تادانه

چاپ دوم "قدم‌بخير ..."
قدم‌بخير مادربزرگ من بودبعدازظهر اسدالله امرايي زنگ زد. مثل هميشه صدايش مهربان بود. خبر داد كه چاپ دوم "قدم‌بخير مادربزرگ من بود"‌ پخش شده است. گفت درباره‌اش در صفحه آخر روزنامه اعتماد روز پنجشنبه هم نوشته است.
زنگ زدم به نشر افق. آقاي هاشمي‌نژاد، مدير و خانم يعقوبي جلسه بودند. بعد زنگ زدم به هاشمي‌نژاد و تشكر كردم.
نيم ساعت بعد خانمي از افق زنگ زد كه سهميه كتاب‌تان (10 نسخه هديه) آماده است و مي‌توانيد بياييد ببريد.
بعد رفتم انقلاب. خانم يعقوبي بود. گفت چند روزي است تجديد چاپ درآمده است.
چاپ دوم "قدم‌بخير مادربزرگ من بود" در تيراژ 1500 نسخه با قيمت 1400 تومان روانه بازار كتاب شده است.
تنها تغييرات كتاب در روي جلد و پشت جلد ديده مي‌شود كه اضافه شده است:‌
برگزيده جشنواره بين‌المللي روستا – 1382
نامزد بيست و دومين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي ايران – 1382
و نامزد دريافت جايره ادبي صادق هدايت (دوره اول)

پشت جلد هم نقل قولي از "شهرنوش پارسي‌پور" و "محمدعلي سپانلو"‌ آمده كه قبلا روي "قدم‌بخير ..." نقد نوشته بودند.

شهرنوش پارسي‌پور: يوسف عليخاني با تسلط نوشته است. روستاي ميلك، روستاي داستان‌هاي عليخاني دارد جانشين ايران ِ‌ بزرگ مي‌شود كه در ميان انواع انديشه‌هاي طبقه‌بندي نشده دست و پا مي‌زند. زنان در اين روستا نقش بسيار مهمي دانرد و داستان‌سازند.
محمدعلي سپانلو: عليخاني ادامه دهنده خوبي براي داستان‌هاي فانتاستيك غلام‌حسين ساعدي است.

تجربه جالبي بود اين كتاب. پافشاري كردم و به قول بعضي‌ها "تعصب" به خرج دادم كه همان بشود كه مي‌خواهم و براي همين هم خيلي‌ گفتند سخت‌خوان است قدم‌بخير و با اين حال تجديد چاپش نشان داد چندان هم كه مي‌گفتند سخت‌خوان نيست. البته منكر اين نيستم كه چاپ "اژدهاكشان" هم در تمام شدن "قدم‌بخير" بي‌تاثير نبوده است.


چاپ اول "قدم‌بخير مادربزرگ من بود"‌ سال 1382 با تيراژ 2200 نسخه و قيمت 900 تومان منتشر شده بود.

اين‌طور كه شنيده‌ام اين روزها "اژدهاكُشان" ‌هم روانه چاپ دوم شده و احتمالا تا نمايشگاه كتاب تجديد چاپ آن را هم ببينم.

البته اميدوارم تجديد چاپ دوم اين دو تا تشويقي باشند برايم تا مجموعه داستان سومم را زودتر آماده انتشار كنم.

پساتادانه‌نوشت: اما از آخرين كسي براي‌تان بنويسم كه مي دانم "قدم‌بخير " را از شهر كتاب نياوران خريده بود؛ يك شازده قاجاري است. زني است صاحب كمالات كه مادرش متولد 1300 است و خودش 1324. ايميل زده بود كه مي خواهد برود ميلك. گفتم اين‌هايي كه خواندي هيچ ربطي به ميلك ندارد. بعد رفت و اژدهاكشان را خريد و دوباره ايميل زد كه مي خواهد برود ميلك. گفتم اشتباه مي‌كني ها. گفت اشكال ندارد. آدرس را از من گرفته و شايد به زودي دوباره ايميلي ازش بياييد كه رفته و ميلكي‌ها هم تحويلش نگرفته‌اند. شما شاهد باشيد كه من گفته‌بودم هيچ ربطي ندارند اين‌ها به هم.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment