تادانه

خندیدن از نگاه ایرانی در گفت‌وگو با احمد اکبرپور به بهانه انتشار کتاب «واژه‌های خندان»
واژه هاي خندان 
فرهیختگانـ بهاءالدین مرشدی: کتابی که قرار می‌گذارد کلمه‌هایی را در خودش جا بدهد که خیلی‌ها را بخنداند، اسمش هم «واژه‌های خندان» نوشته احمد اکبرپور است و نشر آموت آن را منتشر کرده است. اما این کتاب چند ویژگی را در خود مجموع دارد. یکی اینکه واژه‌هایی که در این کتاب جمع شده‌اند همه از فرهنگ شفاهی ما جمع‌آوری شده‌اند و ضرب‌المثل‌هایی است که هر یک از ما از آن‌ها در روز استفاده می‌کنیم. ضرب‌المثل‌هایی که کارکردهای اجتماعی بسیاری دارند و حکمت‌آموزی یا تکه‌پرانی‌ها یا هر کارکرد دیگری را می‌توان در آن‌ها دید. اما ضرب‌المثل‌ها هم گاهی مثل بسیاری گفته‌های طنزآمیز خنده را روی لب می‌نشاند. این مساله است که دستمایه احمد اکبرپور شده برای گردآوری کتابی که هم ضرب‌المثل است و هم خنداندن را در اولویت قرار می‌دهد. عمده شهرت اکبرپور به دلیل چاپ داستان‌های کودک و نوجوان است اما در زمینه طنز هم ورود پیدا کرده و کتاب‌هایی مثل «کشکول تحت ویندوز» یا «کشک‌های خفن» را هم در زمینه طنز منتشر کرده است. به بهانه «واژه‌های خندان» سراغ او رفته‌ایم و خندیدن از نگاه ایرانی را با او در میان گذاشته‌ایم.
 در میان انبوه ضرب‌المثل‌هایی که وجود دارد شما سراغ نمونه‌های طنزش رفته‌اید و آن را در کتاب «واژه‌های خندان» گردآوری کرده‌اید. انتخاب این ضرب‌المثل‌ها چه ضرورتی داشته است؟
ضرب‌المثل‌هایی که جمع‌آوری شده باشد زیاد است و نمونه‌های خیلی خوبی هم داریم. نمونه‌هایی مثل دو جلدی ذوالفقاری را می‌توان در این زمینه مثال زد. اما اینکه در یک کتاب فقط ضرب‌المثل‌های طنز جمع‌آوری شده باشد، من ندیده‌ام. من چون در این سال‌ها کار طنز کرده‌ام چنین کتابی ندیده‌ام. وقتی سراغ ضرب‌المثل‌ها می‌رفتم و می‌خواندم و با دیدگاه طنز به آن‌ها نگاه می‌کردم آرام‌آرام دیدم می‌توانم آن‌ها را جمع‌آوری کنم. این است اگر منبع دیگری در زمینه ضرب‌المثل‌های طنز موجود است حاضرم از تمام درخت‌ها به خاطر تبدیل شدنشان به کاغذ عذرخواهی کنم.

شما می‌گویید نگاه‌تان در این کتاب بر مبنای طنز بوده است. این دیدگاه طنز چقدر شخصی است یا چقدر معیار و ملاک مشخصی برای طنز بودنشان وجود دارد؟
این کتاب انتخابی است که هر شخص دیگری دست به کار آن می‌شد، تغییر می‌کرد. حتی اگر دو برادر دوقلو می‌خواستند دست به انتخاب بزنند مثل هم انتخاب نمی‌کردند. این کتاب در‌‌نهایت انتخاب احمد اکبر‌پور است. خیلی‌ها ایراد می‌گیرند، اما من می‌گویم اگر شما هم انتخاب می‌کردید ممکن بود من هم با بعضی از آن‌ها مخالف بودم. واقعیت امر این است که من ملاکی را در نظر می‌گیرم و می‌گویم هر کس بیشترین ضرب‌المثل را بلد است ۲۰ نمونه برای من بگوید. اگر از این ۲۰ ضرب‌المثل ۱۵ مورد آن در این کتاب نبود این کتاب جامع طنزی نیست. ۱۰ نفر شعر نوی ایران را انتخاب می‌کنند اگر مثل هم باشد چرا ۱۰ نفر سراغ چنین کاری می‌روند؟
 شما گزیده ضرب‌المثل‌ها را مثل گزیده شعر می‌دانید، چه ضرورتی دارد که این نوع دسته‌بندی داشته باشیم؟
در حالت عادی بیش از ۱۲۰ تا ۱۴۰ هزار ضرب‌المثل جمع‌آوری شده است. کسی که می‌خواهد طنز کار کند گزینه «واژه‌های خندان» کار او را که با چهار تا پنج هزار ضرب‌المثل سر و کار داشته باشد، راحت‌تر می‌کند. این است که از این نظر این کتاب به او کمک می‌کند. در زمینه شعر هم همین است. ممکن است کسی علاقه به تمام کتاب‌های منوچهر آتشی یا یدالله رویایی نداشته باشد اما یک گزیده می‌تواند به او کمک کند. این انتخاب‌ها به فرهنگ تنبل کتابخوانی ما ربطی ندارد و مساله‌ای جهانی است.

http://farheekhtegan.ir/content/newspaper/Version1439/0/Page6/Block836/newspaperb_836.jpg 
در روند تهیه کتاب با ضرب‌المثل‌های بسیاری سر و کار داشته‌اید. به نظر شما کارکرد این ضرب‌المثل‌ها چیست؟
دو گزیده ترجمه در زمینه ضرب‌المثل وجود دارد که بسیار کارهای قوی‌ای هستند که ترجمه رضی هیرمندی است. «فرهنگ گفته‌های طنزآمیز» و «فرهنگ شیطان» کارهای قوی‌ای هستند. مدت‌ها من مجذوب این کار‌ها بودم. بعد به فرهنگ خودمان رجوع کردم و دیدم طنز‌هایی که در فرهنگ خودمان وجود دارد بدون در نظر گرفتن حس‌های مسخره ناسیونالیستی بسیار غنی هستند. این ضرب‌المثل‌ها نه‌تن‌ها چیزی از فرهنگ جهانی کم ندارد بلکه از لحاظ فرهنگ و رنگ و بوی بومی از آن‌ها فرا‌تر است. از این دو کتاب در ایران استقبال شده است. بی‌اغراق فرهنگ ضرب‌المثل‌های طنز ما قوی‌تر است. فرهنگ ضرب‌المثل‌های شفاهی ما سهم مشترک و ارثیه‌ای است که از نیاکان ما به جا مانده است. اما بعد از انتخاب دو هزار نفر صاحب پیدا می‌کند که چرا چنین کاری انجام داده‌ای. ضرب‌المثل‌ها مثل آب چشمه هستند که می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. این روز‌ها به من می‌گویند چرا گزیده طنز داشته‌ای؟ انگار این‌ها به طنز احتیاج ندارند و چون این‌ها احتیاج ندارند بنابراین کسی هم نباید چنین کاری انجام بدهد.
 شما در زمینه طنز هم فعالیت می‌کنید و کتاب‌هایی چون «کشکول تحت ویندوز» یا «کشک‌های خفن» را هم منتشر کرده‌اید. وضعیت طنز در ایران به چه شکلی است؟
واقعیت این است که در زمینه طنز «مرغ همسایه غاز است» را داریم. در چند سال اخیر که کارهای طنزم را منتشر کرده‌ام حتی در میان اهالی طنز کسی نه گفته خوب است و نه گفته بد است. سکوت محض بوده است. اتفاقا من دوست دارم بدانم در این زمینه کجای کار هستم. حتی جماعت ۴۰۰ یا ۵۰۰ نفره‌ای که طنز کار می‌کنند و دلمشغولیشان طنز است هم واکنشی نشان نمی‌دهند. فیلمساز‌ها وقتی یک فیلم جدید ساخته می‌شود وسط می‌آیند و نقد و نظر می‌دهند. اما مثلا در همین کتاب طنز «واژه‌های خندان» کسی نگفت «خرت به چند». در همه بخش‌ها مثل فیلمنامه، فیلم، تئا‌تر و... طنز طرفدار بیشتری دارد. این است که می‌بینیم کارهای سطح پایینی که از بازیگران طنز سطح پایین استفاده می‌کنند طرفدار بیشتری دارند. رضا عطاران فیلم ضعیفی چون «رد کارپت» را در زمینه طنز می‌سازد، اما طرفدار خودش را دارد. طنز در همه جا جز در حوزه مکتوب طرفدار دارد. اما در حوزه مکتوب تو سری خورده است.
 فکر می‌کنید چرا به گفته خودتان طنز مکتوب تو سری خورده است. این مساله فقط نشات گرفته از طرف منتقدان است یا ریشه‌ای اجتماعی دارد؟
در مورد بحث جامعه‌شناختی‌اش باید گفت شناخت ما از طنز‌شناختی از طنز حقیر و کم‌مایه‌ و سیاسی است که به محض اینکه به سمت ادبیات می‌رود طرفدار ندارد. ما همیشه طنزی را طنز می‌دانیم که پادشاه ستمگری آن طرف ماجرا هست و ما با آن شوخی می‌کنیم. در نوع سطح پایین‌ترش هم انگار حتما باید با «مادرزن» شوخی کنیم. ولی اگر طنزهای دیگری نوشته شود انگار‌شناختی از آن‌ها نداریم.
 معروف شده خنداندن ایرانی‌ها کار سختی است. چقدر با این نظری که مطرح می‌شود موافق هستید؟
موافق نیستم. بعد از فیلم سینمایی «اخراجی‌ها» فهمیدیم که مردم ما با هر حرف سطح پایینی می‌خندند. آمار فروش این فیلم را در نظر بگیرید. مگر این فیلم فروش نداشته است؟ شوخی‌های سطح پایین در آن وجود داشت که مردم با همین شوخی‌ها خندیده‌اند. اینکه ایرانی سخت می‌خندد را قبول ندارم. هیچ جایی نیست که در شب‌نشینی‌ها مردم کنار هم این‌طور قاه‌قاه نخندند. ایرانی بسیار شل می‌خندد.
 طنز‌هایی که به صورت جوک و اس‌ام‌اس مطرح می‌شود را چطور ارزیابی می‌کنید؟
نمی‌دانم اشخاص خاصی این‌ها را می‌سازند یا گروه هستند، نمی‌دانم ولی یکی از قوی‌ترین‌های نوع طنز است و شک ندارم ذهن خلاقی پشت این شوخی‌ها خوابیده است. همان‌طور که ما لطیفه و جوک داریم، طنز هم داریم. جوک‌ها به لحاظ بافتی با طنز ادبی متفاوت هستند. اما در مورد اینکه می‌گویند ایرانی را سخت می‌شود خنداند نمی‌دانم ملاکشان چیست. بد‌ترین فیلم اکران شده بالا‌ترین آمار فروش را داشته است؛ یعنی یک طنز سبک بیشترین آمار فروش را داشته و ایرانی‌ها هم با این نوع طنز خندیده‌اند.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment