خرید تلفنی کتاب
66496923
66499105
09360355401
ارسال رایگان/ سراسر ایران
توضیحات بیشتر در اینجا
هر نوع تاييد يا تخريب افراد و نهادها در وبلاگها و سايتهاي اينترنتي به نام نويسنده اين وبلاگ، كذب محض و غيرقابل استناد است. تادانه هرگز در هيچ وبلاگي پيغام نميگذارد
عادات حسن صباح و يارانش در گفت و گو با
دكتر اللهيار خلعتبري، استاد تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي
وقتي صحبت از الموت و گياه هاي دارويي اين منطقه ميشود ناخودآگاه ذهنها به سمت حسن صباح و پيروانش ميرود و شايعاتي كه مبني بر استفاده اين قوم از گياهان دارويي و به خصوص حشيش وجود دارد.اما بنا به گفته دكتر اللهيار خلعتبري اين گفته موثق نيست. يكي از مهم ترين منابع تاريخي مخالف اسماعيليان تاريخ جهانگشا نوشته «عطاملك جويني» است. او بيشترين تهمت ها و الفاظ منفي و زشت را نسبت به حسن صباح و اين فرقه به كار برده است. با اين حال او هيچ گاه از مصرف حشيش نزد اين قوم سخني به ميان نياورده است
گروه فرهنگ، سام فرزانه_ گروه مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از چندي پيش در حال جمع آوري و طبقه بندي گياهان دارويي منطقه الموت است تا پس از مستند نگاري، آنها را احيا كنند. وقتي صحبت از الموت و گياه هاي دارويي اين منطقه ميشود ناخودآگاه ذهنها به سمت حسن صباح و پيروانش ميرود و شايعاتي كه مبني بر استفاده اين قوم از گياهان دارويي و به خصوص حشيش وجود دارد. براي همين با دكتر اللهيار خلعتبري ،عضو هيات علمي گروه تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي و معاون پژوهشي دانشكده ادبيات، تماس گرفتيم تا بپرسيم آيا چنين چيزي واقعيت دارد يا خير. دكتر خلعتبري همان جا پشت تلفن اعلام كرد كه اصلا چنين چيزي هيچ مبناي تاريخي ندارد. حرف اصلي را همانجا پشت تلفن زد و ادامه گفتگو را به فرداي آن روز در دفترش در دانشكده ادبيات موكول كرد
آيا اسماعيليان ايران از حشيش يا ماده مخدر ديگري استفاده مي كردند؟
- من با قطعيت ميگويم كه در هيچ يك از منابع تاريخي فارسي يا عربي موجود از اين مسئله حرفي گفته نشده است
در منابع مخالف اسماعيليان چطور؟
- يكي از مهم ترين منابع تاريخي مخالف اسماعيليان تاريخ جهانگشا نوشته «عطاملك جويني» است. او بيشترين تهمت ها و الفاظ منفي و زشت را نسبت به حسن صباح و اين فرقه به كار برده است. با اين حال او هيچ گاه از مصرف حشيش نزد اين قوم سخني به ميان نياورده است. در كتاب «جامع التواريخ» كه بعد از جهانگشا نوشته شده و آن هم از منابع مهم دوره اسماعيليان به حساب مي آيد نيز دراين باره سخني به ميان نيامده است. مضاف بر اين عطاملك جويني هنگام حمله هولاكو خان مغول به قلاع اسماعيلي و فتح آنها به عنوان مشاور علمي همراه هولاكو بوده و از نزديك اين قلعه ها را ديده است. اگر چنين چيزي بوده او حتما متوجه آن ميشده است. همچنين خواجه نصيرالدين طوسي كه از علماي شيعه هست به مدت 18 سال در قلاع الموت به عنوان يك زنداني معتبر و محترم زنداني بود. مسلما اگر چنين چيزي بود خواجه نصيرالدين ديده بود
آيا آن زمان هم استفاده از حشيش و مواد مخدر، بار اخلاقي منفي داشته است يا خير؟
- اصلا به خاطر همين بار اخلاقي منفي چنين تهمتي به آنها مي زدند. اصولا فداييان اسماعيلي ماموريت عمده اي داشتند. آن هم ترور بزرگان سياسي سلجوقي و عباسي و فاطمي بود. حتي قاضيان و فقها و اهل كلام سنت را مي كشتند. اينها براي انجام ماموريت هاي خود بايد مدتها شايد چندين روز منتظر فرصت مي نشستند تا به قرباني خود نزديك شوند و قرباني را با خنجر از پا در آورند. اينها اگر حشيش مي كشيدند نمي توانستند تمركز لازم براي كار خود را داشته باشند. در تاريخ ميانه ايران بدترين لقبي كه به اين قوم داده شده است، توسط خواجه نظام الملك در كتاب سياست نامه است. او به آنها فاسق، فاجر و فاسد مي گويد اما به آنها حشيشي نمي گويد
پس در تاريخ هيچگاه به استفاده اين قوم از حشيش اشاره نشده است؟
- تنها در يكي دو منبع از جمله در زبده النصره در مكاتبه اي كه «الامر»، خليفه فاطمي براي اسماعيليان شام نوشته است، در آنجا اسماعيليان نزاري را به عنوان حشيشيون نام مي برد
اروپايياني كه در جريان جنگهاي صليبي يا بعد از آن وارد جهان اسلام شدند، با يك سري مقاومت از سوي اسماعيليان نزاري در مقابل خود يا خلفا رو به رو شدند. چنين شهادت طلبي هايي براي آنها غير قابل باور بود: كه چگونه كسي ميآيد خود را براي مردن آماده مي كند. آنها عقيده داشتند كه اين افراد تحت تاثير موادي قرار دارند كه چنين به سوي مرگ مي روند. اسسن در زبان فرانسه به معني قاتل است. اسسينه هم به معني به قتل رساندن است. براي اولين بار سيلوس دوساسي اسلام شناس معروف فرانسوي كه همراه ناپلئون به مصر آمده بود، ريشه هاي مشترك لفظ اسسن و حشيش مطرح كرد. او از رابطه ريشه شناسي واژه اي بين اين دو كلام استفاده و ميان اين دو واژه ارتباط را برقرار كرد و گفت اين مردم هر دوي اين ويژگي ها را دارند. البته اين حرف او درباره اسماعيليان منطقه شام بود نه الموت. يعني كساني كه مستقيم با اروپايان ميجنگيدند
در صحبت هاي خود اشاره كرديد كه اسماعيليان از خنجر براي ترور استفاده ميكردند. آيا علت خاصي داشته كه اين افراد از تيروكمان يا زهر براي ترور استفاده نمي كردند؟
- اين افراد به واسطه تعليمات مذهبي كه مي ديدند، بر اين باور بودند كه اگر در چنين ماموريتهايي كشته شوند، به بهشت ميروند. البته بهشتي كه آنها در ذهن داشتند بهشتي روحاني با معادي روحاني بود. آنها در پي شهادت بودند و اين عمليات شهادت طلبانه خود را با وسيله اي كه ريسك بيشتري براي خود آنها در پي داشت انجام مي دادند تا شايد زودتر خود نيز به شهادت برسند و به بهشت موعود خود دست پيدا كنند. براي همين از خنجر استفاده ميكردند. از طرفي تعداد اين افراد كم بود و با اين شيوه ترور آنها ميتوانستند در بين دشمنان ايجاد وحشت بيشتري بكنند. براي همين هرچقدر كارشان خطرناكتر بود موفقتر ميشدند
درباره استفاده اسماعيليان از مواد غذايي غني شده چطور؟ آيا اين قصه هم به نظر شما خلاف واقع است؟
- اگر اشتباه نكنم، حاجي خليفه در «كشف الظنون» مينويسد كه اسماعيليان از نواله مانندي براي غذا استفاده ميكردند. نواله غذايي است كه به شتر ميدهند و مثل خمير است. اسماعيليان هم عسل، گردو و گشنيز را با هم مخلوط ميكردند و بعد از اينكه مخلوط خشك شد آن را به عنوان غذاي راه با خود ميبردند. با اين ماده مي توانستند تا سي روز يا بيشتر از پانصد گرم اين مخلوط استفاده كنند. اين ماده داراي مواد غذايي بسيار مقوي بود
آيا حمامهاي بخور كه به اسماعيليان نسبت ميدهند نيز شايعه است؟
- اين ها حرفهاي بيربطي است. ماركوپولو در سفرنامه خود از جويهاي عسل و شير سخن گفته است يا باغ بهشت كه ميگفتند جاي با صفايي بوده كه حسن صباح پيروانش را در آنجا پرورش ميداده است. ميگويند كه در آن باغ تمام گياهان و درختان موجود بوده است. اين حرفها به نظر من غير واقع هستند. چطور خواجه نصيرالدين طوسي متوجه چنين چيزي نشده است؟ در حال حاضر با گرم خانه و سرد خانه است كه ما ميتوانيم تمام گياهان و ميوهها را در چهار فصل داشته باشيم. اما آن زمان چنين امكاني نبوده است. و منطقه الموت از مناطقي است كه در هشت ماه سال بارندگي برف دارد و عملا نميتوان چنان باغي را كه ماركوپولو از آن سخن گفته در آن منطقه تصور كرد. كمااينكه ماركوپولو از جنوب ايران گذشته است. اينها در حد افسانه است كه ماركوپولو شنيده و در سفرنامه خود آورده است
پس تنها ارتباط اين قوم با گياهان دارويي همان نواله مانندي است كه به عنوان غذا با خود ميبردند؟
- البته امكان استفاده دارويي از گياهان در آن منطقه وجود دارد. چون مردم مناطق كوهستاني اصولا از اين گياهان براي درمان استفاده ميكردند. يك آقاي پل آمير نامي پيدا شده كه هيچ وجود خارجي هم ندارد و اين آقاي ذبيح الله منصوري چيزهايي نوشته است كه هيچ جايي در تاريخ ندارد. اين آقا يك نكته اي از ميان صدها نكته را مورد توجه قرار مي داد و به آن موضوعاتي اضافه ميكرد
چرا چنين مطالب سستي به لحاظ تاريخي ميتوانند وارد باورهاي عامه از تاريخ شوند؟
- اطلاعات تاريخي مردم ايران كم است. براي همين وقتي با چنين چيزهايي روبهرو ميشوند آن را باور ميكنند. شما وقتي از تاريخ خود آگاهي نداريد مثل جواني بيست ساله هستيدكه در آن سن شناسنامه ندارد. ندانستن تاريخ باعث ميشود كه كتابهاي امثال آقاي منصوري و نويسندگان جديد مورد توجه مردم قرار بگيرد. آنگاه كتابهاي استادان تاريخ مورد غفلت قرار ميگيرد
چرا با وجود بودن كتابهاي خوب در اين حوزه باز هم مردم دنبال كتابهاي غير علمي تاريخ ميروند؟
- كساني كه كتابهاي پرفروش تاريخي مينويسند، بلد هستند چطور تاريخ كه خود به خود رشته خشكي است را نرم كنند. قديمها كه نانوايي كم بود نان خشك داشتند و بعد براي خوردن آن نان به آن آب ميپاشيدند تا نرم شود. به آن آبي كه ميپاشيدند پف نم ميگفتند. اين افراد قصههاي تاريخ را با پف نم قابل هضم ميكنند. متاسفانه من اين كتابها را در دست دانشجويان تاريخ نيز ديدهام
جدا از اين مطلب براي آشنايي با حسن صباح، اسماعيليه و رودبار الموت اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا ، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا، اينجا و اينجا را كليك كنيد
Labels: roudbar_alamout