوبي مي‌گويد که رشته‌هاي مختلف علم از هم جدا نيست و اشتباه است که اگر آن‌ها را هم جدا بدانيم. اصلاً نمي‌شود که شما يک مورد را بداني و ريشه‌اش را نداني.

در پايان، يوسف عليخاني، مدير نشر آموت، درباره نام کتاب گفت: نام اصلي کتاب At Home به معناي «در خانه» بوده است. با توجه به اين‌که گمان مي‌کرديم، اين نام، اسم جذابي براي کتاب نمي‌تواند باشد، تصميم به تغيير نام آن گرفتيم. با آقاي کسمايي، مترجم اثر، صحبت کرديم و ايشان گفتند از آن‌جايي که همه‌ي آدم‌ها به دنبال خوشبختي هستند و در اين کتاب هم نويسنده در طول تاريخ به دنبال خوشبختي مي‌گردد، شايد بهترين نام براي آن، «در جستجوي خوشبختي» باشد. به قول آقاي کسمايي، مترجم کتاب، هر صفحه از اين کتاب به ياد ما مي‌آورد که ما امروز نسبت به ساليان دور بشريت، چقدر خوشبخت‌تريم.

کتاب «در جستجوي خوشبختي» نوشته بيل برايسون ترجمه علي ايثاري‌کسمايي ماه گذشته در 528 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قيمت 11هزار تومان به وسيله نشر آموت روانه بازار کتاب شد.

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
نوشته‌ي بيل برايسون نقد می‌شود


«در جستجوي خوشبختي» نوشته‌ي بيل برايسون و ترجمه علی‌ ایثاری‌کسمایی در دوازدهمين نشست از سلسله نشست‌هاي نقد آموت مورد نقد و بررسي قرار مي‌گيرد.
نشست نقد و بررسي اين کتاب با حضور «شادمهر راستين»، فیلمنامه‌نویس و استاد دانشگاه و مترجم کتاب، روز پنج‌شنبه، 21 مهرماه، از ساعت 17 تا 19 در دفتر نشر آموت برگزار خواهد شد و
پيش‌تر کتابي با عنوان «تاريخچه تقريبا همه چيز» از بيل برايسون با ترجمه محمدتقي فرامرزي توسط انتشارات مازيار در ايران ترجمه شده بود. اين کتاب در سال 2004 برنده جايزه کتاب سال آمريکا شده است.
کتاب «در جستجوي خوشبختي» (رتبه 4 پرفروش‌های سایت آمازون) چندي قبل توسط نشر آموت در 525 صفحه روانه بازار نشر شده است.
شرکت در این نشست به نشاني: زير پل كريم‌خان زند، نبش ايرانشهر به طرف غرب، پلاك 170 (178 قديم)، طبقه‌ي دوم - با شماره‌ي تلفن: 88827140 براي علاقه‌مندان آزاد است .


همین خبر در ایسنا، ایبنا، مهر، آموت
درباره این کتاب ... اینجا

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
ما دانیم قدر ما
نقل است در شبانه‌روزی در زندان، هزار رکعت نماز کردی. گفتند «چو می‌گویی که من حقم. این نماز که را می‌کنی؟» گفت: «ما دانیم قدر ِ ما!» (حلاج - تذکره‌الاولیا عطار)
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
گزارش کار
این روزها عجیب درگیر این چندتا کتاب هستم:
  • بامداد خمار (فتانه حاج‌سیدجوادی)
  • سمفونی مردگان (عباس معروفی)
  • تالار آیینه (امیرحسن چهلتن)
  • چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم (زویا پیرزاد)
  • نیمه غایب (حسین سناپور)
  • کافه پیانو (فرهاد جعفری)
  • دالان بهشت (نازی صفوی)
  • سهم من (پرینوش صنیعی)
  • باغ مارشال (حسن کریم‌پور)
  • افسون سبز (تکین حمزه‌لو)
  • بازی آخر بانو (بلقیس سلیمانی)
  • پایان یک مرد (فریبا کلهر)
  • شروع یک زن (فریبا کلهر)
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
چون حرفه‌ای نیستیم، ماندگار نیستیم
امروز اول مهر 1390 دخترم صاحب وبلاگ شد. وبلاگی که فقط عکسش را گذاشته و تویش نوشته: «من هم آمدم.» یک لحظه رفتم عقب‌تر؛ به سال 1381 که تازه وبلاگ زده بودم و او به دنیا آمد و در وبلاگم نوشتم: «امروز ساینا آمد.»
زمان تند می‌رود یا ما در جا می‌زنیم؟ حالا دخترم کلاس چهارم است و در تمام این سال‌ها که او بزرگ می‌شد، من همپای او و اینترنت پیش آمده‌ام. وبلاگ شخصی‌ام بعد از مدتی از نام «یوسف علیخانی» تغییر نام پیدا کرد به «و قابیل هم بود». یکی دو سال که گذشت، به سرم زد، سایت بزنم و بهترین گزینه برایم نام «قابیل» بود. چند ماهی قابیل جایی شد برای انتشار خبرها و نقدها و گفتگوها درباره مجموعه داستان اولم: قدم‌بخیر مادربزرگ من بود و دو کتاب تحقیقی‌ام: نسل سوم داستان‌نویسی امروز و عزیز و نگار. بعد به نظرم رسید، از دوستان داستان‌نویس و شاعر هم دعوت کنم تا آثارشان را در قابیل منتشر کنند.
تا سرم را چرخاندم، دیدم «قابیل» شده مجله ادبی اینترنتی. آن هم در زمانی که قبلش فقط سایت «سخن» حکم پیشکسوتش بود و یکی دو وبلاگ ادبی دیگر. خبری نبود. بارها دوستان داستان‌نویس، فصلی از رمان یا داستانی را تایپ نشده برایم پست کردند؛ پست دستی و نه پست اینترنتی. شب‌ها و روزهای زیادی پای قابیل نشستیم؛ من و محسن بنی‌فاطمه.
بعد از انتشار داستان‌ها و شعرها با ابتکار معرفی کوتاه نویسنده و شاعر به همراه عکسی از آن‌ها. آن وقت به نظرمان رسید ویژه‌نامه‌هایی ادبی هم جایش خالی است که ویژه‌نامه غلامحسین ساعدی و ویژه‌نامه ادبیات اینترنتی، از جمله آن‌ها بود.
اینترنت مثل حالا پرسرعت نبود و مجبور بودیم کارت‌های یک‌ساعته و دوساعته و چندساعته بخریم و سرعت لاک‌پشتی اینترنت را تحمل کنیم تا عکس‌ها و مطالب آپلود بشوند و سایت به روز بشود.
تعریف‌ها و تخریب‌ها با هم آمدند. کامنت‌دونی آزاد بود، ناچار شدیم کم‌کم دستور بدهیم پس از تایید، نمایش عمومی پیدا کنند که حریم‌شکنی و ناسزا گفتن با اسم‌های من‌درآوردی و مستعار، گویا خصوصیت این فضاست.
کم‌کم آثار رسیده به سایت آنقدر زیاد شد که مجبور شدیم در بررسی آثار رسیده، سخت‌گیری بیشتری اعمال کنیم و این آغاز توهین‌های بیشتر شد. لینک‌دونی کنار صفحه مجله قابیل هم وقت‌گیر بود که هر روز ده تا پانزده لینک از سایت‌ها و وبلاگ‌ها و خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها کنار صفحه می‌نشست.
عملا شده بودیم کارمند بی‌جیره و مواجب که مدام هم فشار بالای سرمان بیشتر می‌شد؛ بیشتر فشارها هم مربوط می‌شد به کسانی که یا این فضا را نمی‌شناختند یا با گردانندگان قابیل آشنایی نداشتند و یا ...
قابیل، اردیبهشت 1383 آمد و اردیبهشت 1385 رفت. در تمام چند سال گذشته هم هر سال، دامین را تمدید کرده‌ایم تا آرشیو داستان‌ها و شعرها و نقدهای سایت از بین نرود. نیمی از داستان‌نویسانی که بعدها صاحب کتاب شدند، اولین اثر داستانی‌شان را در قابیل منتشر کردند و نقد شدند و اعتماد به نفس پیدا کردند و راهی ِراهی شدند که هموار نیست.
همان روزهای آغاز راه، دوست نویسنده‌ای پیشنهاد داد از بوتیک‌ها و سوپرمارکت‌ها آگهی بگیریم برای گذران زندگی سایت؛ خرج به روز کردنش اما خندیدیم که حالا می‌بینیم اشتباه کردیم. دل‌مان را خوش کرده‌بودیم به آگهی هر از گاهی نویسنده‌ای که کتابی منتشر کرده‌بود و آگهی می‌داد که جلد کتابش در پیشخان سایت بنشیند و بعد آنقدر به آگهی‌دهنده فشار می‌آوردند که عطای تبلیغ را به لقای می‌بخشید و خواهش می‌کرد حذف کنیم آگهی‌اش را.
بعد از رفتن قابیل، سایت‌های ماندگار و جن و پری و مرور و دیباچه و آتی‌بان و ... آمدند و از این میان یکی‌دوتایشان مانده‌اند و عده‌ بیشتری رفته‌اند و چندتایی هم کم‌نفس پیش می‌روند.
واقعا اگر گرداننده‌های سایت‌های ادبی به جای اینکه فقط از روی عشق و علاقه‌شان به ادبیات و برای تفریح، به عنوان یک کار حرفه‌ای با این مقوله برخورد کنند، آیا باز با کلمه «تعطیل»شدن سایت‌های ادبی روبرو خواهیم شد؟
× منتشر شده در مجله «چلچراغ»
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
ایرانی‌ها عاشق «بیل برایسون» هستند


امروز مطلبی درباره کتاب «در جستجوی خوشبختی» در روزنامه جام‌جم منتشر شده؛ با ترجمه «فرشید عطایی». رفته بودم پخش. اتفاقی اونجا چیزی رو فهمیدم که خیلی عجیب بود برایم. یکی از دوستان پرسید: «تو واقعا نمی‌دونستی کتاب قبلی نویسنده این کتاب، کُلی طرفدار در ایران داره؟» گفتم «نه.» گفتم «چیه کتابش؟» گفت «تاریخچه تقریبا همه چیز». گفت «چاپ ششم این کتاب هم تمام شده و الان نایاب است. ناشرش هم انتشارات مازیار بوده.»

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
نویسنده ها دوست دارند خوانده شوند
محمد اسماعیل حاجی علیان از نویسندگان حوزه هنري استان سمنان ، در معرفی خود می گوید: متولد سال 1359 در سَنگسَر سمنان بوده و کارشناس ارشد حفاظت و مرمت اشیای تاریخی و فرهنگی و استاد دانشگاه و معاون آموزشی و پژوهشی حوزه هنری استان سمنان هستم.
در دانشگاه هنر سمنان مرمت و صنایع دستی تدریس می‌کنم، البته در دانشگاه‌های آزاد و علمی و کاربردی هم تدریس کرده و رییس انجمن هنرهاي تجسمی شهرستان سمنان نیز هستم. آثارم در 3 دوره از جشنواره ملي داستان كوتاه رضوي «کبوتر حرم» ، جشنواره شعر و داستان جوان فلک الافلاک خرم آباد، جشنواره قصص قرآنی، جشنواره بالاتر از زلالی (ایثار و شهادت)، جشنواره داستان «مهر» همدان ، چهارمین دوره جایزه ادبی یوسف ، هفتمین دوره جایزه ادبی اصفهان ، اولین دوره جشنواره وقف ، چشمه همیشه جاری ، جشنواره لباسی برای فرشته «حجاب و عفاف» و ... برگزیده شده اند.
نخستین دوره جایزه ادبی "رمان اول ماندگار" از سوی ماهنامه اینترنتی ماندگار، با هدف کشف و حمایت از استعدادها در زمینه رمان‌نویسی و چاپ آثارشان برگزار می‌شود ، رمان او با نام "چهار زن" جایزه رمان اول این مسابقه را از آن خود کرده است.
برای برنده اول این جایزه ادبی لوح تقدیر، امکان چاپ اثر و پرداخت 11 درصد قیمت پشت جلد کتاب به عنوان حق التالیف برای هر نوبت چاپ، برنده دوم لوح تقدیر، چاپ اثر و پرداخت 10 درصد قیمت پشت جلد کتاب به عنوان حق التالیف برای هر نوبت چاپ و برنده سوم لوح تقدیر، چاپ اثر و پرداخت 9 درصد قیمت پشت جلد کتاب به عنوان حق التالیف برای هر نوبت چاپ در نظر گرفته شده است.
این جایزه که فراخوانش تیرماه سال جاری اعلام شده بود، ویژه آثاری بود که اولین رمان نویسنده باشد؛ یعنی تا هنگام برپایی این مسابقه، هیچ رمانی از نویسنده به چاپ نرسیده و یا به ناشری سپرده نشده باشد. همچنین رمان ارسال شده نمی بایست در هیچ سایت و وبلاگی منتشر شده باشد.
همچنین در فراخوان جایزه اعلام شده بود که رمان هایی که از نثر امروزی و روایتی داستانی برخوردار باشند، در اولویت قرار می گیرند و داستان های پیشرو و متفاوت طی فراخوانی در مسابقه ای با عنوانی دیگر در آینده مورد داوری قرار خواهند گرفت.
ادامه مطلب را بخوانید

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com