تادانه

برای یعقوب یادعلی
اين روزها هركي از راه رسيده تا تونسته به نفع خودش از "يعقوب يادعلي" عزيز حرف زده. نمي دانم يعقوب يك روزي اين ها را خواهند خواند يا نه يا مثل هميشه از دور همه ما را خواهد پاييد و خبري ازش در جمع نخواهد بود؟
چند بار با يعقوب يادعلي حرف زده ام. يك بار شش سال قبل و وقتي كه در روزنامه انتخاب بودم. يك بار وقتي در روزنامه جام جم بودم و يك بار هم وقتي در مجله قابيل بودم. هر سه بار هم جدا از اين كه كنجكاو بودم ببينم صداش به كدام سو پرواز مي كند باهاش كار داشتم. بار اول براي اين كه ازش مطلب بگيرم براي مجله كيش فردا. بار دوم براي گفتگو با جام جم و سومين بار براي گرفتن داستاني براي قابيل كه هر سه بار هم البته "نه" شنيدم و اين كه "بي خيال يوسف!"
هميشه كارهايش را دنبال كرده ام و گيرم كه فقط داستان كوتاه "تيمسارها و دكه ها"يش را دوست داشته باشم اما به هرحال دوستش داشته ام و خوشبختانه يعقوب با وجود اين كه خودش مثل من و عده اي ديگر در تيررس نبود اما دوستاني مثل حسن محمودي و رضا شكراللهي و محمدحسن شهسواري و ... داشت كه خوب هوايش را داشته باشند.
ادامه مطلب

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment