تادانه

حسن صباح | گفتگو
خبرگزاري ميراث فرهنگي _ فرهنگ و هنر _ "يوسف عليخاني" اخيراً كتابي درباره داستان زندگي فرمانرواي الموت با عنوان "به دنبال حسن صباح" (نشر ققنوس، 1386) منتشر كرده است.
او مجموعه داستان "قدم‌بخير مادربزرگ من بود"در زمستان 1382 منتشر كرد و نقدهاي متعددي درباره آن به چاپ رسيد. از اين نويسنده، همچنين كتاب "عزيز و نگار" كه بازخواني يك عشقنامه محسوب مي شود در سال 1381، كتاب "ابن بطوطه" (داستان زندگي سفرنامه‌نويس معروف مغربي) در سال 1383، كتاب "نسل سوم داستان‌نويسي امروز" (گفتگو با نويسندگان) در سال 1380 منتشر شده است.
عليخاني دومين مجموعه داستان خود را با عنوان "اژدهاكشان" در همين ماه (شهريور) توسط نشر نگاه منتشر مي كند كه به گفته خودش، داستان هاي آن در همان حال و هواي روستاي "ميلكِ" مجموعه داستان اول مي گذرد، اما بر خلاف مجموعه "قدم‌بخير..." كه ديالوگ هاي داستان ها با گويش الموتي نوشته شده بود، در اين مجموعه، گويش الموتي وجود ندارد و در نوشتن ديالوگ ها تنها لحن الموتي به كار رفته است.
اين نويسنده در سومين و چهارمين مجموعه داستان خود، "آدم‌هاي ميلكي" و "سال‌ها برمي‌خوره شنبه به نوروز" كه به زودي به ناشر سپرده مي شوند نيز داستان هايي با همان حال و هواي "قدم‌بخير مادربزرگ من بود"‌ و "اژدهاكشان" نوشته و وجه اشتراك اين چهار مجموعه را در بيان روايت وهم آلود زندگي آدم ها در محيطي پر از اوهام و خيالات مربوط به جن و پري و يه لنگ و موجودات افسانه اي ديگر در يك روستا مي داند.
به بهانه انتشار كتاب "به دنبال حسن صباح" با اين نويسنده گفتگويي انجام داده ايم كه در ادامه مي خوانيد.

* چطور شد به فكر تهيه كتابي تحقيقاتي - داستاني درباره حسن صباح افتاديد؟

انتشارات ققنوس در سال 1383 كار روي پروژه اي با عنوان "به دنبال..." را آغاز كرده بود كه در واقع متعلق به ناشري فرانسوي بود و ققنوس ترجمه كتاب هايي را كه اين ناشر در اين زمينه منتشر مي كرد، بر عهده گرفته بود. پس از مدتي انتشارات ققنوس تصميم گرفت خودش كتاب هايي را در مجموعه اي با همين عنوان، درباره تاريخ ايران منتشر كند.
دبير اين مجموعه "محمد حسيني"، نويسنده است كه كتاب "به دنبال فردوسي" را در سال گذشته منتشر كرد و در همين مجموعه، كتاب هايي را نيز با عناوين "به دنبال اميركبير" و "به دنبال محمد (ص)" تأليف كرده است.
در همان سال 1383، انتشارات ققنوس به من نيز پيشنهاد داد كتابي با عنوان "به دنبال حسن صباح" بنويسم. پيش از اين كار تحقيقاتي در اين چارچوب انجام داده بودم كه آقاي امير حسين‌زادگان، مدير نشر ققنوس و آقاي حسيني، دبير مجموعه از آن ها باخبر بودند: داستان زندگي "ابن بطوطه"، سفرنامه نويس معروف عرب كه در سال 1383 منتشر شد و داستان زندگي "صائب تبريزي" كه هنوز منتشر نشده است. بنابراين از اين پيشنهاد استقبال كردم و آن را پذيرفتم تا اندكي بيشتر درباره شخصيت مرموزي كه اگرچه الموتي نبوده اما الموتي ها ميزبانش بودند و ياري اش دادند و هنوز آثارش در اين منطقه پابرجاست، بدانم.

* با وجودي كه تا كنون كتاب هاي زيادي درباره حسن صباح منتشر شده است، انگيزه شما براي نوشتن كتاب جديدي درباره اين شخصيت تاريخي چه بود؟

وقتي كار تحقيق پيش از نوشتن را آغاز كردم، هرگز گمان نمي بردم كار به اين سختي باشد و تصورم اين بود كه داستاني را كه سال هاي سال از دوران راهنمايي شنيده و بارها و بارها از پدر و مادرم و مردم الموت دوباره شنيده بودم، با تحقيقي مختصر مي نويسم. اما كار به اينجا ختم نشد. هرچه جلوتر مي رفتم بيشتر دچار سردرگمي مي شدم چرا كه زندگي اين شخصيت بسيار دستخوش حواشي شده و گاه به وسيله دشمنان او دچار انحراف و خيال ورزي شده است. در همين حيص و بيص بودم كه موضوع را با عنايت الله مجيدي، محقق و الموت شناس معروف و رئيس كتابخانه دايره المعارف بزرگ اسلامي در ميان گذاشتم. بعد از چند جلسه صحبت با ايشان بود كه هراسم بيشتر شد و تازه فهميدم وارد وادي اي شده ام كه اگر از آن جان سالم به در ببرم، شانس بزرگي آورده ام. دليلش هم بيشتر نبود اطلاعات دست اول و مستند بود و هر كتابي را به دست مي گرفتم مي ديدم شايعات زيادي را به حسن صباح منتسب كرده اند و هيچ كدام صحت تاريخي ندارند. بيشتر اين شايعات با تكيه بر سخنان مورخان شافعي مذهب و دشمنان خونين اسماعيليان در دوره هاي اوليه پس از در هم پاشيده شدن حكومت خداوند الموت به وسيله هلاكوخان مغول رواج پيدا كرده .بعدها همين روايات دست مايه مورخاني متاسفانه حتي مثل ماركوپولو درباره حسن صباح شده است. او كه اصلاً به الموت نرفته بود چيزهايي را در سفرنامه اش به حسن صباح نسبت مي دهد كه تنها اين موضوع را به ذهن متبادر مي سازد كه آنچه درباره حسن صباح نوشته، بر اساس سخناني بود كه از قزويني هاي شافعي شنيده بود كه آنها هم چون با الموتي هاي پيروي مكتب اسماعيليان مخالف بودند، شايعاتي را درباره حسن صباح ساخته بودند.
همين جا از بزرگمردي آقاي مجيدي قدرداني مي كنم كه سال ها تجربه و شناختش درباره الموت را بزرگوارانه به طبق اخلاص گذاشت و منابع موثقي درباره حسن صباح به من معرفي كرد.

* مثل چه كتاب هايي؟

مثل كتاب هاي "جامع التواريخ" (قسمت اسماعيليان و فاطميان و نزاريان و داعيان و رفيقان) نوشته خواجه رشيد الدين فضل الله همداني، "زبده التواريخ" (بخش فاطميان و نزاريان) نوشته جمال الدين ابوالقاسم عبدالله بن علي بن محمد كاشاني و "سيدنا" اشاره كرد كه كتاب آخر منسوب به خود حسن صباح است.
درباره اسماعيليان و حسن صباح، كتاب هاي بسياري نوشته شده و حتي گاه كتاب هايي چون "حسن صباح" نوشته كريم كشاورز يا بلندآوازگان تاريخ ايران –حسن صباح، نوشته نگين ايران بان نوشته شده طي ساليان گذشته و بيشتر در معاصر كه نويسندگان آن ها "حسن صباح" را دستمايه داستان خود قرار داده اند.
تاريخ و عقايد اسماعيليه تاليف دكتر فرهاد دفتري و ترجمه دكتر فريدون بدره اي، تاريخ جهانگشاي (جلد سوم) تاليف علاءالدين عطاملك بهاءالدين محمد بن محمد الجويني، تاريخ سلسله سلجوقي (زبده النصر و نخبه العصره) تاليف بنداري اصفهاني و ترجمه محمدحسين جليلي، قلاع حشاشين پيترويلي، قلاع اسماعيليه دكتر ستوده، سفرنامه ماركوپولو و بسيار كتاب ديگر از جمله منابع اوليه گردآوري اطلاعات براي نوشتن كتاب "به دنبال حسن صباح" بودند كه با تطبيق اطلاعات منابع مختلف با يكديگر سعي كردم اطلاعات موثق و صحيح را به دست آورم. در واقع، تحقيقات اوليه درباره اين كتاب بيش از شش ماه به طول انجاميد و نوشتن داستان زندگي حسن صباح در كمتر از از 3 ماه به پايان رسيد.
كتاب دو سال و نيم هم دست ناشر ماند و بالاخره امسال منتشر شد. البته اين كتاب از همان ابتدا مجوز انتشارش را از وزارت ارشاد دريافت كرده و نقاشي هايش هم آماده شده بود و از يك سال و نيم پيش آماده چاپ بود اما ناشر از آنجا كه در برنامه كاري خود انتشار سري چند جلدي اين كتاب ها را داشت، كتاب با تاخير منتشر شد.

* آيا مي توان از كتاب شما درباره حسن صباح به عنوان كتابي آكادميك و دانشگاهي استفاده كرد؟

بستگي دارد كه منظورتان از كتاب آكادميك چه باشد. "به دنبال حسن صباح" براي گروه سني نوجوان و جوان نوشته شده كه در پايان هر فصل و پس از خواندن داستان آن بخش، با اطلاعاتي دايره المعارفي نيز بيشتر و بيشتر با موضوع آشنا مي شود.
از اين منظر نمي توانم جواب مشخصي به شما بدهم و در واقع اين سري كتاب ها كتاب هاي راهنماي تحصيلي خوبي مي توانند براي دانش آموزان دبيرستان و دانشجويان سال هاي آغازين رشته هاي تاريخ و علاقمندان بشود.

* در پايان هر فصل دقيقاً چه چيزهايي را توضيح داده ايد؟

در پايان هر فصل، مسائلي به شكل دايره المعارفي همراه با نقشه مناطق مختلف و عكس هاي متعدد توضيح داده شده اند.تصويرگري اين كتاب را هم خانم ناهيد كاظمي انجام داده است.

* چه مراحلي از زندگي حسن صباح را در اين كتاب شرح داده ايد؟

كتاب در 11 فصل نوشته شده كه به نوعي بيانگر مراحل مختلف زندگي حسن صباح باشد:
كودكي در ري، 2. مكتب امام موفق نيشابوري، 3. سه يار دبستاني (عمر خيام، خواجه نظام الملك و حسن صباح)، 4. حسن طوسي يا خواجه نظام الملك، 5. دربار سلجوقيان، 6. پايان چهل روز، 7. ديدار با اسماعيليان، 8. به دنبال پايگاه، 9. الموت؛ پناهگاه اسماعيليه، 10. قتل خواجه نظام الملك، 11. مرگ پايان كبوتر نيست.
علاوه بر اين فصل ها، فصلي نيز با عنوان مؤخره در پايان اين كتاب آورده ام كه مطلبي با عنوان "درباره اين كتاب" و همچنين فهرست منابع و مآخذ آن را در بر مي گيرد. در اين فصل نيز به دلايل قرائت اين چنيني از داستان زندگي حسن صباح پرداخته شده است.

* مگر كتاب شما چه تفاوتي با كتاب هاي ديگر دارد؟

ببينيد به طور مشخص در روند داستاني اين كتاب هرگز شما تصويري از آن خيال هميشگي درباره حسن صباح كه با رشته رشته كردن پوست گاوي، تمام الموت را به دست آورد، روبه رو نمي شويد. يا آن چنان كه بسياري از تاريخ نويسان، فدائيان الموتي را حشاشين خوانده اند، چنين موضوعي در اين كتاب جاي ندارد. درباره موضوع سه يار دبستاني بسياري از مورخان و مولفان، شبهه وارد كرده و گفته اند اين موضوع صحت ندارد اما با تكيه به منابع دست اول از اساتيد معاصر به طور مشخص اين موضوع را به داستان درآورده ام. در عين حال مرگ حسن صباح نيز آن گونه كه عوام معتقدند صورت نمي گيرد كه او خود را در ميان اسيدسولفوريك (تيزاب) بيندازد و نابود شود. بلكه او نيز به مرگي طبيعي دار فاني را وداع مي گويد كه البته نوع اين مرگ، با مرگ و مير معمول اندكي تفاوت دارد كه خواننده مي تواند با مراجعه به كتاب، سنديت تاريخي و داستاني آن را دريابد.

Labels: , , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment