تادانه

سه تصویر
یک: صبح، بالاخره تونستم تمام کتاب‌هایی رو که توی صحافی مونده بودن، بیرون بکشم و بیارم انبار. خیس عرق رفتم روی مبل، ولو شدم که یکی از پخشی‌ها زنگ زد:‌ سلام آقا علیخانی!
- سلام.
- نشر آموت، کتابی درآورده به اسم "بیوه‌کشی"؟
- بله.
- پس چرا به ما نمی‌دین؟
- چشم. امروز براتون می‌فرستم.

دو: غروبی، رفتم کتابفروشی ققنوس تا کتابی را که آقای رجب‌زاده (از مدیران کتابفروشی امام مشهد) در گروه کتابفروشی در تلگرام معرفی کرده بود، بخرم. نداشت. رفتم از اختران پرسیدم. داشت. تازه داشتم می‌اومدم بیرون که یکی از دوستان کتابفروش و ناشر منو دید که خوشحال بودم از پیدا کردن اون کتاب، شیطنت آمیز گفت: خدایش چی خریدی؟
- یه کتاب.
- اون کتاب چیه. تو مرموزی. معلوم نیست چه نقشه‌ای توی سرت هست با خریدن این کتاب.
- چه نقشه‌ای مرد مومن؟
- صداش سال دیگه توی غرفه‌ات در نمایشگاه کتاب تهران درمیاد.

سه: توی اتوبوس سرم به اون کتابی بود که خریده بودم و داشتم می‌خواندم و از یه طرف هم چشمم پیلی پیلی می رفت و چشمام قرار نداشت. توی خواب و بیداری شنیدم دو نفر دارند صحبت می‌کنند: اون کتاب «خانه کاغذی» رو حتما بخوانید. ترجمه‌ی آموت خیلی بهتره. خوارک ِ آدمای خوره‌ی کتابه. کتابی ندیدم این قدر دلنشین از فضای این همه کتاب و نویسنده. حتما بخوانیدش.
سرم رو چرخاندم ببینم صدای کیه. دو نفر بودند. مردی جوان و عاقله‌مردی. مرد گفت: اسمش رو دوباره می‌گین.
- خانه کاغذی. نشر آموت

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
اعلام آماده باش برای خواننده‌کشان!
بیوه‌کشی 
مهدیه جیرانی: می‌خواهم از طرح جلد کتاب بیوه‌کشی شروع کنم که خیلی جذابه. هفت سنگ که تشکیل دهنده‌ی پیکر یک زن هستند و در سراسر داستان با این هفت زیاد سر و کارداریم. هفت شبانه روز، هفت کوزه و هفت چشمه که فکر می‌کنم همه‌ی این ها زیر سر اون هفت برادری باشه که قراره به نحوی وارد زندگی خوابیده‌خانوم بشوند و زیر چتر حمایت ایشون باشند. موردی که باعث حبس شدن نفس خواننده می‌شود وقتی اتفاق می افتد که نخستین خبر بد به خوابیده خانم میرسد و در حالی‌که مشتاق دانستن بقیه‌ی ماجرا هستیم با یک فلاش بک به ابتدای آشنایی بزرگ وخوابیده برمی‌گردیم (یکی از موارد خواننده کشان) از آنجا که نگاه نویسنده به اجسام پیرامونش شگفت انگیز است، خیلی خوب اعمال انسانی را به آنها نسبت می‌دهد و من خواننده این را خیلی دوست دارم. مثل بالا آوردن یا قورت قورت آب خوردن سبوی خوابیده خانم ... همانطور که قبلا هم گفتم این بار خارهای اندک اما بازیگوش پراکنده در متن داستان، آرام آرام معنا پیدا می‌کردند ونیاز به پاورقی و توضیح احساس نمی‌شد مثل گالش، کوکوهه و چوچوهه، شدید مار و ...  قسمت‌هایی از داستان که دل‌شوره به جان خواننده می انداخت مربوط به خواب‌های خوابیده بود و انتظار برای تعبیر شدن‌شان که این یعنی اخبار و حوادث ناگوار در راهند (اعلام آماده باش برای خواننده‌کشان!) ... نقل‌های شیرین پیل آقا هم به نظرم تأثیر زیادی در درگیری احساسات خواننده داشتند. به خصوص آنهایی که در مورد ائمه‌ی اطهار بودن وخیلی غیر منتظره از زبان پیل‌آقا بیان می‌شدند. همین‌طور دعاهای بستم‌بستم‌ی که می‌خواند و من رو به یاد مادربزرگم انداخت که هرگز ندیدمش اما می‌دانم که نظیر آن‌ها رو برای پدر و عموهایم می‌خوانده. . . اقرار می‌کنم  کمی کفری شدم از دست حضرتقلی که با وجود از دست دادن یک به یک پسرانش اصرار داشت و به خوابیده وصیت کرد که:  "پسران من ره چتر باش"!!!؟؟؟ و اما اژدر چشمه، اژدر مار و اژدر. . . با هر ضربت چاقوی خوابیده خانم، صدای یکی از برادرها شنیده می‌شد . جملاتی که شاید لحظاتی پیش از مرگ به زبان آورده بودند و این علی‌رغم اینکه تسلایم داد و دلم را مثل دل درویش خنک کرد، چشمانم را بدجور سوزاند. . . این هم جمله‌ی پایانی کتاب که چند روز‌ی زمزمه و تکرارش می‌کردم: "همه جا جای ماست به شرطی که خاطراتمان با ما نیایند" ... مطمئن باشید جناب علیخانی، تا زمانی که ما را با دنیای ناشناخته ها آشنا می‌کنید و از افسانه ها و آداب و سنت‌ها برای‌مان می‌گویید همه چیز خوبه و سطری از کتاب رو پیدا نمی‌کنید که ما دوستش نداشته باشیم. . . نمی‌دانم شاید اینها که گفتم بیشتر حس من باشند از خواندن داستان تا اعلام نقطه نظر،  اما هر چه هستند با هر بار دیدن جلد کتاب از ذهن گذشته و در آن ماندگار شده اند. امیدوارم تا چاپ کتاب بعدی که مطمئنا به این زودی ها نیست (هست؟؟؟) زنده بمانم و از آشنایی با شخصیت‌های داستان و قدم گذاشتن به دنیای‌شان لذت ببرم .
کرمان- خرداد ماه 94 هجری شمسی

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
پرفروش‌ترین‌های شهرکتاب
اخبارشهر کتاب  - پرفروش‌ترین کتاب‌ها و آلبوم‌های موسیقی فروشگاه بهشتی اعلام شد.

داستان ایرانی
اسفار کاتبان، ابوتراب خسروی، گمان
سنگر و قمقمه‌های خالی، بهرام صادقی، نیلوفر
جغرافیای خانگی، ستاره پارسا، نگاه
بیوه کُشی، یوسف علیخانی، آموت

داستان خارحی
سه زن، روبرت موزیل، ترجمه‌ی علی عبداللهی، مرکز
فرشته ظلمت، ارنستو ساباتو، ترجمه‌ی مصطفی مفیدی،نشر نو

شعر ایرانی
تیک‌تاکِ قدم‌هات، شهاب مقربین، چشمه
پذیرفتن، گروس عبدالملکیان، چشمه
ادامه مطلب را بخوانید

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
نگاهی به رمان «بیوه‌کشی»
http://www.farheekhtegan.ir/content/newspaper/Version1664/0/Page8/Block35117/newspaperb_35117.jpg 
محمود قلی‌پور (روزنامه فرهيختگان): رمان بیوه‌کشی داستان زنی‌ است که بنا به سنت پیشینیانش باید پس از مرگ همسر با برادر کوچک‌تر وی ازدواج کند و این اتفاق برای «خوابیده خانم» شخصیت اصلی رمان، هفت بار اتفاق می‌افتد. این هفت برادر و مادر و پدرشان و مادر و پدر خوابیده خانم هر کدام به شکل عجیبی از دنیا می‌روند و درنهایت خوابیده خانم و تنها فرزندش بعد از کشته شدن اژدر و قربانی دادن، زنده می‌مانند. می‌دانیم که قرارداد متن را خود متن معلوم می‌کند و ابزار بررسی یک داستان مواد اولیه‌ای است که خود داستان در اختیار منتقد قرار می‌دهد. شکی در جذاب بودن ایده اولیه داستان وجود ندارد اما روایت در بسیاری موارد در همان حد اسطوره‌ای باقی می‌ماند و بی‌پاسخ رها می‌شود، ارتباط اژدر – خواستگار همیشگی خوابیده خانم – و اژدرچشمه، علت مرگ کوچک و چند تن دیگر از برادران و برخی نقل‌های پدر خوابیده خانم که در خلال رمان تعریف می‌شود - اگرچه جنبه حکمت‌آموز دارد - مانند هر حرف حکیمانه‌ای کلی است و برای رمان ارزش افزوده ایجاد نمی‌کند. رمان به لحاظ ریتمی به هیچ وجه متعادل نیست و ضرباهنگ و توالی اتفاقات با رفتن به سمت انتهای رمان به‌شدت تند شده و اتفاقا گره‌گشایی در میان این ریتم عجولانه گم و مبهم می‌شود. رمان زبان شاعرانه و ادیبانه‌ای دارد که اگرچه در بسیاری از موارد با فضای رئالیسم جادویی اثر همخوانی دارد اما در مواردی هم از کنترل نویسنده خارج شده و بیشتر فخرفروشانه به نظر می‌رسد تا التزام متنی. با همه این توصیفات رمان «بیوه‌کشی» یک رمان مهم و اولین رمان یوسف علیخانی است؛ رمانی که از آن نکات بسیاری می‌توان آموخت. جذابیت رمان علیخانی نه به خاطر ایده بکر، موقعیت جغرافیایی جذاب و شخصیت‌های بدیع رمانش، بلکه به دلیل شیوه روایت او است.
 علیخانی با طرح یک مثلث عشقی، خلق موجود خیر و شر و به عبارتی وفاداری‌اش به ساختارهای کلاسیک داستان‌نویسی، داستانی با ایده متوسط را بسیار عالی تعریف می‌کند. او می‌داند که در مثلث عشقی کلاسیک نمی‌توان رقیب را خاکستری نشان داد، به همین علت برخلاف هفت برادر که نماد آرامش و خیر هستند، شخصیت اژدر را در حد نهایت شر نشان می‌دهد و به همین شیوه مدام کشش و جذابیت روایی را به رمان خود تزریق می‌کند. هر جا که داستان در حال افتادن از ریتمش است اژدر وارد می‌شود و جانی تازه به داستان می‌دهد. در کنار این نیروی شر دو عامل دیگر نیز در داستان علیخانی حضور دارند که جزء نقاط برتر و ارزشمند رمان به حساب می‌آیند و به عبارتی سطح رمان را از بسیاری از رمان‌های عامه‌پسند محض جدا می‌کند؛ مرگ و شخصیتی به نام اژدرچشمه. در رمان علیخانی بیش از 10 بار مرگ اتفاق می‌افتد. مرگ حتمیت هر شخصیت داستانی است که بیشتر در آن سوی داستان روایت شده مدرن قرار دارد اما علیخانی با کشاندن آن به داخل متن به او شخصیت می‌دهد و از آن استفاده روایی می‌کند. انگیزه شخصیت اصلی برای ادامه راه و دوری کردن از نیروی شر توسط مرگ اطرافیان چند برابر می‌شود. چنین استفاده‌ای از مرگ نه به‌عنوان پدیده‌ای محتوم بلکه به‌عنوان ابزاری برای ادامه رمان و خلق موقعیت‌های جدید، از مشخصه‌های داستان‌های کلاسیک است. در کنار مرگ، مکانی به نام «اژدر چشمه» در رمان علیخانی شخصیتی دوگانه و کاربردی دارد. اژدرچشمه براساس داستان‌های اساطیری محلی‌ها، جایگاه خفتن ماری ا‌ست که نماد شر، آز و بدی است.
همان محلی که سبب مرگ هفت برادر و نیز پدر خوابیده خانم است و درنهایت نیروی خیر اعظم – خوابیده خانم – اژدر را در مجاورت آن می‌کشد و شاید طرحی از این مساله است که شرها به هم می‌پیوندند یا با تحلیل اسطور‌ه‌شناسانه شر موقعیت با مرگ شر عینی تمام می‌شود مانند نابودی آشوئیتس پس از نابودی طراحش. علیخانی در رمان بیوه‌کشی نشان داد که مختصات داستان کلاسیک را بهتر از هر نویسنده دیگر ایرانی بلد است و ظرافت‌های آن را می‌شناسد. با تمام نقدهایی که به کار او وارد است باید اعتراف کرد که رمان بیوه‌کشی از الگو یا کلیشه پیروی کرده و همین الگو منجر به موفقیت او شده و خواهد شد. آنچه در بررسی رمان بیوه‌کشی یوسف علیخانی در خارج از رمان باید با دقت مورد توجه قرار گیرد، شیوه داستانگویی او هم در این کتاب و هم در سه مجموعه داستان قبلی‌اش است. علیخانی بیهوده از فضای روستایی استفاده نمی‌کند؛ روایت او با جغرافیا تنیدگی صحیح و بسیار درستی دارند. جغرافیای انتخابی او اگرچه روی نقشه‌ها پیداست اما او پا را فراتر می‌گذارد و جهانی باب ذائقه نویسندگی خود می‌سازد که در هیچ نقشه‌ای جز کتاب‌هایش پیدا نمی‌شود و این موضوعی مهم و ارزشمند است. نویسنده جهان بیرونی را نه‌تنها بازآفرینی کرده، بلکه بهبود می‌بخشد؛ اتفاقی که در بیشتر آثار دهه اخیر ادبیات داستانی ایران جای خالی‌اش مشهود است و از این جهت باید علیخانی را به‌عنوان نویسنده‌ای آموزگار خواند.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
چرا آثار «یوناسون» پرمخاطب است؟
http://media.mehrnews.com/d/2015/04/18/3/1665409.jpg?ts=1431984381705
يوناس يوناسون
کیهان بهمنی می‌گوید خروج یوناس یوناسن نویسنده رمان «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» از کلیشه‌های رایج در ادبیات اسکاندیناوی و نیز بهره‌برداری درست از طنز آثار این نویسنده را پرمخاطب کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» نوشته یوناس یوناسن دومین رمانی است که از این نویسنده سوئی در طول یکسال گذشته در ایران ترجمه و منتشر شده است.
پس از اقبال خوب از ترجمه کتاب «پیرمرد صد ساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» در ایران، همزان با ایام نمایشگاه بین‌المللی کتاب امسال ترجمه دومین رمان این نویسنده از سوی نشر آموت منتشر شد که با استقبال خوبی نیز همراه شده است و خیلی زود توانسته در صدر فروش بزار آثار داستانی ترجمه در ایران بنشیند.
کیهان بهمنی مترجم این رمان که در کارنامه کاری خود ترجمه آثار پرفروشی مانند «خدمتکار و پروفسور» و «انتقام» را دارد در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این نویسنده و پرفروش بودن آن گفت: فضای داستان نویسی در کشورهای اسکاندیناوی فضایی خشک و سرد مانند جغرافیای آن است. راز موفقیت یوناسن در این است که چنین فضایی را شکسته و از قالب آن بیرون آمده است.
وی ادامه داد: یوناسن از دل یک فضای بی روح پیرمردی را در رمان اولش بیرون آورده که نه تنها بی احساس نیست بلکه می تواند موقعیت‌هایی طنز آمیز خلق کند و این مسال به شکلی دیگر در رمان دومش نیز در دست تکرار است.
این مترجم در ادامه درباره این نویسنده گفت: شاید یکی از رازهای موفقیت یوناسن در این است که نویسنده پرکاری نیست. او تنها دو اثر نوشته و هر دو نیز بسیار پرفروش بوده است. اما جدای از این کارهای او دارای برگ برنده ای با عنوان «داستان» است. این داستان داشتن در فضایی که اکثر آثاری که چه به صورت تالیف و چه به صورت ترجمه به دست ما می رسد؛ آثاری بدون داستان است باعث اقبال مخاطب میشود.
بهمنی افزود: نویسنده موفق نویسنده قصه گو است و کارش نیز در روایتش از این قصه‌ها متبلور می‌شود. روایت یوناسن نیز به همین دلیل بسیار جذاب شده است. او داستانی پیچیده را به شکلی جذاب روایت کرده است و در عین حال از عنصر طنز نیز بهره برده است که بسیار موثر است. به هر حال اینکه نویسنده یا بتواند در داستانش با طنزپردازان به نوعی شوخی کند برای مردم جالب است.
به گفته بهمنی در فضایی ادبی مینیمال شده امروز غرب، ادبیات یوناسن ادبیاتی متفاوت به شمار می‌رود که طرفداران زیادی پیدا کرده است و به تبع همین مساله در ایران نیز به وجود آمده و باعث شده تا از آثار این نویسنده استقبال زیادی به عمل بیاید.
کتاب تازه کیهان بهمنی
دختری که پادشاه سوئد را نجات داد
یادآور می‌شود داستان رمان «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» استان رمان درباره‌ نومبکو مایکی، دختری سیاه‌پوست و نابغه‌ ریاضیات، است که در یکی از فقیرترین ‌محلات آفریقای جنوبی زندگی می‌کند. دست تقدیر قهرمان داستان را ابتدا به یک مرکز تحقیقات اتمی ‌می‌کشاند و پس از آن در حالی که ماموران سازمان‌های جاسوسی او را تعقیب می‌کنند، نومبکو همراه با ‌یک بمب اتمی روانه سوئد می‌شود. در ادامه شخصیت‌های دیگری به این داستان اضافه می‌شوند و ‌حوادث پی‌درپی طرح داستان را پیچیده‌تر می‌کنند.   
یوناس یوناسون سوئدی پیش از شروع کار نویسندگی مدت‌ها در روزنامه‌ها به کار نویسندگی مشغول بود. ‌نخستین و مشهورترین اثر او «پیرمرد صد ساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» در سال ۲۰۰۹ ‌برای او شهرت بسیاری را به همراه آورد. این اثر تاکنون به ده‌ها زبان ترجمه شده و در زمره‌ آثار پرفروش ‌است. یوناسون دومین اثر خود با عنوان «بی‌سوادی که شمردن بلد بود» را در سال ۲۰۱۳ نوشت. در ‌ترجمه‌ انگلیسی این عنوان به «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» تغییر یافت. ‌
ترجمه این رمان را نشر آموت در ‌‌۶۰۰ صفحه و به قیمت ۳۱۰۰۰ تومان روانه بازار کتاب کرده است. 
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
عليرضا روشن: شعر برای من آداب دویدن و جلو زدن از خود است
http://aamout.persiangig.com/image/00-94/book-fair-28-tehran/0023.jpg
شعر قفس - عليرضا روشن
علیرضا روشنعلیرضا روشن با اشاره به مجموعه شعر «شعر قفس» گفت:من کاری به وضعیت شعر و شاعری در زمانه خودم ندارم. این شعرهای برای من آداب تنها دویدن و آداب جلو زدن از خود است. اینها آداب جدال با خویشتن است.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب شعر قفس تازه ترین سروده های علیرضا روشن است که همزمان با نمایشگاه بین المللی کتاب از سوی نشر آموت منتشر شد. روشن که در سال های گذشته همواره دفتر شعرهای پرمخاطبی را روانه بازار نشر کرده است با «شعر قفس» نیز توانست نام خود را در زمره شاعران پرمخاطب نمایشگاه کتاب ثبت کند.
روشن در پاسخ به خبرنگار مهر، درباره تفاوت مجموعه شعر تازه منتشر شده «شعرِ قفس» با آثار ديگر خود گفت: ارسطو می‌گوید «همه داستان‌ها را پیش از ما گفته‌اند و آنچه ما می‌گوییم بازتکرار آنهاست، به شیوه خودمان». البته منظور از داستان در اینجا ادبیات داستانی نیست بلکه مضمونی است که درباره آن صحبت می‌کنیم. به همین دلیل معتقدم بشر در تاريخ زندگى و حيات خود از چند «وضعیت» بيشتر صحبت نکرده است و در شعر امروز نیز همان‌ها را كه در تاريخ گفته شده است، بازتاب مى‌دهد.
وی ادامه داد: البته جامعه امروز نیز خصيصه‌هايى دارد كه به هر تقدير در شعر بازتاب می‌یابد و از ميان آنها میتوان به سیاست اشاره کرد که به قول ارنست فیشر، سرنوشت انسان مدرن است. بشر به همین موضوعات است که در شعر واکنش نشان داده و می‌دهد و وقتی شعر وارد چنین دامنه‌ای از اتفاقات میشود، رنگى ديگر به خود مى‌گيرد.
سراینده مجموعه شعر «کتاب نیست» افزود: شعرهای مجموعه «شعر قفس» شعرهای درونی من نیست بلکه شعرهای بیرونی من است. اينها را در فاصله سال های ۸۵ تا ۸۶ نوشته ام. شاید بپرسید درونى و بیرونی یعنی چه؟ گاهی غم از من است و در درون من است و گاهی هم غم از من نیست و از جامعه آمده. شعرهای این کتاب بيرونى هستند. من البته نمی‌خواهم بر این غم‌های بيرونى اسم اجتماعی بگذارم، چون همه چیز اجتماعی است. حتی غمهای درونی من هم اجتماعی است ولی چیزهایی هست که در بیرون بیشتر دیده شده و تبدیل به کج فهمی شده است.  مثل حقایقی که در روز روشن انکار می‌شوند. شعر قفس گفتن این موضوعات است در كنار مساله زبان. زبانی که خودش را به خودش را به ولنگاری پناهنده کرده است و همه چيز را نديده گرفته است.
روشن درباره جايگاه و كاركرد شعرش در ادبيات امروز، گفت: من کاری به وضعیت شعر و شاعری در زمانه خودم ندارم. این شعرهای برای من آداب تنها دویدن و آداب جلو زدن از خود است. اینها آداب جدال با خویشتن است. کاری به جامعه ندارم. حرف خودم را می‌زنم. دنبال تاثیرگذارى نه بر مخاطب كه بر خودم هستم.
وی درباره اينكه چه اندازه در اشعار و نوشته‌هايش به مخاطب و خواسته او مى‌انديشيد، اظهار كرد: با مخاطب کاری ندارم چون او تنها با کلیشه‌ها کار دارد. من از مخاطب البته بیزار نیستم اما کار من در لحظه شعر گفتن است و به خاطر او چیزی را کم و زیاد نمی‌کنم و به خاطر او ساده‌نویسی نمی‌كنم يا نمى‌پيچانم. شعر کارش این چیزها نیست. شعر لحظه ترد و ظريف کشف و نزديك شدن است و در اين ورطه، چه جاى مخاطب كه چه فكر خواهد كرد يا منتقد كه چه خواهد گفت.
مجموعه «شعر قفس» سروده‌ی «علیرضا روشن» در 96 صفحه و به قیمت 6000 تومان توسط «نشر آموت» منتشرشده است.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
پرفروش‌ترین‌های اردیبهشت ماه 1394/ نشر آموت/ پخش ققنوس
http://aamout.persiangig.com/image/bestseller/9402-bestseller-aamout-S.jpg
سایز بزرگتر ... اینجا

1: دختری که پادشاه سوئد را نجات داد/ رمان/ یوناس یوناسون/ کیهان بهمنی
2: شعر قفس/ مجموعه شعر/ علیرضا روشن
3: جزیره افسونگران/ رمان نوجوان/ فریبا کلهر
4: سنجاقکی نشسته بر کف استخر/ رمان نوجوان/ فریبا کلهر
5: بیوه کشی/ رمان/ یوسف علیخانی
6: شوهر عزیز من/ رمان/ فریبا کلهر/ چاپ هشتم
7: من پیش از تو/ رمان/ جوجو مویز/ مریم مفتاحی
8: مرگ دنتون/ مجموعه داستان خارجی/ مجتبی ویسی
9: کارد زدن به گوجه فرنگی/ ناستین
10: تابستان آن سال/ رمان/ دیوید بالداچی/ شقایق قندهاری
11: دایره سرخ/ رمان/ عبدالرحمان اونق
12: خدمتکار و پروفسور/ رمان/ یوکو اوگاوا/ چاپ چهارم
13: آکواریوم شماره چهار/ مجموعه داستان/ میترا داور
14: پیش از آنکه بخوابم/ رمان/ اس جی واتسون/ شقایق قندهاری/ چاپ پنجم
15: نامه ای به خورشید/ رمان/ حمید حیاتی
16: نوزده/ مجموعه نقد و گفتگو درباره ی 19 رمان خارجی/ الهامه کاغذچی

Labels: , , , , , , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
ماجرای خواندنی یک بیوه‌کشی که با استقبال مردم مواجه شد
 
 محسن حدادی (خبرآنلاین): تازه ترین رمان یوسف علیخانی با عنوان «بیوه کشی» امسال همزمان با آغاز نمایشگاه کتاب تهران رونمایی و جزء پرفروش ترین آثار نشر آموت تا پایان نمایشگاه شناخته شد.
رمان «بیوه‌کشی» با زبانی بسیار ساده و داستانی پرکشش، خوانندگان را وارد غاری پر از داستان می‌کند که سرشار از داستان‌های فرعی است. یوسف علیخانی که پیش از این با «سه‌گانه»‌اش (قدم‌بخیر مادربزرگ من بود - اژدهاکشان - عروس بید) به میان خوانندگان رفته بود، این‌بار با اولین رمانش به بازار کتاب آمده است. فضای داستان‌های علیخانی در روستایی خیالی به نام «میلک» (به فتح لام) می‌گذرند و دغدغه‌ی داستان‌هایش، روایت داستان آدم‌های گرفتار در خیالات و اسطوره‌ها و باورهاست.
ماجرای این رمان از این قرار است که «خوابیده‌خانم» و «بزرگ» پس از کش‌واکش‌های بسیار بالاخره موفق می‌شوند با هم ازدواج کنند اما روزگار بازی دیگری با آن‌ها در پیش گرفته‌است و «بزرگ» به‌وسیله‌ «اژدرمار» اژدرچشمه‌ی روستا بلعیده می‌شود. خوابیده‌خانم می‌ماند و دخترش «عجب‌ناز». او مجبور است بنا به باور مردم، منتظر برادرشوهر کوچک‌تر بماند تا با او ازدواج کند. با «داداش»‌ ازدواج می‌کند اما اندک‌زمانی بعد، شوهر دومش هم به وسیله‌ «اژدرمار» کشته می‌شود. او باید بماند تا ...
رمان «بیوه‌کشی» در 304 صفحه و به قیمت 17500 تومان توسط «نشر آموت» منتشرشده است.
باهم بخشی از رمان «بیوه‌کُشی» را مرور میکنیم:
حضرتقلى منگ بود. نشسته بود كنار آب‌راه خون‌آلوده كه معلوم نبود خونِ بزرگ است يا گوسفندان و حالا داشت از دهانِ اژدرچشمه درمى‌آمد و مى‌رفت سمت باغستانان.
قشنگ‌خانم از كاس‌آقا پرسيد: «چرا اين چشمه ره اژدرچشمه نام بكردن قديمى‌ها؟»
كاس‌آقا كلاه‌نمدى‌اش را جابه‌جا كرد و گفت: «خدا سر شاهده من بى‌سوادم. سواددارمان پيل‌آقاست كه بلده مصحف بخوانه. ماها فقط آنقدر جان بداريم كه شب‌نشين‌خانه‌ها بنشينيم پاى نقلِ بزرگترهامان. پيل‌آقا هم چندان خوش نداره نقل ره.»
خوابيده‌خانم گفت: «راست بگويه. ننه‌گل اما بايد بدانه. ننه گل نقل زياد بدانه.»
قشنگ‌خانم نشست كنار حضرتقلى. فكر كرد: «اگر غريبه‌اى حالا بيايد ما را اينجا ببيند، چه بگوييم؟ بگوييم پسرمان ره اژدرمارِ اژدرچشمه‌ى ميلكى‌ها بلمبانده و حالا نه جسدى ازش هست و نه سندى كه نشانش بدهيم معصيت‌كار اونه؟»
خوابيده‌خانم به ميلكى‌هايى نگاه كرد كه تماشاچى بودند و فعلا كارى جز پچ‌پچ كردن و مراقبت از هر پلك زدنِ حضرتقلى و قشنگ‌خانم و خوابيده‌خانم و احتمالا داداش نداشتند.
عزيز همراهِ گوسفندان بود؛ بالاى كوه. ول‌شان كرده بود به امانِ خدا و آمده بود پايين. نگاه كرد به مادر و پدر و عروس‌شان.
ـ خوش به حال كسى كه چيزى بداره عزادارى بكنه باهاش؛ ياد از دست‌رفته‌اش.
زن‌هاى ميلكى زير روسرى‌هاى سرخ و سفيدشان، پارچه سفيدى هم مى‌بندند كه حكم موگير را دارد برايشان. خوابيده‌خانم بلند شد. رو كرد به ديوارِ كوه و پارچه سفيدِ زير روسرى‌اش را درآورد. از همان‌جا كه نشسته بودند، كشيدش توى آب جوى خون‌آلوده. روسرى رنگ گرفت و سرخ شد؛ مثال سرخ‌دستمالى كه قرار بود اولين‌سفرى كه با بزرگ به قزوين يا رحيم‌آبادِ رودسر بروند، بخرند. خوابيده خانم و روسرىِ سرخ رسيدند به مدخلِ اژدرچشمه؛ تمامِ صورتِ چشمه سرخ شده بود. روسرى را كامل در آب فرو كرد و بعد بيرون آورد و چلاندش سمتِ زمينِ كنار چشمه كه قطره‌هاى خونابه بمانند آنجا و خشك بشوند؛ مى‌دانست كه اين تازه آغاز ماجراست و ماجراها خواهد داشت از اين تاريخ.
جمعيت بلند شدند و ديدند كه خوابيده‌خانم سرخ‌دستمال را به سر بست و مُشتى آب خون‌آلود به نيتِ بزرگ به صورتش زد و آمد و دستِ پدرشوهر و مادرشوهرش را گرفت و به داداش و عزيز گفت: «برويد همراهِ مالان.»
بعد رو به جمعيت گفت: «تا غروب نيفتاده توى ميلك، سرخ‌دستمال ره خاك بكنيم جاى بزرگ.»
ادامه مطلب را بخوانید

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
«پیامبر» تداعی‌گر «چنین گفت زرتشت» نیچه است
http://media.isna.ir/content/1432280276366_1.jpg/4
علیرضا سیف‌الدینی - دکتر کیهان بهمنی

در نشست نقد ترجمه تازه کتاب «پیامبر» جبران خلیل جبران گفته شد بر اساس نظریات مطالعات ترجمه، هیچ‌گونه محدودیتی در تعداد دفعات ترجمه‌ی یک اثر وجود ندارد.
به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، در نوزدهمین نشست «یک مولف یک کتاب»، ترجمه‌ی «محمد شریفی» از «پیامبر» جبران خلیل جبران نقد و بررسی شد. این نشست با حضور دکتر کیهان بهمنی، علیرضا سیف‌الدینی، یوسف علیخانی و محمد شریفی (مترجم کتاب) در فرهنگسرای مس در شهر سرچشمه برگزار شد.
ادای دین مترجم به کتابی مهم
دکتر کیهان بهمنی مترجم و مدرس دانشگاه در آغاز سخن ضمن اشاره به اینکه در مواجهه با ترجمه‌ی محمد شریفی از اثر بی‌بدیل جبران خلیل جبران با نام «پیامبر»، احتمالاً این سوال در ذهن خوانندگان شکل می‌گیرد که چه ضرورتی در ترجمه‌ی دوباره‌ی این اثر وجود داشته است گفت: در پاسخ به این سوال توجه به این نکته ضروری است که بر اساس نظریات مطالعات ترجمه، هیچ‌گونه محدودیتی در تعداد دفعات ترجمه‌ی یک اثر وجود ندارد و گاه ترجمه‌ی دوباره‌ی آثار ادبی به دلیل پویایی زبان حتی می‌تواند مفید نیز باشد. تردیدی نیست که در سراسر جهان بازترجمه‌ی آثار کلاسیک ادبیات با همین هدف انجام می‌شود. نکته‌ی دیگر این که بر اساس نظریات ترجمه با هر بار ترجمه‌ی یک اثر ادبی، مترجمی جدید ایدئولوژی خاص خود را در متن تزریق می‌کند. ورود ایدئولوژی یک شاعر، در مقام مترجم، به متنی ادبی، از نوع شعر، شاید بتواند اندکی از ریزش‌های زبانیِ ناگزیر در ترجمه را بکاهد.
مترجم رمان «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» افزود: رابرت فراست، شاعر مشهور آمریکایی در معروف‌ترین اظهارنظر خود درباره‌ی ترجمه‌ی شعر گفته است: «آنچه در ترجمه بخار می‌شود شعر است.» بدون شک تلاش در راه ترجمه‌ی شعر همواره کوششی پرمخاطره است که مترجم با اقدام به آن خود را در معرض انتقادات قرار می‌دهد. اما آیا باید به همین دلیل ساده از ترجمه‌ی شعر خودداری کرد؟ پاسخ این سوال منفی است. ترجمه‌ی شعر امری ضروری و اقدامی شجاعانه است که مترجم پس از سال‌ها تلاش در وادی ترجمه‌ی ادبی می‌تواند در این راه نیز زورآزمایی کند.
بهمنی که آثاری از «آن تایلر»، «یوکو اوگاوا»‌ و «یوناس یوناسون» را ترجمه کرده است، تاکید کرد: محمد شریفی با اشرافی که بر زبان انگلیسی و ادبیات دارد موفق شده است کتابی را که بسیاری از جملات آن مانند جملات بزرگان، کوتاه و موجز و قاطع هستند با نثری گاه آهنگین ترجمه کند و در این راه آشنایی او با زبان ادبیات نقش بسیاری داشته است. نثر مترجم بر اساس اصل صرفه‌جویی یا اقتصاد کلام عاری از تطاول کلام و حشو است و محمد شریفی سعی کرده است با تکیه بر غنای دایره‌ی واژگان فارسی تا حد امکان تنوع در انتخاب واژگان را حفظ کند. با خواندن «پیامبر» درمی‌یابیم که مترجم با ترجمه‌ی خود سعی کرده است نسبت به کتابی که برای او مهم بوده است، ادای دین کند. واج‌آرایی‌های گاه و بی‌گاه مترجم و قافیه‌سازی‌های او نیز گواه این مدعی است که مترجم کوشیده است ترجمه‌ای درخور و شایسته را از اثری که برای او ارزشمند بوده است، ارائه کند.
او افزود: نکته‌ی مثبت دیگر کتاب پیامبر با ترجمه‌ی محمد شریفی مقدمه‌ی جامع و کاملی است که در ابتدای کتاب آمده است. این مقدمه به خوانندگان کمک می‌کند تا بدون خواندن سایر آثار جبران خلیل جبران درک کاملی نسبت به جهان‌بینی نویسنده به دست آورند. زندگی‌نامه، زنان تاثیرگذار در زندگی نویسنده، اطلاعات تاریخی و مواردی دیگر از این دست کتاب پیامبر را مبدل به اثری تحقیقی کرده است.
بهمنی در پایان خاطرنشان کرد: طبیعی است که ترجمه‌ی محمد شریفی نیز مانند تمام ترجمه‌های دیگر گاه از ضعف‌هایی رنج می‌برد اما با نگاهی کلی به «پیامبر» می‌توان ادعا کرد مترجم تمام تلاش خود را کرده است تا در حد امکان از ترجمه‌ی دم‌دستی و معادل‌یابی‌های سهل و ممتنع دوری کند.
«پیامبر» تداعی‌گر «چنین گفت زرتشت» نیچه است
علیرضا سیف‌الدینی نویسنده و منتقد در این نشست ضمن اشاره به بیوگرافی جبران خلیل جبران گفت: او دوران کودکی و جوانی پرفراز و نشیبی داشته است. زندگی و تحصیل در شرق و غرب از او انسانی با چند فرهنگ و زبان ساخته بود. به جرات می‌توان گفت این ویژگی در تمامی آثار او به نحوی آشکار، نقش عمده‌ای دارد اما در معروف‌ترین اثرش «پیامبر» که بعدها بیش از 9 میلیون نسخه از آن در آمریکا چاپ و منتشر شد، انسانی را به تصویر می‌کشد که همچنانکه در انتظار کشتی است، سخنان حکمت‌آمیز بر زبان می‌راند: «من آماده‌ی رفتن‌ام و اشتیاقم با بادبان‌های مهیا در انتظار باد است.»
نویسنده‌ی رمان «خروج»‌ افزود: شاید این راوی به شوق آمده و در عین حال حسرت‌آلود، خود خلیل جبران است که دیاری را برای رفتن به دیاری دیگر ترک می‌کند. او هرچند در نهایت در غرب چشم از جهان می‌بندد، غرب را هم قدردان است. چنین به نظر می‌رسد که غرب را به مقصد شرق ترک می‌کند با غربی که از او ره‌آوردهایی دارد اما نه ره‌آوردی از نوع ره‌آوردهای شاعران و نویسندگانی که «شیلر» آلمانی از آن به نام «ساده»‌ یاد می‌کند. او دیگر به واسطه‌ی سازندگی و تحصیل در شرق و غرب و اندوخته‌هایش، شاعری ساده نیست بلکه شاعر و نویسنده‌ای است باز به قول «شیلر»‌ اندیشمند. او تلفیقی است از سادگی و هرآنچه شامل سادگی است. اعتقاد به الهام و اندیشمند، اعتقاد به اصول کار. چرا که «پیامبر» تاثیرات سایر متفکران جهان را در خود نشان می‌دهد. خلیل جبران در عین «ساده»‌ بودن شیلری، از اصول کار نیز پیروی می‌کند.
مترجم آثار «یاشار کمال»‌ همچنین «پیامبر» را تداعی‌گر «چنین گفت زرتشت» نیچه دانست و گفت: هرچند نیش و کنایه و تلخ‌زبانی‌های جاری در آن را ندارد اما پیامبر هم مثل «چنین گفت زرتشت» ‌نیچه، لحن و جایگاه آموزگاری را دارد که انسان‌ها و پیرامون خود را تعلیم می‌دهد. از این رو،‌ می‌توان وجه تعلیمی را وجه مشترک این دو اثر دانست با این تفاوت که «پیامبر» می‌کوشد انسان‌ها را تقریبا بدون ملامت بیاموزد اما در عین حال، عشق به زندگی در هر دو اثر موج می‌زند. در اولی سرورانه و در دومی با تبعیت از رمانتسیم، مکتبی که در سده‌ی نوزده، ظهور یافت و متفکران و شاعرانی نظیر ویلیام بلیک، شیلر، گوته و ... در ظهور آن نقش حائز اهمیتی ایفا کردند.
1432280276631_2.jpg
یوسف علیخانی - محمد شریفی

روح جبران خلیل جبران‌ در وجود مترجم «پیامبر»‌ زنده شده
یوسف علیخانی، دیگر سخنران جلسه گفت: تا زمانی که ما 20 سال پیش دانشجوی رشته‌ی زبان و ادبیات عربی بودیم، بیش از 50 ترجمه از «پیامبر» صورت گرفته بود اما همه‌ی آن‌ ترجمه‌ها چون کورسوی ستاره‌ای بودند که لحظه‌ای در آسمان ادبیات درخشیدند و بعد ناپیدا شدند.
نویسنده‌ی رمان «بیوه‌کشی»‌ افزود: اصلی‌ترین دلیل برتری ترجمه‌ی محمد شریفی از کتاب پیامبر، روایت شاعرانه و آهنگین و گاه حماسی آن است که پیش‌تر از او، چنین ترجمه‌ی محکمی را از «پیامبر» نخوانده بودیم.
او خاطرنشان کرد: گویا مترجم تا زندگی‌ای شیفته‌وار و از سر مهربانی با زندگی ِ چون نویسنده‌ی اثر را از سر نگذرانده باشد، نمی‌تواند ترجمه‌ای قابل تامل به دست بدهد و با شناختی که از محمد شریفی و دیگر آثارش در مقام نویسنده و شاعر داریم، می‌توان به این قطعیت رسید که روح «جبران خلیل جبران»‌ در وجود مترجم «پیامبر»‌ زنده شده که به چنین ترجمه‌ای دست یافته‌ است.
علیخانی با اشاره به آثار مشابه کتاب «پیامبر» گفت: این کتاب را باید در سری آثار ادبیات سفر و رسیدن به کشف و شهود طبقه‌بندی کرد؛ کتابی که چون «شازده کوچولو» ، «جاناتان مرغ دریایی»، «کیمیاگر»، «رز گمشده»، «زندگی اسرارآمیز» ، «ادیپ در جاده» و ... خواننده را با خود راهی سفری برای رسیدن به کشف و شهود می‌کند و در سری ادبیات معناگرا جای می‌گیرد.
پدیده جبران خلیل جبران متأثر از عوامل گوناگونی بود
محمد شریفی مترجم «پیامبر» جبران خلیل جبران نیز در پایان نشست درباره‌ی انگیزه‌اش از ترجمه‌ی این کتاب گفت: نسخه‌های گوناگونی از اصل و ترجمه‌های کتاب «پیامبر» مطالعه کرده بودم، در برخی ترجمه‌ها به ویژگی‌های سبکی کار توجه نشده بود که تلاش کردم در ترجمه‌ی من این اتفاق بیفتد.
این شاعر و نویسنده با بیان اینکه در برخی ترجمه‌های کتاب «پیامبر» وفاداری به متن رعایت نشده و یا مفاهیم به اشتباه منتقل شده است، گفت: در ترجمه‌های دیگری از کتاب، برخی واژه‌ها توسط مترجم به متن اضافه شده و یا از کلمات زیبایی استفاده نشده است.
نویسنده‌ی مجموعه داستان «باغ اناری»‌ و شاعر «مگر سکوت خداوند» افزود: پدید‌ی جبران خلیل جبران متأثر از عوامل گوناگونی بود. علاوه بر فلاسفه و اندیشمندان بزرگی همچون ابن رشد، ابن سینا، غزالی، نیچه و ویلیام بلیک، ادیان ابراهیمی و بویژه شخصیت عیسی مسیح (ع) بسیار بر او تأثیر گذاشتند، و محیط و زنان پیرامون او نیز نقش مهمی در برآمدنش داشتند.
بر اساس این گزارش، در این نشست سیدعلی میرافضلی (شاعر و منتقد)، مهدی محبی‌ کرمانی (نویسنده و منتقد)، مجتبی احمدی (شاعر)، مرتضی دلاوری‌ پاریزی (شاعر)، محمد لطیفکار (روزنامه‌نگار)، صالح رزم‌حسینی (کاریکاتوریست) و جمعی از علاقه‌مندان به کتاب و ادبیات حاضر بودند.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
دیلمستان
«بیوه‌کشی» سال‌ها کنارم بود. یک‌بار هم با اسم «جنگنامه ی هفت شوهران خوابیده‌خانم با اژدرمار میلکی» نوشته شده بود شش‌هفت سال قبل.
ماند تا درست در چنین‌روزهای سال 90 که دعوت شدم به سفره ی خدا در دیلمستان و رسیدن به جایی که زمین‌گیرم کرد.
امروز باید می‌رفتم تا ادای دین کنم به آن خاک که «بیوه‌کشی» را ماما شد.
باید بروم.
به زودی می‌روم.
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
چند کتاب تازه
1431323932926_2 (1).JPG
چند کتاب تازه در حوزه ادبیات داستانی منتشر و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده است.
به گزارش بخش ادبیات و نشر ایسنا، «بیوه‌کُشی» یوسف علیخانی، «من پیش از تو» نوشته جوجو مویز با ترجمه‌ مریم مفتاحی، «تابستان آن سال» دیوید بالداچی با ترجمه‌ شقایق قندهاری، «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» نوشته یوناس یوناسون با ترجمه‌ کیهان بهمنی، «راز شوهر» نوشته لیان موریارتی با ترجمه‌ سحر حسابی، «نوزده» (نقد و بررسی نوزده رمان پرفروش معاصر به همراه گفتگو با مترجمان) به قلم الهامه کاغذچی، «اولین تماس تلفنی از بهشت» نوشته میچ آلبوم با ترجمه‌ آرتمیس مسعودی و چاپ پنجم «پیش از آن‌که بخوابم» اس جی واتسون با ترجمه شقایق قندهاری کتاب‌هایی هستند که به تازگی منتشر و در نمایشگاه کتاب ارائه شده‌اند.
***
 
رمان «بیوه‌کُشی» یوسف علیخانی به تازگی منتشر شده است.
در معرفی این کتاب عنوان شده است: «خوابیده‌خانم» و «بزرگ» پس از کش‌واکش‌های بسیار بالاخره موفق می‌شوند با هم ازدواج کنند اما روزگار بازی دیگری با آن‌ها در پیش گرفته ‌است و «بزرگ» به‌وسیله‌ «اژدرمار» اژدرچشمه روستا بلعیده می‌شود.
خوابیده‌خانم می‌ماند و دخترش «عجب‌ناز». او مجبور است بنا به باور مردم، منتظر برادرشوهر کوچک‌تر بماند تا با او ازدواج کند.
با «داداش»‌ازدواج می‌کند اما اندک‌زمانی بعد، شوهر دومش هم به وسیله‌ «اژدرمار» کشته می‌شود. او باید بماند تا ...
رمان «بیوه‌کشی» با زبانی بسیار ساده، خوانندگان را وارد غاری پر از داستان می‌کند که سرشار از داستان‌های فرعی است.
علیخانی که پیش‌تر با «سه‌گانه»‌اش (قدم‌بخیر مادربزرگ من بود – اژدهاکشان – عروس بید) به میان خوانندگان رفته بود، این‌بار با اولین رمانش به بازار کتاب آمده است.
فضای داستان‌های این نویسنده در روستایی خیالی به نام «میلَک» می‌گذرند و دغدغه‌ داستان‌هایش، روایت داستان آدم‌های گرفتار در خیالات و اسطوره‌ها و باورهاست.
او برای نوشتن مجموعه داستان «قدم‌بخیر مادربزرگ من بود» برنده‌ جایزه جشنواره‌ بین‌المللی روستا و نامزد جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی شد. «اژدهاکشان» توانست شایسته تقدیر اولین دوره‌ جایزه جلال‌ آل‌ احمد و نامزد هشتمین دوره‌ جایزه هوشنگ گلشیری شود. او همچنین به‌خاطر نوشتن «عروس بید»‌ برنده جایزه کتاب سال غنی‌پور و نامزد جایزه کتاب فصل شد.
رمان «بیوه‌کشی» در 304 صفحه و با قیمت 17500 تومان توسط نشر آموت منتشر شده است.
***
دیگر کتاب‌هایی که این نشر منتشر کرده به این شرح‌اند:
 
«من پیش از تو» نوشته جوجو مویز با ترجمه‌ مریم مفتاحی منتشر شده است.
در معرفی ناشر از این رمان عنوان شده است: ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزش‌های مخاطره‌آمیزی چون صخره‌نوردی می‌پرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ می‌دهد، به لحظه‌ای زندگی‌اش تغییر می‌کند و او...
«من پیش از تو» یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوب‌های زمینی خارج می‌شود و به لایه‌ آرمانی می‌رسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا می‌سازد.
«آسوشیتدپرس» درباره این رمان می‌نویسد: «بعضی کتاب‌ها را نمی‌توان زمین گذاشت. کتاب‌هایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیت‌هایش می‌شود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش می‌دهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتاب‌هاست. گاهی می‌خندید، گاهی لبخند می‌زنید و گاهی عصبانی می‌شوید، و بله، گاهی اشک می‌ریزید. پیشنهاد من: کتاب «من پیش از تو» را باید همراه با یک جعبه دستمال‌کاغذی فروخت.»
«نیویورک تایمز» نیز نوشته است: «نویسنده‌ کتاب خواننده را در موقعیتی قرار می‌دهد که اشک‌ریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصه‌ای می‌آفریند که در خاطره‌ها می‌ماند.»
مریم مفتاحی، متولد سال 1343 ساری، فارغ‌التحصیل رشته‌ مترجمی زبان انگلیسی و زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. برخی از ترجمه‌های او عبارتند از: دو اثر از کالین مک‌کالو استرالیایی، سه اثر از مارگارت دیکینسن انگلیسی، و گنجینه‌ خرد چین (چینگ‌هوآ تانگ)، انتقام فیثاغورث (آرتورو سانگالی) و کوه‌ها طنین انداختند (خالد حسینی).
کتاب «من پیش از تو» در 536 صفحه و به قیمت 27500 تومان منتشر شده است.
***
 
«تابستان آن سال» دیوید بالداچی با ترجمه‌ شقایق قندهاری منتشر شده است.
نزدیک کریسمس است اما بیماری مهلک جک نمی‌گذارد او و خانواده‌اش حال و روز خوبی داشته باشند. درحالی‌که جک تصور می‌کند تنها چند روز ازعمرش باقی مانده است خود را آماده می‌کند تا با همسرش لیزی و سه فرزندشان وداع کند، فاجعه دیگری کل خانواده را غافلگیر می‌کند. در شب عید کریسمس لیزی همسر جک در تصادف اتومبیل کشته می‌شود و وضعیت خانواده بسیار پیچیده می‌شود... تا این‌که درست در برهه زمانی که جک خیال می‌کند همه چیز را از دست داده، معجزه‌ای رخ می‌دهد و بار دیگر همه افراد خانواده را به شدت بهت‌زده می‌کند و ...
از دیوید بالداچی، نویسنده آمریکایی، تاکنون بیش از 25 رمان منتشر شده است.
بنا بر اعلام ناشر، رمان «تابستان آن سال» بیش از 10 هفته در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک‌تایمز قرار داشت.
شقایق قندهاری متولد تهران، دی‌ماه 1355، ترجمه را در نوجوانی آغاز کرد و تاکنون آثار ادبی زیادی را به مخاطبان فارسی‌زبان معرفی کرده و جایزه‌هایی را به خود اختصاص داده است. پیش‌تر رمان‌های «پیش از آن که بخوابم» و «خانه کاغذی» با ترجمه او در همین نشر منتشر شده است.
رمان «تابستان آن سال» در 416 صفحه و به قیمت 22500 تومان منتشر شده است.
***
 
«دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» نوشته یوناس یوناسون با ترجمه‌ کیهان بهمنی منتشر شد.
داستان رمان درباره‌ نومبکو مایکی، دختری سیاه‌پوست و نابغه‌ ریاضیات، است که در یکی از فقیرترین محلات آفریقای جنوبی زندگی می‌کند. دست تقدیر قهرمان داستان را ابتدا به یک مرکز تحقیقات اتمی می‌کشاند و پس از آن در حالی که ماموران سازمان‌های جاسوسی او را تعقیب می‌کنند، نومبکو همراه با یک بمب اتمی روانه‌ سوئد می‌شود. در ادامه شخصیت‌های دیگری به این داستان اضافه می‌شوند و حوادث پی‌درپی طرح داستان را پیچیده‌تر می‌کنند.
یوناس یوناسون سوئدی پیش از شروع کار نویسندگی مدت‌ها در روزنامه‌ها به کار نویسندگی مشغول بود. نخستین و مشهورترین اثر او «پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» در سال 2009 برای او شهرت بسیاری را به همراه آورد. این اثر تاکنون به ده‌ها زبان ترجمه شده و در زمره‌ آثار پرفروش است. یوناسون دومین اثر خود با عنوان «بی‌سوادی که شمردن بلد بود» را در سال 2013 نوشت. در ترجمه‌ انگلیسی این عنوان به «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» تغییر یافت.
کیهان بهمنی مدرس و مترجم است. ترجمه چندین اثر از نویسنده مشهور آمریکایی، آن تایلر، و آثاری از ژان اشنوز فرانسوی، سو تونگ، همینگوی، ریچارد فورد، یوکو اوگاوا و ... در کارنامه‌ کاری او به چشم می‌خورد. بهمنی دانش‌آموخته‌ زبان و ادبیات انگلیسی است و اکنون با سمت استادیاری در دانشگاه به تدریس درس‌های ترجمه و ادبیات انگلیسی مشغول است.
از دکتر کیهان بهمنی تاکنون ترجمه‌ دو کتاب «خدمتکار و پروفسور» و «انتقام» از «یوکو اوگاوا» نویسنده معروف ژاپنی در همین نشر منتشر شده است.
رمان «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» در 600 صفحه و به قیمت 31000 تومان منتشر شده است.
***
 
«راز شوهر» نوشته لیان موریارتی با ترجمه‌ سحر حسابی منتشر شده است.
در معرفی ناشر از این کتاب می‌خوانیم: در داستان «راز شوهر» نامه‌ای وجود دارد که قرار نبوده خوانده شود: «سیسیلیای عزیزم اگر این نامه را باز کرده‌ای پس قطعا من از این دنیا رفته‌ام» تصور کنید همسرتان برای شما نامه‌ای نوشته است که پس از مرگش بخوانید. نامه‌ای که حاوی بزرگ‌ترین و تاریک‌ترین راز زندگی‌اش است؛ رازی که نه تنها زندگی مشترک شما، بلکه زندگی دیگران را نیز ویران خواهد کرد. حالا تصور کنید نامه‌ را زمانی که همسرتان در قید حیات است بیابید.
«راز شوهر» داستان انسان‌هایی است که دروغی ویرانگر را با خود حمل می‌کنند و در مسیر زندگی یاد این دروغ‌ها رهای‌شان نمی‌کند. در عین حال، روایتگر زندگی افرادی است که حاضرند برای حفظ آرامش عزیزان‌شان همه زندگی خود را فدا کنند. وقتی سیسیلیا نامه‌ای خاک‌خورده را در اتاقک شیروانی خانه‌اش یافت اصلا به این فکر نمی‌کرد که این نامه زندگی‌اش را دگرگون کند. این نامه نه تنها سبب شد وی شناخت بهتری نسبت به شوهرش پیدا کند بلکه خود واقعی وی را نیز آشکار کرد.
امیلی گریفین نویسده آثار پرفروش نیویرک‌تایمز درباره راز شوهر می‌گوید: «شوکه‌کننده، پیچیده و تامل‌برانگیز. این کتاب شما را تا مدت‌ها به فکر فرو می‌برد و بسیار مناسب گروه‌های مختلف کتاب‌خوانی است.»
آن لاموت نویسنده کتاب پرفروش «پرندگان ناقص» درباره این کتاب می‌گوید: «کتاب چنان سرگرم‌کننده و جالب است که خواننده نمی‌تواند کتاب را زمین بگذارد. چه نویسنده خوبی: بسیار باهوش، عاقل، و سرگرم‌کننده.»
این رمان مدت‌هاست رتبه‌ اول پرفروش‌ترین‌های «نیویورک تایمز» و رتبه‌ اول پرفروش‌ترین‌های «آمازون» است.
رمان «راز شوهر» در 400 صفحه و به قیمت 21000 تومان منتشر شده است.
***
 
«نوزده» (نقد و بررسی نوزده رمان پرفروش معاصر به همراه گفتگو با مترجمان) توسط الهامه کاغذچی منتشر شد.
کتاب «نوزده» شامل نقد و بررسی 19 رمان معاصر به همراه گفت‌وگو با مترجمان است: پیش از آنکه بخوابم (نوشته‌ اس. جی. واتسون/ ترجمه‌ شقایق قندهاری) ، خدمتکار و پروفسور (نوشته‌ یوکو اوگاوا/ ترجمه‌ کیهان بهمنی) ، بودن (نوشته‌ یرژی کاشینسکی/ ترجمه‌ مهسا ملک‌مرزبان) ، اندوه بلژیک (نوشته‌ هوگوکلاوس/ ترجمه‌ سامگیس زندی) ، اتاق (نوشته‌ اما دون اهو/ ترجمه‌ علی قانع) ، همسر ببر (نوشته‌ تئا آب رت/ ترجمه‌ علی قانع)، دختر پنهان (نوشته‌ شیلپی سمیه گوادا/ ترجمه‌ علی قانع)، زندگی اسرار آمیز (نوشته‌ سومانک کید/ ترجمه‌ عباس زارعی)، جاناتان مرغ دریایی (نوشته‌ ریچارد باخ/ ترجمه‌ عباس زارعی)، مزرعه حیوانات (نوشته‌ جورج اورول/ ترجمه‌ عباس زارعی)، ادیپ در جاده (نوشته‌ هانری بوشو/ ترجمه‌ نجما طباطبایی و سعید صادقیان)، آقای پیپ (نوشته‌ لوید جونز/ ترجمه‌ فریده اشرفی)، امواج گرسنه (نوشته‌ آمیتاو گوش/ ترجمه‌ ناهیده هاشمی)، خانه (نوشته‌ مریلین رابینسون/ ترجمه‌ مرجان محمدی)، خانه‌داری (نوشته‌ مریلین رابینسون/ ترجمه‌ مرجان محمدی)، گیلیاد (نوشته‌ مریلین رابینسون/ ترجمه‌ مرجان محمدی)، جنوب دریاچه سوپریور (نوشته‌ الن ایرگود/ ترجمه‌ آرتمیس مسعودی)، چراغ‌های زندگی (نوشته‌ سردار ازکان/ ترجمه‌ بهروز دیجوریان) و رز گمشده (نوشته‌ سردار ازکان/ ترجمه‌ بهروز دیجوریان).
بنا بر اعلام ناشر، داستان‌های پیش رو در این کتاب همگی نکته‌هایی درخور تامل داشته‌اند که به کتاب‌های پرمخاطب و پرفروش عصر حاضر بدل شده‌اند. از این‌رو نویسنده کتاب حاضر سعی کرده است در تحلیل و نقد خود جانب انصاف را رعایت کند و بیشتر به رمزگشایی متون توجه داشته است.
کتاب «نوزده» در 224 صفحه و به قیمت 12500 تومان منتشر شده است.
***
 
«اولین تماس تلفنی از بهشت» نوشته میچ آلبوم با ترجمه‌ آرتمیس مسعودی منتشر شده است.
ناشر در معرفی این کتاب نوشته است: یک روز صبح، در شهر کوچک کلدواتر میشیگان زنگ‌های تلفن به صدا درآمد. صداهای پشت خط ادعا می‌کردند دارند از بهشت تماس می‌گیرند. آیا این بزرگ‌ترین معجزه‌ای بود که تا آن زمان اتفاق افتاده یا یک شوخی ظالمانه بود؟ وقتی خبر این تلفن‌های عجیب همه جا پخش شد، افرادی از خارج کلدواتر دسته دسته به آن‌جا می‌آمدند تا شاید بتوانند در این معجزه سهیم شوند که ...
رمانی از نویسنده محبوب پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز: «سه‌شنبه‌ها با موری» و «پنج نفری که در بهشت ملاقات می‌کنید».
میچ آلبوم، فیلم‌نامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویسی است که رمان‌های وی جزو رمان‌های پرفروش قرار گرفته‌اند. او نویسنده پنج رمان پرفروش نیویورک‌تایمز است.
از آرتمیس مسعودی، پیش‌تر ترجمه‌ رمان «جنوب دریاچه سوپریور» نوشته‌ «الن ایرگود» و کتاب‌های «آیا شما هم به استرس اعتیاد دارید» (نوشته‌ دبی مندل)، «پروژه شادی» (گریچن رابین) و «شادی را به فرزند خود هدیه کنید (نوشته‌ بتی راد) در همین نشر منتشر شده است.
 رمان «اولین تماس تلفنی از بهشت»در 424 صفحه و به قیمت 22500 تومان منتشر شده است.
***
 
چاپ پنجم «پیش از آن‌که بخوابم» اس جی واتسون با ترجمه شقایق قندهاری منتشر شده است.
کریستین هر بار که می‌خوابد و خوابش اندکی عمیق می‌شود، حافظه‌اش را به کل از دست می دهد و این اتفاق ناگوار بخشی از تجربه روزانه‌اش شده است.
در معرفی این کتاب عنوان شده است: رمان «پیش از آن‌که بخوابم» نوشته‌ اس جی واتسون با استقبال فراوانی در کشورهای غربی روبه‌رو شده، تا جایی که «ریدلی اسکات» فیلم‌ساز نامدار انگلیسی پس از انتشار این کتاب، امتیاز آن را خریده و هم‌اکنون دارد براساس آن فیلمی می‌سازد.
ترجمه این رمان سال گذشته نامزد جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بوده است.
چاپ پنجم رمان «پیش از آن‌که بخوابم» در 472 صفحه و به قیمت 23000 تومان منتشر شده است.

Labels: , , , , , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
نقد و بررسي ترجمه‌ی «محمد شریفی» از «پیامبر» جبران خلیل جبران/ کرمان؛ سرچشمه
http://aamout.persiangig.com/940229-payambar.jpg
نوزدهمين نشست
يك مولف، یک  کتاب
نقد و بررسی کتاب «پیامبر» جبران خلیل جبران/ مترجم: محمد شریفی
با حضور: علیرضا سیف‌الدینی، کیهان بهمنی و یوسف علیخانی
زمان: سه شنبه 29 اردیبهشت ماه 94/ ساعت 17
مکان: شهر سرچشمه، فرهنگسرای مس

http://aamout.persiangig.com/image/00-94/book-fair-28-tehran/0023.jpg

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
کارنامه‌ی نشر آموت در نمايشگاه كتاب تهران+فهرست پرفروش‌ها
http://aamout.persiangig.com/image/00-94/book-fair-28-tehran/book-fair-28-tehran-aamout-s.jpg
سایز بزرگ ... اینجا را کلیک کنید
1: بیوه‌کشی/ رمان/ یوسف علیخانی
2: شوهر عزیز من/ رمان/ فریبا کلهر/ چاپ هشتم
3: شعر قفس/ مجموعه شعر/ علیرضا روشن
4: کتاب نیست/ مجموعه شعر/ علیرضا روشن/ چاپ هشتم
5:  به وقت بهشت/ رمان/ نرگس جورابچيان/ چاپ پنجم
6: پاييز حافظيه/ رمان/ م. آرام/ چاپ سوم
7: نسكافه با عطر كاهگل/ رمان/ م. آرام / چاپ چهارم
8: ایراندخت/ رمان/ بهنام ناصح / چاپ ششم
9: پروانه اي روي شانه/ رمان/ بهنام ناصح/ چاپ سوم
10: عاشقانه/ رمان/ فریبا کلهر / چاپ سوم
11: كارد زدن به گوجه فرنگي/ ناستين
12: سه گانه / مجموعه داستان/ يوسف عليخاني
13: طلسم دلداده/ رمان/ م. آرام
14: چهل دخترون/ رمان/ م. آرام – مژگان مظفری
15: دايره سرخ/ رمان/ عبدالرحمان اونق
16: تفنگ/ رمان/ حبيب خدادادزاده

1: من پیش از تو/ رمان/ جوجو مویز/ مریم مفتاحی
2: خدمتکار و پروفسور/ رمان/ یوکو اوگاوا/ کیهان بهمنی/ چاپ چهارم
3: بودن/ رمان/ یرژی کاشینسکی/ مهسا ملک‌مرزبان/ چاپ دوم
4: پیش از آنکه بخوابم/ رمان/ اس‌جی‌واتسون/ شقایق قندهاری/ چاپ پنجم
5: دختری که پادشاه سوئد را نجات داد/ رمان/ یوناس یوناسون/ کیهان بهمنی
6: اتاق/ رمان/ اما دون ا هو/ علی قانع راز شوهر/ رمان/ لیان موریارتی/ سحر حسابی
7: تابستان آن سال/ رمان/ ديويد بالداچي/ شقايق قندهاري
8: انتقام/ مجموعه داستان/ یوکو اوگاوا/ کیهان بهمنی
9: رز گمشده/ رمان/ سردار ازکان/ بهروز دیجوریان/ چاپ ششم
10: اولين تماس تلفني از بهشت/ رمان/ ميچ آلبوم/ آرتميس مسعودي
11: زندگی اسرارآمیز/ رمان/ سو مانک کید/ عباس زارعی/ چاپ دوم
12: ادیپ در جاده/ هانری بوشو/ سعید صادقیان – نجمی طباطبایی
13: خانه كاغذي/ رمان/ كارلوس ماريا دومينگوئز/ شقايق قندهاري
14: شازده كوچولو/ آنتوان دو سنت اگزوپري/ زهرا تيراني/ چاپ سوم
15: نامه به كودكي كه هرگز زاده نشد/ اوريانا فالاچي/ عباس زارعي
16: پيامبر/ جبران خليل جبران/ محمد شريفي
ادامه مطلب را بخوانید

Labels: , , , , , , , , , , , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
گفت‌وگو با «جوجو مویز» نویسنده‌ی رمان «من پیش از تو» یکی از پرفروش‌ترین‌های رمان خارجی غرفه نشر آموت در نمایشگاه کتاب تهران
http://womanandhome.media.ipcdigital.co.uk/21348/000001a2f/dcb6_orh270w270/Jojo-Moyes.jpg 
روزنامه ايران (pdf): جوجو مويز، نويسنده و روزنامه نگار متولد 4 اوت 1969 لندن است. وي از سال 2002 به تاليف رمان هاي احساس برانگيز و رمانتيک روي آورد. جوجو مويز يکي از معدود نويسندگاني است که موفق شد دو بار جايزه انجمن رمان نويسان رمانتيک را از آن خود کند. رمان هاي او به زبان هاي متعددي در دنيا ترجمه شده اند. پولين سارا جوجو مويز در دانشگاه لندن تحصيل کرده است، وي در سال 1992 بورس تحصيلي روزنامه اينديپندنت را براي تحصيلات تکميلي در دوره روزنامه نگاري دانشگاه سيتي دريافت کرد و سپس به مدت 10 سال براي اينديپندنت مقاله نوشت. مويز مدتي نيز به مقاله نويسي در ديلي تلگراف پرداخته است. جوجو مويز از سال 2002 به طور تمام وقت به رمان نويسي روي آورد و رمان هايش در زمره پرفروش هاي نيويورک تايمز قرار گرفتند. جوجو مويز با همسرش چارلز آرتور، روزنامه نگار و سه فرزندش در مزرعه اي در ساسکس انگليس زندگي مي کند. رمان «من پيش از تو» که در سال 2012 منتشر شد، خيلي زود در فهرست پرفروش هاي نيويورک تايمز قرار گرفت و به زبان هاي متعددي ترجمه شد. آنچه مي خوانيد ترجمه گفت و گويي در خصوص همين رمان است.
رمان «من پیش از تو» نوشته‌ی «جوجو مویز» با ترجمه‌ی «مریم مفتاحی» ‌ در 536  صفحه و به قیمت 27500 تومان توسط «نشر آموت» منتشرشده است.

به طور مختصر براي ما بگوييد که چگونه شخصيت ها و داستان ها به ذهن تان راه پيدا مي کند؟
    داستان ها را از محيط اطرافم دريافت مي کنم، به واسطه صحبت با افراد و چکيده خبرهايي که مي خوانم، مطالبي در ذهنم نقش مي بندد که از آنها استفاده مي کنم. گاهي شخصيت هايي به طور مجزا به ذهنم راه پيدا مي کنند، سپس اين شخصيت ها را به هم مرتبط و به هم گره مي زنم. شايد «من پيش از تو» مفهومي ترين و انديشه مدارترين رماني باشد که تا کنون نوشته ام. درباره اين کتاب مي توانم بگويم از آنجا که دو تن از نزديکان خودم به مراقبت هاي شبانه روزي نياز دارند، «کيفيت زندگي» مهمترين نکته در ذهنم براي نگارش اين کتاب بود. مي توان گفت آنها نيز با شرايطي روبه رو هستند که مي توانند انتخابي براي خودداشته باشند.
http://aamout.persiangig.com/image/00-94/book-fair-28-tehran/004.jpg 
در رمان «من پيش از تو» با کداميک از شخصيت ها بيش از همه ارتباط برقرار مي کنيد؟
     شايد بشود گفت لوسيا. خودم وقتي بچه بودم عاشق جوراب شلواري راه راه بودم. اما فکر مي کنم يک نويسنده بايد با تمام شخصيت هاي داستانش همدلي داشته باشد و خودش را جاي تک تک آنها بگذارد، اگر غير از اين باشد نمي تواند بدرستي شخصيت هايش را بپروراند. از طرفي مي توانم بگويم تا حدودي هم با شخصيت کاميلاارتباط برقرار کردم. من به عنوان يک مادر نمي توانم تصور کنم که چگونه مي توان براي موضوعي به اين مهمي تصميم گيري کرد. فکر مي کنم در چنين شرايطي بايد به دور از هيجان و احساسات تصميم خود را گرفت.
چه شد که در رمان «من پيش از تو» شهر تاريخي کوچکي را با مرکزيت يک قلعه انتخاب کرديد؟
    براي نگارش اين کتاب موارد متعددي را امتحان کردم. به تمام اسکاتلند سفر کردم تا قلعه و شهر کوچکي بيابم که مناسب داستانم باشد. ضروري بود که لوسيا متولد و بزرگ شده يک شهر کوچک باشد. من خودم متولد يک شهر کوچک هستم و مي دانم که بزرگ شدن در يک شهر کوچک مي تواند چقدر آرامش بخش باشد و در عين حال به طرزي باورنکردني خفقان آور. قلعه را انتخاب کردم چون در مقابل مردم عادي مثال خوبي از ثروت و دارايي روزگاران گذشته است. در بريتانيا هنوز با موضوعي مثل طبقه اجتماعي برخوردي تنگ نظرانه مي شود و ما فقط زماني متوجه آن مي شويم که به جايي مثل امريکا يا استراليا که چنين برخوردي وجود ندارد، سفر کنيم. در داستان «من پيش از تو» مجبور بودم اختلاف طبقاتي بين لوسيا و ويل ترينر رانشان دهم.
ما شيفته نحوه پردازش شما در نشان دادن اختلاف طبقاتي بين لوسيا و ويل ترينر با آن پيش زمينه سطح بالايي که اين مرد داشت، شديم. آيا به طور تعمدي جنبه هايي طنزآميز وارد داستان کرديد تا اندکي از حال وهواي غم انگيز آن بکاهيد؟
    بله، قطعاً همين طور است. من فکر کردم به طور بالقوه اندوه و نوميدي در داستان وجود دارد، براي همين بد نيست کمي طنز وارد آن شود. از طرفي اين طنز کشمکش خوبي را به داستان اضافه مي کند. برقراري توازن بين جو صميمي و در عين حال زندگي آشفته خانوادگي لوسيا و جو خشک و رسمي روابط ويل با والدينش. اين نکته دليل ديگري بود براي لوسيا تا با ورود به خانه آنها احساس کند چنين زندگي خانوادگي و روابطي خارج از فهم اوست. از نظر خواننده، شرايط خانوادگي ويل مي تواند نوعي برتري به حساب بيايد، البته در صورتي که به ويل نگاه ترحم آميزي نداشته باشد و او را برابر با لوسيا ببيند.
کتاب هاي شما غالباً قصه هاي عشقي سوزناک و تکان دهنده دارند، چه چيزي در اين موضوع هاي هيجاني و احساسي وجود دارد که شما را برمي انگيزد از آنها بنويسيد؟
    دليل خاصي ندارم. من در زندگي واقعي خودم آدم چندان احساسي نيستم. اما معتقدم عشق عنصري است که ما را وامي دارد دست به کارهاي خارق العاده اي بزنيم. احساسات مي تواند فراز و نشيب ها را به زندگي ما وارد کند، يا تحول و دگرگوني به همراه داشته باشد. به نظرم، نهايتِ حس و احساسات مي تواند موضوع خوبي براي پرداختن باشد.
هيچوقت پيش آمده موقع نوشتن خودتان به گريه بيفتيد؟
    هميشه. اگر خودم موقع نوشتن يک صحنه حساس احساسي و پرهيجان به گريه نيفتم، مي فهمم صحنه را بخوبي پردازش نکرده ام. هر وقت مي خواهم در خواننده هنگام خواندن حسي برانگيخته شود، اول از همه اين حس بايد در خودم برانگيخته شود. اگر اين در حس خودم برانگيخته شود، مي فهمم از عهده کار برآمده ام، اين روش من براي ارزيابي نوشته هايم است.
آيا ساعت خاصي را براي نوشتن تعيين کرده ايد يا اينکه هر وقت چيزي به ذهنتان رسيد و الهاماتي داشتيد، قلم به دست مي گيريد؟
     براي خودم ساعت کاري تعيين کرده ام، ولي با سه فرزند و حيواناتي که نگهداري مي کنم، چاره اي ندارم جز اينکه کمي انعطاف پذير باشم. اگر مشکلي وجود نداشته باشد، صبح که از رختخواب بيرون مي آيم مي روم پشت ميز کارم مي نشينم و مشغول نوشتن مي شوم؛ از ساعت 6 تا 7:30 صبح. بعد وقتي کارهايم را انجام دادم دوباره برمي گردم از ساعت 10 تا 2:30 بعدازظهر مي نويسم. زمان ايده ال من ساعت 3 بعدازظهر تا 10 شب است، اما متاسفانه فقط زماني مي توانم اين کار را انجام دهم که بروم هتل و خودم را در آنجا پنهان کنم.
وقتي شخصيت هاي داستان هايتان را مي نويسيد، آيا از آدم هاي دور و اطرافتان الگوبرداري مي کنيد؟
    بله، ولي اغلب خودم متوجه آن نيستم. خوشبختانه وقتي يک شخصيت منفي را مي نويسيد، افراد به ندرت مي فهمند از آنها الگوبرداري شده است. البته در بيشتر موارد خودم چيزهايي اضافه مي کنم که کم کم شخصيت مستقلي ايجاد مي شود و هويت خودش را مي يابد، براي مثال لوسيا شخصيتي بود که اگر من با مردي که در هفده سالگي با او نامزد شده بودم، ازدواج مي کردم، تبديل به چنين آدمي مي شدم. زندگي ام کاملاً فرق مي کرد.
دوست داريد با کدام نويسندگان ملاقات کنيد؟ کجا بنشيند و درباره چه موضوع هايي صحبت کنيد؟
     اگر مي توانستم از ميان زنده ها و درگذشتگان انتخاب کنم، ارنست همينگوي، انيس نين، کسنوفون، هاروکي موراکامي، جسيکا ميتفورد و نورا افرون و در يکي از کافه هاي پردود پاريس، من هم فقط مي نشستم و گوش مي دادم.
ساير نويسندگان براي شما الهام بخش بوده اند يا نه؟
    من عاشق خلاقيت و ابتکار کيت اتکينسن هستم، چون شما به عنوان خواننده به همه جا مي رويد و سر از همه جا درمي آوريد. پايان داستان هايش غيرمنتظره و رضايت بخش هستند. باربارا کينگسولور را به خاطر قلم و ادبياتي که دارد، دوست دارم. نورا افرون را هم به خاطر نبوغش و شيوه اي که به مقوله عشق مي پردازد. گاهي خواندن آثار نويسندگاني که براي شما الهامبخش هستند، براي آدم پردردسر مي شود، چون گاهي که کارهاي آنها را مي خواني از خودت نوميد مي شوي و ترجيح مي دهي قلم را زمين بگذاري و به جايش بروي درکارخانه کار کني.
□ روزنامه ايران، شماره 5930 به تاريخ 27/2/94، صفحه 7 (ويژه نمايشگاه كتاب تهران)

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com