تادانه

قبیله شیناشا | اتیوپی
اتیوپی سرزمین قبیله های متعدد است که هر یک فرهنگ، زبان واعتقادات ویژه خود را دارد و فضای اجتماعی این کشور زمینه زندگی اقوام گوناگون را در کنار هم فراهم ساخته است. هر قوم به زبان خود سخن می گوید، می نویسد و با آداب و رسوم خود زندگی می کند.
یکی از این قبائل، «بنی شنگول »(Bani shangol) و «گومز»(Gomez) است که در بخش شمال غربی اتیوپی زندگی می کنند. این قوم پنج تیره مهم دارد که عبارتند از: «کومو» (Como)، «مائو» (maeo)، «شیناشا» (Shinasha)، «گومز» (Gomez) و «برتا» (Berta). دراین نوشتار با گوشه ای از آداب و رسوم تیره شیناشا آشنا می شویم:

قبیله شیناشا
از کهن ترین طوایف ساکن منطقه «مته کل » (meteh kol) درایالت بنی شنگول و گومز است . این منطقه در 600 کیلومتری شمال غرب آدیس آبابا قرار دارد.
سالمندان قبیله درباره وجه تسمیه شیناشا می گویند «شیناشا» به معنی «هزاران» است و نشانگر کثرت نفوس این طایفه می باشد. تیره شیناشا زبان ویژه ای دارند که گفته می شود از خانواده زبانهای اوماتیک است. شیناشاها زندگی کشاورزی و گله داری دارند وبه کشت غله، ارزن، کنجد و «تف» نوعی دانه شبیه به ارزن که ازآن نانی موسوم به انجرا پخته می شود و پایه غذایی مردم اتیوپی است.
و نیز پرورش گاو،گوسفند وتولید عسل می پردازند و در کلبه هایی از چوب و گل که دیوارهای آن را چوب خیزران تشکیل میدهد، زندگی می کنند.

ازدواج در میان قبیله
شیناشاشیناشاها پنج نوع ازدواج دارند که به ترتیب : «جیوا» (Jiva)، «تسیستا» (tesista)، «ویدا» (vida) ، «بیکا» (bika) و «نانا» (nana) نامیده می شود که به جهت اهمیت به سه مورد اول در این نوشتار پرداخته خواهد شد:

1-جیوا : دراین نوع از ازدواج ،پدر داماد با نیزه ای دردست راست و شاخه زیتونی دردست چپ به همراه تعدادی از بستگان و دوستان خود به خواستگاری دختر می رود. خانواده دختر بنابر رسم قبیله حتی اگر با این وصلت موافق نباشند، پدر داماد و همراهان او را به خانه می پذیرند.
2-تسیستا: ازدواجی است که با توافق زوجین بدون دخالت والدین آنها صورت می گیرد.
3-ویدا: شایع ترین نوع ازدواج درمیان قبیله شیناشاست و عبارت است ازاین که مسئولیت انتخاب همسر را والدین برعهده می گیرند. پدر پسر ابتدا شجره نامه دختر مورد نظر خودرا (با تفحص از افراد قبیله وخانواده وی) بررسی می کند تا هیچ گونه ارتباط نسبی تا هفت نسل بین دوخانواده (عروس وداماد)وجود نداشته باشد.
به عقیده شیناشاها، پسر ودختر نباید هیچ گونه پیوند فامیلی تا هفت نسل با یکدیگر داشته باشند. (البته بنا به مشاهدات عینی نگارنده این اصل درکل اتیوپی رعایت می شود و برابر عرف نباید عروس و داماد تا 7 نسل با هم درارتباط فامیلی داشته باشند). پس از بررسی شجره نامه و اطمینان از عدم هرگونه نسبت فامیلی تا هفت نسل، پدر پسر پیام خواستگاری خود را از طریق یکی از سالخوردگان قبیله به اطلاع پدر دختر می رساند. دراین نوع ازدواج، پسر و دختر همدیگر را ندیده و نمی شناسند. خانواده دختر، زمانی را برای اعلام جواب تعیین می کنند. دراین فرصت برای تصمیم گیری متوسل به فال می شوند که در زبان محلی بدان «میلکی» (milki) می گویند. یکی از روشهای فالگیری این است که مادر دختر سه چهار روز قبل از زمان اعلام جواب دانه هایی را خیس می کند. اگر تا روز جوابگویی دانه ها جوانه زدند با ازدواج موافقت و اگر جوانه نزدند با آن مخالفت می کند. به عقیده شیناشاها، جوانه نزدن نشانه بی ثمری ازدواج است. با اعلام جواب رد، خانواده پسر از خانواده دختر می خواهد یکبار دیگر شانس پسرشان را بیازمایند و مجدداً فال بگیرند. مادر دختر مجدداً دانه هایی را خیس کرده و به همان ترتیب جواب رد یا قبول به خانواده پسر داده می شود.

روش دیگر فالگیری این است که مادر پسر ودختر مشترکاً شب هنگام، خاکستری روی آتش هیزم می ریزند؛ هنگام صبح اگر آتش خاموش شده باشد با ازدواج مخالفت و اگر روشن مانده باشد با آن موافقت می نمایند. آنها معتقدند درصورت خاموش شدن هیزم، ازدواج نیز به خاموشی (مرگ یا بیماری یا تولد فرزندان ناقص الخلقه ) منجر خواهد شد.
روش دیگر در فال زدن در قضیه خواستگاری این است که مرد سالخورده ای که پیام خواستگاری را می آورد در راه اگر به مردی برخورد کند که ابزار کشاورزی به همراه دارد، این ازدواج خوش یمن تلقی می شود و مرد سالخورده به راه خود تا خانه دختر برای رساندن پیام ادامه می دهد واگر درراه به میمون های پر سر وصدا برخورد کند، این وصلت نامیمون (!)، بد یمن ، تلقی شده، عروسی سر نمی گیرد؛ زیرا معتقدند درصورت ازدواج، زن وشوهر زندگی آرامی نخواهند داشت.
به هر حال، درصورت نیک بودن فال، روز عروسی تعیین می شود. سابقاً خانواده پسر رشته نخی را به نشانه پیوند دوخانواده، به خانواده دختر می دادند؛ ولی امروزه خانواده پسر مبلغی درحدود هزار بیر - بیر واحد پول اتیوپی است – (که معادل یکصد دلار آمریکا) به خانواده دختر می دهد. پس از توافق دوخانواده، بلافاصله یک جفت گوشواره، یک حلقه گردن بند (شامل سکه های مجارستانی که زمانی پول رایج منطقه بوده ) و لوازم آرایش به دختر داده می شود. دختر با استعمال این وسایل شوهر دار محسوب می گردد و دیگر کسی به خواستگاریش نمی آید.
پسر و دختر تا روز عروسی یکدیگر را ملاقات نمی کنند. روز عروسی حسب وسع مالی، غذایی تهیه می شود و بستگان و همسایه ها و دوستان دعوت می شوند. طبق رسوم شیناشاها، مرد قبل از بردن عروس به خانه خود، موی پشت سر اورا کوتاه می کند و کلوچه ای به او می دهد. کوتاه کردن موی سر، نشانه شوهر داشتن زن است و با این کار، زن آزادانه و بدون نگرانی در جامعه رفت و آمد می کند.
عروس هنگام رفتن به خانه بخت، یک کدوی قلیانی پر از کره به همراه می برد. این کره برای چرب و براق کردن موی سر به کار می رود و هر گاه بستگان به دیدار زن بیایند آن را به موهای خود می مالد. طبق آیین شیناشاها، این کدو باید تا آخر عمر از سوی زن حفظ شود و اگر قبل از مرگ زن بشکند، کدوی دیگری تهیه می کنند. پس از مرگ زن، کدو را شکسته روی قبر وی می گذارند.

همچنین اگر پس از ازدواج مشخص شود که مرد و زن تا هفت نسل نسبت فامیلی دارند، ازدواج فسخ می شود؛ حتی اگر صاحب اولاد متعدد شده باشند. به زن وشوهر تکلیف می شود یا فوراً از هم جدا شوند و یا هر یک به سراغ پدر خود رفته، اعتراف کند که به دلیل بی اطلاعی از قضیه، تن به این ازدواج داده است و از این بابت پشیمان و خواهان عفو و بخشش است. این کار برای مردان تشریفات خاص خود دارد. مرد با دردست داشتن یک قطعه نمک و یک شاخ حیوان(گاو و گوسفند) به نزد پدر می رود. پدر نمک و شاخ را از پسر می گیرد و در حضور بستگان دختر اعلام می کند که این ازدواج درست است.
درمیان قبیله شیناشا هرگاه فرزندی متولد شود (پسر یا دختر) پدر قطعه نمکی را در کنار بچه خرد می کند و اگر پدر هنگام تولد در مسافرت باشد، پس از بازگشت چنانچه کودک بزرگ شده باشد، کمانی را به دست او می دهد و قطعه نمک را درمقابل او می شکند. در باور شیناشاها، هرگاه پدر قطعه نمکی را در مقابل کودک خرد کند، خانواده از حوادث ناگوار و مرگ زودرس درامان خواهد ماند.
شیناشاها فقط روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ازدواج می کنند و جشن عمومی آنها، سالروز پیدا شدن صلیب واقعی است (که درهمه مناطق اتیوپی جشن گرفته می شود). دراین روز آتش می افروزند و گاوهایی می کشند و گوشت آنها را در میان خود تقسیم می کنند. هرخانواده با آن گوشت غذایی می پزد که «چیپبو» (chipiboo) نامیده می شود. مراسم تدفین مردگان نیز آداب ویژه ای دارد. وقتی فرد سالخورده ای بمیرد مردم جمع می شوند و آواز می خوانند و می رقصند و کسی برای او گریه نمی کند. هنگام حمل جنازه برای دفن، همسر متوفی غذای چییبو را که قبلاً پخته، به تدریج به اطراف می پاشد تا تمام شود. سپس ظرف آن را می شکند.
اگر کودک یا جوانی بمیرد، افراد قبیله جمع شده برای او گریه می کنند. اگر جوانی قبل از ازدواج بمیرد، برادرش به نیابت از او ازدواج می کند و بچه هایی که ازاین ازدواج به دنیا می آیند، فرزندان جوان متوفی محسوب می شوند و برادر متوفی جداگانه برای خود ازدواج می کند. به عبارت دیگر، برادر متوفی موظف است هم به نیابت از برادر و هم برای خود جداگانه ازدواج کند.
زن باردار درمراسم دفن شرکت نمی کند، زیرا شیناشاها معتقدند به طفل او آسیب می رسد. همچنین آنها برای کسی که دراثر صاعقه بمیرد، گریه نمی کنند؛ زیرا معتقدند که به غضب خدا دچار شده است.
پس از مرگ شوهر، زن موظف است کدوی قلیانی خود را (که از منزل پدر به همراه آورده و در طول زندگی آن را حفظ کرده است) روی قبر شوهرش بشکند. وجود کدوی شکسته بر روی قبر نشانگر آن است که صاحب قبر به تازگی ازدنیا رفته است.
شیناشاها فقط بر روی قبر مردان سنگ می گذارند. همسر فرد متوفی، درمراسم عزا سیاه می پوشد و کت شوهرش را روی دوش می اندازد و تا آخر عمر از زینت آلاتی که شوهرش به او داده، استفاده نمی کند.
درمراسم عزا، مردان کلاه سیاه به سر و زنان لباس سیاه به تن می کنند. دو هفته پس از مرگ متوفی، مراسمی به نام «شیرو» (hiro) برگزار می شود که جنبه یادبود و ابراز همدردی با بستگان متوفی را دارد.
شیناشاها به چشم زخم اعتقاد دارند و به همین دلیل برای حفظ مزارع و محصولات خود جمجمه های گاو را در گوشه و کنار کشتزارهای خود نصب می کنند و معتقدند این جمجمه ها می افتد و مزرعه از چشم زخم او درامان می ماند!

به نقل از اینجا

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment