تادانه

زنده‌ام تا روایت کنم
اين نقد سر دراز دارد؛ از عمرش فكر كنم چيزي بيش از هشت ماه مي‌گذرد.
با خانم دكتر پاشايي از طريق گودريز آشنا شدم؛ «قدم‌بخير مادربزرگ من بود» را با دانشجويانش در كلاسش در دانشگاه كاشان خوانده بود. «اژدهاكشان» را به عنوان تشكر برايش بردم كه اين كارش اعتماد به نفس داد به من؛ فراوان.
بعد نقدي نوشت بر «اژدهاكشان» كه اگر چاپ مي‌شد شايد يكي دو نقد اول بود در معرفي اين مجموعه داستان.
اشتباه من اين بود كه همان اول به دكتر علي طلوعي، دبيرتحريريه جام‌جم دادمش و دكتر چون خودش داستان‌هاي نيمه‌بندم را دوست دارد اصرار كرد اين حتما بايد در آنجا منتشر شود كه با وجود صفحه‌بندي موافقت نشد با انتشارش؛ مي‌گويند چون ما در جام‌جم كار‌ مي‌كنيم نبايد درباره ما در آنجا چيزي نوشته شود.
بعد ماند.
بعد دكتر طلوعي بستري شد.
بعد دكتر طلوعي ديگر نيامد جام‌جم.
دكتر پاشايي همان بار اول با حجب و حياي مهربانش گفته بود: ببخشيد كه خوب نشد، اولين نقدي است كه به فارسي مي‌نويسم. داستان‌هاي هاي قدم‌بخير شما را هم به عنوان كار كلاسي ترجمه انگليسي و نقد كار كرديم.

و حالا امروز شنبه است و اين هم نقد منتشر شده (HTML) و (PDF)
(اصل نقد را هم اينجا گذاشته‌ام)
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment