خرید تلفنی کتاب
66496923
66499105
09360355401
ارسال رایگان/ سراسر ایران
توضیحات بیشتر در اینجا
هر نوع تاييد يا تخريب افراد و نهادها در وبلاگها و سايتهاي اينترنتي به نام نويسنده اين وبلاگ، كذب محض و غيرقابل استناد است. تادانه هرگز در هيچ وبلاگي پيغام نميگذارد
توی راه افتاده بودم به خیالات.
با خودم فکر میکردم «واقعا اگر #مسعود_شعبانی در سال ۱۳۶۰ معلم اول ابتداییام نبود که به ما کلاساولیها و کلاسپنجمیها در یک کلاس، همزمان درس میداد و نمایشی را با پنجمیها آماده میکرد.»
توی سرم میچرخید که « اگر #ابراهیم_فرخمنش معلم هنر سوم راهنماییام نبود و به عشق او به #انجمن_نمایش نمیرفتم.»
یا «اگر با رفقای راهنماییام شیخی و عباسقلیها نمیرفتیم به مغازهٔ عکاسی #داود_شفیع_خانی و دوربین فیلمبرداری ۸ میلیمتری نمیگرفتیم که ببریم کوه #میل_دار #باراجین فیلم بسازیم؟»
از پیش چشمانم میگذرد که «اگر آن روز سر چهارراه #نظام_وفا #جعفر_نصیری_شهرکی را ندیده بودم که عمیق شده بود در تن خرابهای و بعد که شنیدم عکاس و فیلمساز معروف الموتی است.»
یا «اگر #حسن_لطفی در #بانک_صادرات روبروی مغازهٔ حاجی خلیلی در #سه_راه_کورش قزوین نبود و برایم کتاب نمیآورد و نمیگفت که بنویسم؟»
و بعد #سینمای_جوانان و استاد #عرشی_ها و استاد #نورالله_پور و #ساعد_فارسی_رحیم_آبادی که مجبورم کرد درس بخوانم و فقط #دانشگاه_تهران قبول بشوم؟
یا «اگر #محمدعلی_حضرتی دوربینی بهم نداده بود که بروم الموت؟»
ووو
و اصلا اگر پدرم #حسینعلی_علیخانی قصهگو نبود؟ مادرم #خانم_جانی_مهاجر داستان زندگیاش متفاوت نبود؟
آیا میتوانستم بخوانم و بدانم و بنویسم و…؟
پسانوشت: از تمامی برگزارکنندگان جشن #کتاب_سال_قزوین ویژهٔ دکتر #احسان_اشراقی مخصوصا آقای #محمدحسین_اسماعیلی، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد، آقای #علی_اکبر_لالوییان، مشاور فرهنگی و #حسین_علیجانی، مجری و رفیق سالیان و دیگر دوستان، سپاسگزارم برای امروز.