تادانه

مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است
غروب تاسوعاست و پهلویم درد می‌کند؛ یعنی شکسته است؟
غروب تاسوعاست و فیلم «مهمان‌کشی» داود میرباقری را دارم می‌بینم از تلویزیون که تلفن زنگ‌ می‌زند. محسن فرجی است. شماره بچه‌های مشهد را می‌خواهد. تلفن «حسین لعل‌بذری» را می‌دهم و بعد می‌گویم بهش که البته می‌دانم «جواد کلیدری» و همسر مهربانش «نرگس برهمند» با او رفاقت نزدیک‌تری داشتند. به آن‌ها زنگ بزن.
غروب تاسوعاست و به فرجی می‌گویم: «دروغ است! دروغ است!»
می‌گوید: «نه. علیرضا بهرامی می‌گوید. خودش و زنش و دخترش.»
می‌روم باز در تاریکی غروب تاسوعا، «مهمان‌کشی»‌ را می‌بینم و زار می‌زنم بر این همه عهد شکنی. بر کُشتنِ غریبانه مسلم بن عقیل. بر جفاهای این همه مهمان‌کش.
یاد غروب دیگری می‌افتم که به دوستی می‌گفتم: «پنج سالی است سر خاک ِ پدربزرگم نرفته‌ام. از خودم خجالت می‌کشم که برای خاطر خودم، و به ظاهر برای او، برایش زار بزنم. ما مردگان‌مان زنده‌ می‌شوند با رفتن‌شان و این ماییم؛ خودخواهان روزگار که بر فراق رفتن‌شان برای خود زار می‌زنیم. یا ظلمی روا داشته‌ایم آن‌ها را و یا مهربانی‌ دیده‌ایم از صورت‌شان و حالا که رفته‌اند، راهی دیگر نداریم برای حلالیت طلبیدن و یا دیدن مهربانی دوباره‌شان.»
غروب تاسوعاست. خورشید قرمز قرمز دارد می‌افتد روی پشت بام بلند سر خیابان پاس- فرهنگیان. دوباره محسن فرجی زنگ می‌زند: «لعل‌بذری خبر نداشت. برهمند بی‌خبر بود. گفته زنگ می‌زند به جواد. بعد جواد زنگ می‌زند به فرجی. بعد فرجی می‌شنود: «بله. من الان بالای جنازه‌ام.»
شماره کلیدری را پیدا می‌کنم.
- جواد راسته؟
- بله عزیز.
- کجا؟ کی؟
- از شمال برمی‌گشتند. بعد از قوچان. با همسرش (الهام اسلامی) و دخترش.
- چطوری؟
- چپ کردند.
غروب تاسوعاست و من دارم به کتاب آخرش فکر می‌کنم؛ به «مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است.»
غروب تاسوعاست و همین دیروز بود که عکس‌ «ساعد فارسی‌رحیم‌آبادی» و «سعید موحدی» و «عباث جعفری» را در تادانه نگاه می‌کردم و دلم لرزید باز از رفتن دوستی.
و حالا برای «غلامرضا بروسان» مرثیه می‌خوانم که به پهلو افتاده است.
خدایش بیامرزاد.


غلامرضا بروسان (آمدن: 1352 - رفتن: 1390)
الهام اسلامی (آمدن: 1362 - رفتن: 1390)




غلامرضا بروسان - الهام اسلامی - لیلا / عکس از کتابلاگ


عکس از اینجا

مرتبط:
گزارش تصویری تشییع شاعر ... خبرگزاری مهر
مراسم تشييع غلامرضا بروسان در مشهد برگزار شد ... ایسنا و مهر تشییع پیکر غلامرضا بروسان و الهام اسلامی ... ایسنا و مهر و مهر
الهام اسلامی در آهی محله آرام گرفت ... اینجا

با خانواده رفتيم تماشاي آقاي دولت‌آبادي
گفتگوی یاسین نمکچیان با بروسان ... اینجا

چطور می‌توانم به چاقوها اعتماد کنم؟
گفتگوی مجتبا پورمحسن با بروسان ... اینجا

هفت مرثیه شمس لنگرودی برای بروسان و اسلامی ... اینجا
شعر نرگس برهمند برای الهام اسلامی ... اینجا
مرثيه آرش شفاهي براي بروسان و اسلامي ... اينجا

شمس لنگرودی ... اینجا
احمد پوری ... اینجا
علی عبداللهی ... اینجا
علیرضا بهرامی ... اینجا
نرگس برهمند ... اینجا
جواد کلیدری ... اینجا
آرش شفاعی ... اینجا
محمدهاشم اکبریانی ... اینجا

بازتاب تادانه در ایسنا ... اینجا

قائم‌مقام «شعر و ادب» درگذشت بروسان و اسلامي را تسليت گفت ... اینجا
گرامیداشت بروسان در کتاب روشن ... اینجا
بزرگداشت بروسان در تهران ... اینجا

محسن فرجی: چون‌بادهای آخر پاییز خسته‌ام ... اینجا

آه، که چه دلی دارم برای سوختن ... اینجا
بروسان، شاعر زلالی‌ و تنهایی‌ ... اینجا
خداحافظ شاعر؛ خداحافظ ... اینجا
برای شاعر عشق و مرگ ... اینجا
هوای مجتبا را نگه داریم ... اینجا
شعر را تنها گذاشت و ... اینجا
حالا وقت رفتن نبود ... اینجا
باز هم دستان مرگ ... اینجا
از اهالی امروز بود ... اینجا
برای شعرهای غمگین ... اینجا
مرگ دو شاعر به تصادف ... اینجا
یادواره غلامرضا بروسان ... اینجا
چند شعر از الهام اسلامی ... اینجا
به کجا تسلیتی بفرستیم ... اینجا
برایم با دست‌و‌دل‌بازی گریه کنید ... اینجا
شنبه خوب، شنبه تولد، شنبه کتاب ... اینجا
زندگی با یک شاعر سخت نیست؟ ... اینجا
دو شعر جدید از غلامرضا بروسان ... اینجا
تصاویر کتاب بروسان بکر و منسجم هستند ... اینجا
آیا غلامرضا بروسان «آرتور رمبو» است؟ ... اینجا
غلامرضا بروسان، برنده اولین جایزه شعر خبرنگاران ... اینجا
غلامرضا بروسان برگزيده‌ي دومين جايزه‌ي شعر «نيما» شد ... اینجا

غلامرضا بروسان و الهام اسلامی در حادثه رانندگی درگذشتند ... قدس‌آنلاین - مهر - ایسنا


به نقل از وبلاگ «غزلداستان» محسن فرجی

× عنوان مطلب: آخرین کتاب زنده‌یاد غلامرضا بروسان که در نمایشگاه کتاب عرضه شد.
× دو عکس زنده‌یادان در قونیه از آرشیو خصوصی «فاطمه حق‌وردیان» شاعر است.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment