تادانه

7 زن رمان‌نویس معاصر
شیما فرزادمنش (پایگاه اینترنتی زنان و خانواده):‌در دهه‌های اخیر افزایش خیره کننده زنان داستان‌نویس بسیاری را شگفت‌زده کرده است. جریانی که قدمتی کمتر از 70 سال دارد و تنها در 2 دهه اخیر روند افزایش آن پرشتاب بوده است. در واقع شروع داستان نویسی زنانه را می‌توان همزمان با انتشار مجموعه داستان کوتاه سیمین دانشور به نام "آتش خاموش" در سال 1326در نظر گرفت. و در مورد گسترش حضور کمی زنان داستان‌نویس در ادبیات ایران کافی است به این آمار اشاره شود که اگر در فاصله دهه 1310 تا 1340 در برابر هر 18نویسنده مرد با یک نویسنده زن رو به رو بوده‌ایم، در دهه 70 و 80 در برابر هر یک و نیم نویسنده مرد با یک نویسنده زن رو به رو بوده‌ایم. این آمار به خوبی نشانگرگسترش کمی شگفت‌انگیز زنان نویسنده که ناشی از تحولات ساخت اجتماعی در ایران است، می‌باشد. در واقع در رابطه با این حضور کمی زنان ما با دو مسئله اصلی رو به رو هستیم. اول اینکه اساساً حضور فی‌نفسه نویسندگان زن در عرصه ادبیات چه معنا و مفهومی داشته و نشانگر چه تغییراتی می‌تواند باشد؟ و دوم اینکه آیا تمام این داستان‌نویسان به صرف جنسیت خود دارای دغدغه‌های یکسانی در عرصه ادبیات هستند و لزوماً به بازنمایی هویت و مسائل زن ایرانی می‌پردازند؟
رویکردهای سه‌گانه نسبت به گسترش کمی داستان‌نویسان زن
این سؤالات با واکنش‌های مختلفی از سوی تحلیل‌گران و پژوهشگران رو به رو شده است که به طور کلی میتوان تمام آن نظرات را در 3 دسته‌بندی مجزا مشخص کرد. دسته اول صرفِ قلم به دست گرفتن زنان را معادل رهایی زنان قلمداد کرده‌اند و اشاره کرده‌اند زنان از طریق نوشتن صدای خاص و نادیده گرفته شده خود را در جامعه طنین‌افکن می‌کنند. برای مثال دکتر فرزانه میلانی نویسنده، شاعر و استاد ادبیات فارسی و مطالعات زنان دانشگاه ویرجینیای آمریکا معتقد است؛ آثار نویسندگان زن را نباید تنها از منظر ادبیات نگریست، بلکه آنها را بایست به مثابه محصول کنشی اجتماعی دید که از حوزه صرف ادبیات بسی فراتر می‌رود." زنان در سال‌های اخیر توانسته‌اند در قلمروهای فرهنگی‌ای که به صورت مرسوم در اختیار مردان بوده، فضایی از آن خود خلق کنند و قابل توجه‌ترین تحول در ادبیات داستانی زنان رخ داده است. برای نخستین بار زنان در نثر صدایی نیرومند‌تر از شعر یافته‌اند. نوشتن قصه و داستانگویی در واقع یک ضرورت تاریخی برای زنان است. "
گروه دیگری "آثار" نویسندگان زن را بیشتر مورد توجه قرار داده‌اند و معتقد به تقابل این آثار با ایدئولوژی متعارف مردسالار می‌باشند. دکتر نیره توکلی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این زمینه اینچنین عنوان می‌کند: " من معتقدم ادبیات همواره جنسیت محور و جنسیت آگاه بوده. اما آنچه در این ادبیات مفقود یا اندک است، حساسیت به تبعیض جنسیتی است. در بخش اعظم تاریخ طولانی و حجیم نثر و نظم فارسی اگر نگاه بکنیم، می‌بینیم قلم به دست مردان است. دیدگاه مرد محورانه بوده است. ولی آنچه من در اینجا به آن توجه کرده‌ام این است که هر گاه زنان وارد عرصه ادبیات شده‌اند، کوشیده‌اند صدایشان را منعکس کنند. " او ریشه این صدای زنانه را تا مشروطیت پی می‌گیرد و به زنان نویسنده‌ای همچون بی‌بی‌خانم استرآبادی اشاره می‌کند که سردمدار اعتراض علیه ارزش‌ها و تبعیض‌ها بوده‌اند.
اما در کنار چنین نگاه‌هایی که قلم به دست گرفتن زنان را انقلابی در عرصه اجتماعی و ادبی تلقی کرده‌اند، برخی پژوهشگران به نقش ادبیات نوشته شده توسط زنان در بازتولید فرهنگ غالب اشاره داشته‌اند. دکتر تژا میر فخرایی استاد علوم ارتباطات و روزنامه نگاری و دکتر علی اکبر فرهنگی استاد علوم ارتباطات انسانی در رابطه با این رویکرد سوم، پژوهشی با عنوان بررسی تصویر زن در رمان‌های عامه‌پسند داشته‌اند و در این زمینه اینطور نتیجه‌گیری می کنند: "آثار نویسندگان زن، جهان زنانه‌ای را بازنمایی می‌کند که تنها در چهارچوب فرهنگ غالب یک جامعه مردسالار معنا دارد. نقش اصلی را عمدتاً زنان به عهده دارد اما قهرمانان مونث رمان‌های مورد بررسی در محور حوادثی قرار دارند که مردان ایجاد می‌کنند و در نهایت نیز خود آن را حل می‌کنند. فرجام زنان داستان نتیجه بازی سرنوشتی است که عمدتاً به دست مردان رقم می‌خورد."
همچنین میرفخرایی و فرهنگی به این نکته اشاره می‌کنند که دلیل اصلی بازنمایی زن در چهارچوب فرهنگ غالب جامعه در این آثار را می‌توان به خواستگاه اجتماعی و نیازهای "خوانندگان و مخاطبان" این آثار که لزوما زنان روشنفکر نیستند، مربوط دانست. مؤلفان این آثار برای حل تضادها و معضلات داستانی سوختن و ساختن و یا در انتظار معجزه‌ای ماندن را به عنوان بهترین راه حال ممکن برای زنی (خواننده)  تجویز می‌کنند که خود اسیر مناسبات مردسالارانه است. اعطای نقش اصلی به زنان به معنای مقابله با برداشت‌های غالب جامعه از نقش زن در جامعه و خانواده نمی‌باشد، بلکه تنها منعکس کننده همین نقش در زمینه‌ای از ارزش‌ها و هنجارهای غالب فرهنگی است.
اما در کنار این 3 نوع رویکرد که به معنا و مفهوم و نتایج گسترش کمی زنان داستان نویس در ادبیات امروز جامعه ایران می‌پردازند، باید به دو نکته دیگر نیز اشاره داشت. اول اشاره به لزوم توجه به یکدست ندیدن پایگاه اجتماعی - فرهنگی و جنس دغدغه‌های این زنان نویسنده و تکثر عقاید و خواستگاه‌های آنان  است و دوم بررسی محتوای داستان‌ها و آثار آنها است که خود به لحاظ گونه شناسی مخاطب در سه دسته آثار عامه‌پسند، متعالی و بینابینی قرار می‌گیرد.
نکته اول اشاره به این امر دارد که داستان نویسان زن دارای دغدغه‌های یکسانی در رابطه با بازنمایی لزوماً هویت زنان، مسائل و جایگاه آنان نداشته و دارای طیفی از دغدغه‌های متفاوت از مسائل زنان و روابط زن و مرد در خانواده تا روابط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه بوده و هستند. علاوه بر آن در هر کدام از این زمینه‌ها نیز به شیوه‌ای یکسان و از یک منظر به بازنمایی دغدغه‌های خود نپرداخته‌اند، بلکه دارای تفاوت‌های قابل تأملی در رویکردشان نسبت به یک مسائل اجتماعی_ سیاسی و یا روابط میان زن و مرد بوده‌اند. نگاهی به خواستگاه اجتماعی و فرهنگی آنان و دغدغه‌های متفاوتی که در آثارشان از آن صحبت می‌کند، همگی نشان دهنده آن است که حتی نمی‌توان واژه روشنفکری را با یک مفهوم یکدست و یکنواخت در مورد آنها (به عنوان نویسنده) به کار برد. بلکه لازم است تکثر اندیشه‌های آنان و تفاوت‌های میانشان در زمینه داستان نویسی مورد توجه قرار داد. در همین راستا در ادامه نگاهی گذرا خواهیم داشت به پیشینه زندگی و شغلی و دغدغه‌های اساسی چند تن از مشهورترین این نویسندگان با توجه به آثارشان. ضمن آنکه باید اذعان داشت این 7 نویسنده (زویا پیرزاد، راضیه تجار، گلی ترقی، سیمین دانشور، فریبا کلهر، فریده گلبو و فریبا وفی) تنها بخش کوچکی از داستان نویسان زن ایرانی را شامل می‌شوند و تنها به دلیل اقبالی که آثارشان از طرف مخاطبان با آن مواجه شده و در عین حال بحث‌های اجتماعی و فرهنگی که پیرامون برخی از آثارشان ایجاد شده است، به عنوان شاخص در اینجا معرفی می‌گردند.
http://8pic.ir/images/24610465625818219177.jpg 
سیمین دانشور
دانشور در سال 1300 خورشیدی در شیراز زاده شد. او فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان دخترانه و نقاش) بود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسی مهر آئین انجام داد و در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد. سپس برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات فارسی به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رفت. دانشور، پس از مرگ پدرش در 1320 خورشیدی، آغاز به مقاله‌نویسی برای رادیو تهران و روزنامه ایران کرد. او از نام مستعار شیرازی بی‌نام استفاده می‌کرد.
در 1327 مجموعه داستان کوتاه آتش خاموش را منتشر کرد، که نخستین مجموعه داستانی است که به قلم زنی ایرانی چاپ شده‌است. تشویق کننده دانشور در داستان‌نویسی فاطمه سیاح، استاد راهنمای وی، و صادق هدایت بودند. او در همین سال، در حالی که در اتوبوس از تهران راهی شیراز بود با جلال آل احمد نویسنده و روشنفکر ایرانی آشنا شد و دو سال بعد با او ازدواج کرد. در 1328 با مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. دانشور همچنین با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در آنجا دو سال در رشتهٔ زیبایی شناسی تحصیل کرد. وی در این دانشگاه نزد والاس استنگر داستان‌نویسی و نزد فیل پریک نمایش‌نامه‌نویسی آموخت. در این مدت دو داستان کوتاه که دانشور به زبان انگلیسی نوشته بود ، در ایالات متحده چاپ شد.
پس از برگشتن به ایران، دکتر دانشور در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس پرداخت؛ تا این که در سال 1338 استاد دانشگاه تهران در رشتهٔ باستان شناسی و تاریخ هنر شد.وی اندکی پیش از مرگ آل‌احمد ، رمان سووشون را منتشر کرد، که از جملهٔ پرفروش‌ترین رمان‌های معاصر است. در 1358 از دانشگاه تهران بازنشسته شد. وی نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت. مهم‌ترین اثر او رمان سووشون است که به 17 زبان ترجمه شده و درباره رخدادهای زمان رضاشاه است. این بانوی پیشکسوت داستان‌نویس پس از یک دوره بیماری، در سال 86 کار نوشتن را دوباره از سر گرفت و داستانی با نام" برو به شاه بگو" نگاشت، که درباره‌ حضرت علی (ع) و مظلومیت‌های ایشان است. از سیمین دانشور همواره به عنوان یک جریان پیشرو و خالق آثار کم‌نظیر در ادبیات داستانی ایران نام می‌برند. سیمین دانشور در هجدهم اسفندماه سال 1390 در خانه‌اش در تهران درگذشت.
http://www.ketabsarayenik.com/images/goli_taraghi_pic.png 
گلی ترقی
گلی ترقی در 17 مهر 1318 در تهران به دنیا آمد. پدرش لطف‌الله ترقی مدیر مجله ترقی بود. در خیابان خوشبختی به‌دنیا آمد و در شمیران به مدرسه و سپس دبیرستان انوشیروان دادگر رفت. پس از به پایان رساندن سیکل اول دبیرستان به آمریکا رفت. 6 سال در آمریکا زندگی کرد و در رشتهٔ فلسفه فارغ‌التحصیل شد و از آن‌جا که زندگی در آمریکا را دوست نداشت، به ایران بازگشت. پس از بازگشت به داستان‌نویسی روی آورد. او 9 سال در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس در رشته شناخت اساطیر و نمادهای آغازین پرداخت و سپس به فرانسه رفت. وی هنگامی که در ایران بود با هژیر داریوش، سینماگر و منتقد ازدواج کرد. و سپس از یکدیگر جدا شدند. آنها دارای 2 فرزند هستند.
اولین مجموعه داستانش به نام "من هم چه‌گوارا هستم" در سال 1348 توسط انتشارات مروارید منتشر شد.وی پس از انقلاب به فرانسه رفت و در آنجا هم به نوشتن ادامه داد. یکی از داستان‌هایش به نام بزرگ ‌بانوی روح من به فرانسه ترجمه شد. در 1985 این داستان به عنوان بهترین قصهٔ سال در فرانسه برگزیده شد.
http://aftabnews.ir/images/docs/000092/n00092933-b.jpg 
زویا پیرزاد
زویا پیرزاد نویسنده و داستان‌نویس معاصر در سال 1331 درآباداناز مادری ارمنی تبار و پدری روس تبار به دنیا آمد، در همان جا به مدرسه رفت و در تهران ازدواج کرد و دو پسر دارد.
او در سال 1380 با رمان "چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم" جوایز مهمی همچون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا را بدست آورد و با مجموعه داستان کوتاه "طعم گس خرمالو" یکی از برندگان جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در سال 1376 و جایزه "کوریه انترناسیونال" در سال 2009 شد. وی از معدود نویسندگان ایرانی است که تمام آثارش به فرانسوی ترجمه شده‌است.
از دیگر آثار وی رمان "عادت می‌کنیم" و داستان‌های کوتاه "یک روز مانده به عید پاک" و "مثل همه عصرها" است. زویا پیرزاد کتاب‌هایی نیز ترجمه کرده‌است، از جمله "آلیس در سرزمین عجایب" اثر لوییس کارول و کتاب "آوای جهیدن غوک" که مجموعه‌ای است از هایکوهای شاعران آسیایی. وی در حال حاضر همراه با خانواده اش ساکن کشور آلمان است.
http://aamout.persiangig.com/image/jadid/fariba-kalhor-parsksh02.jpg 
فریبا کلهر
وی متولد 4 شهریور 1340 در تهران است و دارای یک فرزند می‌باشد. کلهر رمان نویس و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان است و در حال حاضر گاهی در تهران و گاهی در تورنتوی کانادا سکونت دارد.وی فعالیت خود را از دهه 60 با حضور در مجله‌های رشد، در حیطه ادبیات داستانی کودک و نوجوان آغاز کرده و تالیفات زیادی نیز در این حیطه از خود برجای گذاشته‌است. او حدود سیزده سال، از بدو تاسیس سروش کودکان تا سال‌های ۱۳۸۲ سمت سردبیری ماهنامه سروش کودکان را برعهده داشت و با ویژه‌ نامه کودکان روزنامه همشهری همکاری می‌کرد. کلهر از سال ۹۰ با انتشار رمان‌های "عاشقانه"، "پایان یک مرد"، "شروع یک زن" و "شوهر عزیز من" فعالیت حرفه‌ای خود را به عنوان یک رمان‌نویس بزرگسال نیز آغاز کرد.
فریبا وفی
http://www.bargedan.com/phpThumb/images/authors/1111788.jpg 
فریبا وفی در بهمن سال ۱۳۴۱ در تبریز به دنیا آمد. از نوجوانی به داستان‌نویسی علاقه‌مند بود و چند داستان کوتاه‌اش در گاه‌نامه‌های ادبی، آدینه، دنیای سخن، چیستا و مجله زنان منتشر شد. اولین داستان جدی خود را با نام "راحت شدی پدر" در سال ۱۳۶۷ در مجله آدینه چاپ کرد. به گفته خود وی، هنوز جرئت نکرده بود نام کامل خود را در پای داستانش بنویسد. وفی این داستان را "خودجوش‌ترین" داستانش می‌داند.فریبا وفی استادان تأثیرگذار بر کارش را شامل احمد پوری، رحیم رئیس نیا، زنده‌یاد واعظ، غلامحسین فرنود، کاظم فیروزمند و آقای میرصادقی برمی‌شمارد.  نخستین مجموعهٔ داستان های کوتاه او به نام "در عمق صحنه" منتشر شد و دومین مجموعه، با نام "حتی وقتی می‌خندیم" چاپ شد.
نخستین رمان او "پرنده من" در سال ۱۳۸۱ منتشر شد که مورد استقبال منتقدین قرار گرفت. این کتاب برنده جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱، سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری و دومین دوره جایزه ادبی یلدا شده‌است و از سوی بنیاد جایزه ادبی مهرگان و جایزه ادبی اصفهان مورد تقدیر واقع گشته‌است. رمان سوم او "رویای تبت" که در سال ۱۳۸۴ منتشر شد و چندین جایزه از جمله جایزه بهترین رمان هوشنگ گلشیری و مهرگان ادب را دریافت کرد و تا دو سال بعد به چاپ چهارم رسید. وفی هم‌اکنون با همسر و دختر و پسرش در تهران زندگی می‌کند. از فریبا وفی همچنین رمان "ماه کامل می‌شود" و مجموعه داستان "همهٔ افق" منتشر شده‌است. "در راه ویلا" عنوان کتاب دیگری از وفی است که سومین مجموعه داستان او محسوب می شود.
http://www.ibna.ir/images/docs/000001/n00001163-b.jpg 
فریده گلبو
فریده گلبو متولد 1319، داستان‌نویس و پژوهشگر ایرانی‌ است. او همسر پرویز کردوانی ، جغرافی دان و پدر کویرشناسی ایران است. آنها دارای 2 فرزند هستند.همچنین وی مدرس و روزنامه‌نگار بوده است و دارای رمان‌هایی همچون: جاده کور، حکایت روزگار، دو غریب، بعد از عشق، جادو، کنتس سلما، میراث تاجماه، توران و تندیستن، آوای مقدس و دختر خیاط، چهار شب سرنوشت‌ساز می‌باشد. گلبو همچنین دارای آثار ایرانشناسی مانند نگاهی به ماسوله و نگاهی به ابیانه است.
راضیه تجار
http://img.tebyan.net/big/1387/09/2411522471612616916422352451412219310923385.jpg تجار در 5 آذر 1326 در تهران متولد شد. وي فارغ‌التحصيل رشته روانشناسي است. وی از فعالان عرصه نويسندگي  است و همچنين تاكنون مسئوليتهاي ادبي ـ هنري زيادي را بر عهده داشته‌اند. حضور در شوراي بررسي داستان و كارگاه قصه و رمان حوزه هنري، ارشاد، بنياد شهيد، بنياد جانبازان، مدرس داستان‌نويسي (دانشگاه صدا و سيما)، مسئوليت جلسات نقد و بررسي داستان در حوزه هنري به مدت 16 سال، همكاري با روزنامه ‌جام‌جم، مجله زن روز، مجله سروش، عضو شوراي هنر، تدريس در خانه داستان
فرهنگسراي انقلاب، هلال احمر و سردبيري ادبيات داستاني و دبيري انجمن قلم ايران از بدو تأسيس از جمله فعاليتهاي ايشان در عرصه فرهنگي ـ هنري است. گفتني است رمانهاي "كوچه اقاقيا"، "نرگسها" و "هفت بند" از اين نويسنده به‌عنوان رمان برتر يك دهه در آموزش و پرورش انتخاب شدند. همچنين ايشان به‌عنوان نويسنده زن برگزيده ادبيات هشت سال دفاع مقدس از سوي حوزه هنري برگزيده شدند.
آثار وی شامل کتاب‌هایی چون: نرگسها، زن شيشه‌اي، هفت‌بند، بندهاي روشنايي، سفر به ريشه‌ها، شعله و شب، كوچه اقاقيا، جاي خالي آفتابگردانها، آرام شب‌بخير، گمان مبر شعله بميرد، از خاك تا افلاك و ستاره من هستند.
سخن پایانی
چنانچه در ابتدای بحث عنوان شد، این نویسندگان لزوما دارای سویه‌های مشترک معنایی و محتوایی با یکدیگر نبوده و صرفاً به دلیل شاخص بودن در حوزه داستان نویسی و ادبیات در طی این 70 سال به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. به همین دلیل نگاه تاریخی نسبت به این روند نداشته و صرفاً نشان دادن تنوع خواستگاه‌های اجتماعی و اقتصادی نویسندگان همراه با تفاوت در دغدغه‌ها و اشکال بازنمایی آنها هدف اصلی این یادداشت بوده است.
علاوه بر این نکته‌ی دیگری که در بخش ابتدایی بحث اشاره‌ای به آن شد، بحث تفاوت میان آثار داستان نویسان زن به لحاظ گونه‌شناسی محتوایی بود که در سه دسته عامه پسند، متعالی و بینابینی قرار می‌گیرند. حسن میر عابدینی منتقد و پژوهشگر ادبی معتقد است: گرچه معیار مشخصی برای این دسته بندی وجود ندارد ، اما می‌توان ملاک های عینی‌تری تعریف کرد تا منتسب کردن هر اثر به یکی از این سه گروه، توجیه پذیر و خارج از سلیقه شخصی محقق صورت پذیرد. با ترسیم طیفی که یک سر آن اقبال عامه (نشانگر عامه‌پسند بودن اثر) و سر دیگر آن توجه روشنفکران و منتقدان ادبی (نشانگر تعلق آن به ادبیات متعالی) باشد. می‌توان آثار بینابینی را آثاری دانست که هم تا حدی از اقبال عامه برخوردارند و هم تا حدی از اقبال روشنفکران.
بدین ترتیب آثاری چون "چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم" اثر زویا پیرزاد و " پرنده من" اثر فریبا وفی جزو آثار بینابینی محسوب شده و "سووشون" اثر زنده یاد سیمین دانشور در دسته آثار متعالی قرار می‌گیرد. همچنین آثاری چون "شوهر عزیز من" اثر فریبا کلهر در گروه آثار عامه‌پسند جای می‌گیرند.

انتشارات آموت به تازگی طرح ثبت سفارش تلفنی خرید کتاب و ارسال رایگان به شهرهای مختلف کشور را نیز آغاز کرده است. شماره تلفن‌های 66496923، 88490392، 09360355401 برای ثبت سفارش و ارسال رایگان کتاب (خرید حداقل 4 عنوان) در خدمت علاقمندان کتاب‌های نشر آموت است. 

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com