تادانه

یوسف ثانی، علیخان الملک
اثر خامه‌ی صالح تسبیحی

یوسف ثانی، علیخان الملک | از متجددین و مریدان سیدجمال بود. با حاج سیاح به فرنگ رفت و در آنجا ادبیات فرانسه آموخت. در زلزله ی سنه 1202 لای در دارالفنون ماند. (هرگونه شباهت تعمدی ست.)
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
پيام نوروزي
نويسنده حتا وقتي نمي‌نويسد، توي سرش دارد نوشته مي‌شود ...
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
پیشنهاد مطالعه نوروزی؛ خبرگزاری مهر
«اتاق» رمانی از اما دون‌اهو که بر اساس زندگی «جوزف فریتزل» جنایتکار اتریشی نوشته شده، اثری خواندنی است که 7 سال اسارت یک دختر جوان در اتاقی مخوف را از زبان فرزند کوچکش روایت می‌‌کند.
این کتاب در مدت کوتاهی توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد و جوایز متعددی به خود اختصاص داد و در میان پرفروش‌ترین کتاب‌های سال قرار گرفت و گرچه حجم آن زیاد است، ولی به دلیل داستان مهیج و پرکششی که دارد می‌توان آن را در یک روز هم مطالعه کرد و به همین منظور پیشنهاد ما این است که در یک روز نوروزی این رمان که محور آن یک اتفاق مستند است، بخوانید.
این اثر که در سال 2010 منتشر شده است در فاصله کمی پس از انتشار جوایز زیادی از آن خود کرد که می‌توان به مواردی چون نامزد نهایی جایزه بوکر سال 2010، نامزد نهایی جایزه اورنج سال 2011، پرفروش‌ترین رمان نیویورک تایمز سال 2010، بهترین کتاب سال 2010 به انتخاب نیویورک تایمز، برنده جایزه کامنوِلث رایترز سال 2011 و نامزد جایزه‌ ادبی ایمپک دوبلین برای سال 2012 اشاره کرد ... ادامه

«ایراندخت» رمانی به قلم بهنام ناصح است که آن را می‌توان جزو رمان‌هایی دانست که به واسطه جایزه‌هایی که به نام خود ثبت کرده، در جریان ادبی معاصر اثری قابل توجه است.
این رمان عاشقانه در بستر تاریخی روایت می‌شود و گرچه نویسنده آن اصرار دارد که این رمان اثری تاریخی نیست ولی به دلیل پرداختن به بخشی از تاریخ کشورمان ناگزیر در ژانر تاریخی هم دیده می‌شود.
این رمان عاشقانه که به آیین‌ها و تاریخ کهن ایران زمین هم توجه دارد برای مطالعه در نوروز پیشنهاد می‌شود؛ چراکه با متن روانی که دارد می‌تواند یک مطالعه دلچسب برای تعطیلات محسوب شود.
داستان کتاب با جوانه عشق ایراندخت به روزبه فرزند بدخشان، نگهبان آتش در آتشکده «جی» آغاز می شود. عشقی که با وجود آنکه لحظه به لحظه در روح و جان ایراندخت بیشتر شعله می‌کشد اما هیچ گاه به روزبه سرایت نمی‌کند و حتی برآن آگاهی نمی‌یابد ... ادامه

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
اولین سبزه‌ای که کاشتم ...

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
عیددیدنی در باغ کتاب مهربناب

آذربایجان شرقی - بُناب - خیابان امام - کوی سعدی

روز اول و دوم به دید و بازدید در میان فامیل در قزوین گذشت و سوم به راه و چهارم و نیمی از پنجم به دید و بازدید در میان فامیل در بناب (یا به قول مردمش: بیناب).
در نیمه دوم روز پنجم فروردین مطابق معمول تمام این 12 سال گذشته، وقتی می‌رسد که دستم را توی جیبم بکنم و قدم بزنم در کوچه پسکوچه های بناب که همیشه حسرت ندانستن زبان ترکی، آزارم می‌دهد که کاش می‌دانستم این زبان جادویی را.
از کوچه پسکوچه‌ها می‌رسم به کافی‌نتی در نزدیکی دانشگاه آزاد بناب. چک کردن ایمیل و سر زدن به تادانه، کار ده دقیقه است. بعد می‌پرسم وی‌پی‌ان یا ف‌ی‌ل‌ت‌ر‌ش‌ک‌ن دارد یا نه که می‌گوید نه و می‌آیم بیرون.
پنجم فروردین شده روز شنبه و شنبه یعنی آغاز دوباره برای مغازه‌ها و می‌افتم توی خیابان امام و بعد کوی سعدی و بعد می‌رسم به کوچه‌ای که سال گذشته با «نیما سعید» دوست فیس‌بوکی‌بنابی رسیده بودیم به آنجا و تعطیل بود.
کتابفروشی فرهنگسرا بسته است. بعد در همان فاصله چند دقیقه‌ای که دارم از پشت شیشه به کتاب‌ها نگاه می‌کنم، در باز می‌شود. جوانی است مسلط. اجازه می‌گیرم و کتاب‌ها را نگاه می‌کنم. کتاب‌های زیادی می‌خرم. وقت خداحافظی، جوان می‌گوید کتاب‌های دست‌دوم و قدیمی‌شان آن طرف است و اشاره می‌کند به در روبروی کتابفروشی.
وارد می‌شوم. اول سیلی از رنگ آبی می‌بینم و کتاب‌های درسی در حیاط باز که سردم می‌شود از حس باران و خیس شدن این‌همه کتاب.
بعد دری را باز می‌کنم و می روم میان باغی که پر از کتاب است. هر نوع کتابی که فکرش را می‌کنم در میان کتاب‌ها یافت می‌شود؛ از ایران‌شناسی گرفته تا ادبیات. از مذهبی گرفته تا فرهنگ مردم. از رمان گرفته تا مثل. از درسی گرفته تا زبان‌شناسی ...
به خودم که می‌آیم سه ساعت گذشته و از خانه خاله زنگ زده‌اند که کجا گم شده‌ام و من می‌گویم در یک کتابفروشی که در تمام این سال‌ها که به بناب آمده‌ام، درش به رویم باز نشده بود.
فروشنده که مردی است میانسال، ازم می‌پرسد: کجایی هستی؟
جواب می‌دهم: بنابی.
می‌خندد و می‌گوید: گفتم کجایی هستی؟
جواب می‌دهم: مگر نمی‌گویند زن از هرجا گرفتی، همان‌جایی هستی؟
و بعد می‌گویم همسرم «محی‌الدین‌بناب» است و شروع می‌کند به حدس زدن و بعد وقتی می‌فهمد «مهدی محی‌الدین‌بناب» پدر ایرناست، از جا بلند می‌شود و ...
شماره آقای محی‌الدین را می‌گیرد و همان جا زنگ می‌زند و برای بعدازظهر قرار می‌گذارد؛ قراری که باز گشت و گذاری دو سه ساعته برایمان می‌آورد.
آقای «عباسقلی کاظم‌نژنداصل» مدیرمسوول و صاحب‌امتیاز هفته‌نامه «مهر بناب»، فرهنگی بازنشسته است. از اعضای اولین دوره شورای شهر بناب بوده است. آنقدر با عشق از کلمات آذری و خود کلمه «بناب» یا درست‌تر بگویم «بیناب» می‌گوید که آقای محی‌الدین بلند تحسین‌اش می‌کند.
توی راه برگشت، به شناسنامه هفته‌نامه مهر بناب نگاه می‌کنم و می‌بینم خانواده‌ای فرهنگ دوست و اصیل، نام این شهر را بزرگ و بلند می‌خواهند. توی دلم سبز می‌شود و بال بال می‌زنم که زودتر شهریور برسد و فصل انگورچینی و باز برگردم به باغ بهشتی عباسقلی و فرزندانش.
پساتادانه‌نوشت: آنچه خواندید رپرتاژ آگهی نبود و خدا وکیلی یک‌ریال هم تخفیف به خود ما که مثلا داماد بنابی‌ها بودیم، ندادند، وای به شما که از شهرهای مختلف می‌کوبید و می‌روید به آنجا؛ البته اگر رفتید و پشیمان شدید، ایمیل بزنید. دوستانی که کتابخانه شخصی‌ام را دیده‌اند، می‌دانند که اغلب کتاب‌هایی که دارم از دست‌دوم‌فروشی‌ها و حراجی‌کتاب‌ها تهیه کردم‌شان و این‌جا جای کاملی بود اما.
























عباسقلی کاظم‌نژنداصل - مهدی محی‌الدین‌بناب


























عباسقلی کاظم‌نژنداصل - مهدی محی‌الدین‌بناب - حسن کاظم‌نژنداصل




























عباسقلی کاظم‌نژنداصل - یوسف علیخانی - مهدی محی‌الدین‌بناب

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
سال نو مبارک

سبزه‌های خانه مادری - عکس اختصاصی تادانه

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
سال 1390 ...
رفتن دکتر ابراهیم یونسی ... اینجا
رفتن دکتر سیمین دانشور ... اینجا
رفتن غلامرضا بروسان و الهام اسلامی ... اینجا
خوش‌باشی نویسندگان در شهرک سینمایی غزالی ... اینجا
برگزاری شب «عبدالرحمان عمادی» در شب‌های بخارا ... اینجا
انتشار مجموعه شعر «کتاب نیست» علیرضا روشن و چهار چاپ در یک‌سال ... اینجا
موفقیت‌های پی‌درپی رمان «ایراندخت» بهنام ناصح ... اینجا
انتشار رمان «پریباد» محمدعلی علومی ... اینجا
شروع انتشار مجموعه «یکی بود یکی‌ نبود» ... اینجا
برگزاری جایزه «رمان اول ماندگار» ... اینجا
نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ... اینجا
ادامه نشست‌های نقد آموت ... اینجا
سفر به قزوین و بناب ... اینجا ... اینجا ... اینجا ... اینجا
سفر به نمک‌آبرود ، الموت ، ایلام، مشهد، ساوه، کرمان،‌ کرج،‌ اراک و خوزستان

و
سرنوشت نامعلوم رمان «بیوه‌کشی»
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
«تمشك‌هاي نارس» مجوز گرفت
مجموعه‌ي داستان «تمشك‌هاي نارس» نوشته‌ي آسيه جوادي (ناستين) منتشر مي‌شود.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به گفته‌ي نويسنده، «تمشك‌هاي نارس» شامل 45 داستان كوتاه است كه سه دسته داستان‌هاي تخيلي‌، واقعي‌ و داستان‌هاي مابين تخيل و واقعيت هستند.
او همچنين گفت، داستان‌هاي اين مجموعه در طول سال‌هاي متمادي به نگارش درآمده و پيش‌تر، تعدادي از آن‌ها در نشريات مختلف به چاپ رسيده است.
«تمشك‌هاي نارس» به تازگي مجوز نشر گرفته و به گفته‌ي نويسنده، احتمالا در نمايشگاه كتاب از سوي نشر آموت منتشر خواهد شد.
جوادي كه پيش‌تر، كتاب «رك و پوست‌كنده» را با موضوع زن در جامعه‌ي امروز از سوي نشر يادشده منتشر كرده است، در توضيحي درباره‌ي اين كتاب گفت: اين كتاب در ژانر جديدي بين قصه و مقاله به نگارش درآمده است.
او با بيان اين‌كه «رك و پوست‌كنده» درباره‌ي كليه‌ي مسائلي است كه زن امروز در جامعه‌ با آن‌ها مواجه است، عنوان كرد: در اين كتاب مسائل مختلفي درباره‌ي تفكر،‌ زندگي‌، فلسفه‌، نگرش‌ و حتا نوع حضور زن در اجتماع تحت عنوان‌هاي الف تا ي فصل‌بندي شده است.
او افزود: اين كتاب نه كنايه‌اي به فمينيسم و نه تأييد آن است؛ بلكه مسائل واقعي زن در جامعه‌ي امروز ايران را به صورت ساده و با كمك يك‌سري داستان كوتاه روايت مي‌كند.
اين نويسنده در ادامه از دست تأليف بودن جلدهاي دوم و سوم كتاب «رك و پوست‌كنده» خبر داد و گفت:‌ اين كتاب به دليل اين‌كه با توجه به شرايط و موقعيت‌هاي هر روز زن در جامعه‌ي ايران نوشته شده، قابليت انتشار مستمر در جلدهاي بعدي را دارد.
جوادي ادامه داد: در جلد دوم اين كتاب سعي كرده‌ام به لايه‌هاي زيرين وجوه مختلف شخصيت زن در جامعه‌ي ايران توجه بيش‌تري داشته باشم.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
کتاب هفته نگاه پنجشنبه
دو سه هفته پیش بود که سرکار خانم شیما شهرابی زنگ زدند و امر کردند یادداشتی بنویسم درباره دوران سربازی. اول خواستم از وقتی بنویسم که تقسیم شدیم و افتادیم دایره خبر نیروی زمینی ارتش؛ جایی که جمشید برزگر هم بود و افشین هاشمی‌مرغزار و بعدها بهنام ناصح و غلامرضا معصومی و بعد همزمانی خدمت‌ سربازی‌مان با ترور صیاد شیرازی و سفرهای مدام‌مان به جنوب برای پوشش خبر بازسازی عملیات‌های بیت‌المقدس و فتح‌المبین و هواپیماهای سی‌130 و این‌ها ... بعد یه چیز دیگه نوشتم و فرستادم برای خانم شهرابی. به اضافه عکسی . حتی نپرسیدم کجا که می‌دانستم جای بدی نباید باشد.
بعد در خبرها خواندم که منتشر شده.
بعد دیشب که از اراک برگشتم، ساینا خواب بود (ساعت 1:45 دقیقه بامداد رسیدم) گفت که بابا برات بسته اومده. سه شماره مجله «کتاب هفته نگاه پنجشنبه» بود با صاحب‌امیتازی و مدیرمسوولی حسین واحدی‌پور و جانشین مدیرمسوول: علیرضا معزی و سردبیری سیدعلی میرفتاح و دبیرتحریریه: سیدعبدالجواد موسوی.
کارت تبریک «سال نو مبارک» خوشگلی هم همراهش بود و لای کارت تبریک، نامه حضرت سیدعلی میرفتاح به اضافه دو اسکناس ده هزارتومانی و یک اسکناس پنج‌هزارتومانی.
عجیب حالی داد این بیست و پنج هزار تومان و بعد از مدت‌ها یکی از این جریده‌ها مرحمت کرده و پولی سمت این جیب خالی این‌روزها روانه کرده.
هرچی گشتم شماره‌ای از آقای میرفتاح در دفترچه‌ام پیدا کنم، یافتم نشد. گفتم از همین‌جا از حضرتش سپاسگزاری کنم که رئیس! اگر هم بحث قد و قامت باشد، تمام قد من است که در قاب مهربانی شما جا کم خواهد آورد. ایام به کام و سال نو مبارک.
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
شرط رمان‌نویسی، نگاه حرفه‌ای به نوشتن است
يوسف عليخاني،‌ با بيان اين‌كه نسل داستان‌نويس معاصر ايران آثار شاخص و ماندگاري را در حوزه داستان كوتاه خلق كرده‌اند، شرط رمان‌نويسي را لزوم نگاه حرفه‌اي به اين عرصه دانست و گفت: نويسنده‌اي كه به طور حرفه‌اي نوشتن را آغاز مي‌كند، حاصل كارش شاخص خواهد بود.- به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، عليخاني در ابتدا درباره نسل جديد داستان كوتاه‌نويسي در ايران گفت: اگر بخواهيم منصف باشيم،‌ در ادبيات داستاني معاصر ايران در حوزه داستان كوتاه خيلي خوب عمل كرده‌ايم و قدرتمند بوده‌ايم.
وي افزود: مثلا ما آثار بسيار قوي را در ميان آثار نويسندگاني چون صادق چوبک، بهرام حيدري، غلامحسين ساعدي و در جديدترها اميرحسن چهلتن، محمدمحمد علي،‌ ابوتراب خسروي و در ميان نسل سوم و جوانان حسن محمودي، مرتضي كربلايي‌لو و امیر حسین خورشيدفر می‌بینیم.
نويسنده منتخب جايزه ادبي جلال آل‌احمد در ادامه درباره وضعيت رمان‌نويسي توضيح داد: مشكل ما از آنجا است كه از ابتدا فرهنگ رمان نوشتن نداشتيم اما‌ حاصل نگاه و رفتار حرفه‌اي نويسنده قطعا يک رمان پرطرفدار خواهد بود و خود به خود تلاش نويسنده نتيجه مي‌دهد. به عنوان مثال در يكي، ‌دو سال كه گذشت، نويسنده‌اي مانند فريبا كلهر، ‌فقط در خانه نشسته و مي‌نويسد و توانسته در طول يک سال سه رمان با سه ناشر منتشر كند كه هر سه كتاب او نيز با استقبال مواجه شد.
عليخاني در ادامه افزود: نويسنده وقتي حرفه‌اي مي‌نويسد، به سوي رمان كشيده مي‌شود، ولي داستان كوتاه نوعي تفنن است. من به عنوان نويسنده‌اي كه داستان كوتاه مي‌نويسم، فكر مي‌كردم اين بهترين شيوه براي نوشتن است؛ ‌ولي وقتي به طور حرفه‌اي با مخاطب مواجه شدم،‌ ‌ فهميدم كه مخاطب حرفه‌ای هم سراغ داستان كوتاه نمي‌رود و حاضر است يک رمان 400 صفحه‌اي بخواند، ولي داستان كوتاه نخواند.
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
یادداشتی از «محمود دولت‌آبادی»
روزنامه شرق - چهارشنبه,24 اسفند 1390 - صفحه آخر (PDF)

كتاب «رك و پوست كنده» (احوال ما زنان) نوشته آسيه جوادي (ناستين) حكايت زني است كه به خود آمده و محيط اطراف خود را مي‌كاود و به اين نتيجه مي‌رسد كه زندگي همين است كه از سر گذرانده و مي‌گذراند. تعلق‌ها، واكنش‌ها، روزمرگي‌ها، دل‌زدگي‌ها، بيهودگي‌ها، اميدها، حسادت‌هاي زنانه و در نهايت عواطف ترد و شكننده زنان زمينه‌هايي هستند كه در اين كتاب به وضوح ديده مي‌شوند.
اين كتاب، كتابي است صميمانه و نكاتي را بازگو مي‌كند كه احتمالا بسياري زنان از گفتنش واهمه دارند و متشكل است از يادداشت‌هايي كه اغلب به لبه‌هاي داستاني هم جا‌به‌جا نزديك مي‌شوند. به عنوان مثال در بخش «پز دادن ما زن‌ها» كه نوشته‌اي است بدون رودربايستي و آينه‌اي است برابر چهره اكثريت زنان در لايه‌هاي پايين از طبقه متوسط توصيفات، كاملا صريح و صميمانه هستند و يكي از بهترين صحنه‌هاي داستاني‌اش صحنه‌اي است كه زن با همسرش مي‌رود براي گذراندن يك روز خوب و هر دو بر خشكي كف رودخانه مي‌نشينند، بي‌آنكه در طول روز كلامي با هم سخن بگويند.
ميل به آزادي، دلتنگي، روحيه مادرانه نسبت به فرزند، روحيه زنانه نسبت به همسر و دوستان مختلف و سرانجام همان طور كه در خود كتاب هم آمده، ميل به رهايي در نويسنده، است كه در جاي‌جاي كتاب وجود دارد تا بلكه بتواند يك لحظه از اين علقه‌هاي زنانه‌اش فاصله بگيرد اما واقعيت زندگي به او اين اجازه را نمي‌دهد.
و بالاخره اين كتاب، كتابي است خواندني كه خواندنش به‌خصوص براي زن‌ها و البته همين‌طور مردها حتما مفيد خواهد بود. همين كه نويسنده كتاب، ناستين مجابي در آن برايمان شرح مي‌دهد كه: «يك روز بالاخره شروع كردم به نوشتن» و تعريف مي‌كند كه سرانجام متوجه شده يك روز بايد زندگي‌اش را طوري تصوير كند كه تعميم‌پذير نيز باشد، نكته مهمي است كه نبايد از آن غافل ماند. در نهايت اين كتاب گونه تازه‌اي از نوشتن است كه بايد آن را مورد توجه قرار داد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
«یکی بود یکی نبود» آمد
بازروایی کتاب‌های «ویس و رامین»، «تذکره الاولیا» و «بوستان» به قلم ناهید طباطبایی، یوسف علیخانی و محمد مطلق در مجموعه‌ای با عنوان «یکی بود یکی نبود» روانه بازار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، طرح مجموعه «یکی بود یکی نبود» سال 87 از سوی انتشارات کتاب پارسه با هدف احیای متون قدیمی و ارزشمند ایران که مایه‌های قصه‌پردازانه و قابل اقتباس فراوانی در خود دارند، با در نظر گرفتن مخاطبان نوجوان، جوان و بزرگسال آغاز شد.

این مجموعه به بازنویسی و بازروایی ادبیات کهن ایران اختصاص دارد و نویسندگان آن کوشیده‌اند ساختار و زبانی جدید و امروزی را برگزینند و قصه‌ها و حکایات ادبیات کلاسیک ایران را در قالب‌هایی جدید و قابل فهم به مخاطب عام ارائه کنند.

از این رو قصه‌های 30 متن کهن فارسی به قلم 30 نویسنده‌ کشورمان در قالب مجموعه «یکی بود، یکی نبود» با‌زآفرینی شده و مراحل نشر را می گذراند.




سه جلد از این کتاب‌ها به نام‌های «ویس و رامین» اثر فخرالدین اسعد گرگانی به قلم ناهید طباطبایی، «تذکره الاولیا» اثر فرید‌الدین عطار نیشابوری به قلم یوسف علیخانی و «بوستان» اثر سعدی شیرازی به قلم محمد مطلق که چندی پیش مجوز نشر را دریافت کردند، اخیراً همراه با تصویرگری، جلد گالینگور و کاغذ گلاسه وارد بازار کتاب شدند تا سرآغاز انتشار این مجموعه 30 جلدی باشد.

«ویس و رامین» در 152 صفحه با تصویرگری الهه بهین، «تذکره الاولیا» در 176 صفحه با تصویرگری مریم طباطبایی و «بوستان سعدی» در 168 صفحه با تصویرگری هاله پارسازادگان منتشر شده‌اند و قیمت هر کتاب 8900 تومان است.




یکی بود یکی نبود» به سرپرستی یوسف علیخانی و با همراهی 30 نویسنده‌ و 10 تصویرگر فراهم آمده است. فریبا وفی، ابوتراب خسروی، سیامک گلشیری، حمیدرضا نجفی، امین فقیری و محسن فرجی از جمله نویسندگان این مجموعه هستند و سرپرست تصویرگران کتاب نیز علی بخشی بوده است.

این مجموعه شامل بازنویسی کتاب‌های «تاریخ بیهقی»، «قصص الانبیاء»، «مثنوی معنوی»، «فیه مافیه»، «تذکرة الاولیاء»، «الهی‌نامه»، «منطق‌الطیر»، «اسرارنامه»، «ویس و رامین»، «شاهنامه»، «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون»، «هفت پیکر»، «مخزن الاسرار»، «اسکندرنامه»، «بوستان»، «گلستان»، «حدیقة الحقیقه»، «کلیله و دمنه»، «مرزبان‌نامه»، «قابوس‌نامه»، «جوامع‌الحکایات»، «هشت بهشت»، «سمک عیار»، «تفسیر طبری»، «فرج بعد از شدت»، «آفرینش و تاریخ»، «کیمیای سعادت»، «قصه‌های شیخ اشراق» و حکایت‌های «دیوان پروین اعتصامی» است.




در این بازنویسی‌ها به تصحیح‌ها و تفسیرهایی که استادان ادبیات فارسی در سال‌های گذشته انجام داده‌اند، توجه شده و نویسندگان به همه آثار گردآوری شده و محتوای مندرج در متون رجوع کرده‌اند.

ویژگی دیگر کتاب‌های این مجموعه توجه به زبان و ساختار ادبی است. ذات متون کهن این است که قصه و حکایت وسیله‌ای برای بیان معانی بلند است. بنابراین در بازنویسی‌ها لازم بوده که نه تنها نظم به نثر برگردانده شود بلکه از فرم و ساختار داستانی استفاده‌ شود تا حکایت‌ها جنبه امروزی به خود بگیرد و خوشخوان و پرجاذبه باشد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com