تادانه

یادداشت های روزانه
  • از چشم انتظاری چی مانده جز چشمخانه خالی؟
  • وقتی هستی، هستم. وقتی می ری، منی دیگه نیست.
  • من با آرزوهایم زندگی می کنم و تو با زندگی ات، آرزو.
  • وقتش رسیده بیایی، می دانی که اگر نیایی، من هم بلد نیستم بیایم.
  • کشیدن غم تو، کار هر نقاش نیست.
  • دارم می گردم؛ خودش، خودش را نشانم خواهد داد؟
  • من کوهکن ام اگر شیرینی ات بگذارد.
  • تنهایی، تنهایی می آورد.
  • باد آمده بود لای بید و آفتاب با گردنم بازی می کرد؛ باور کنم این ها با پای خودشان آمده بودند؟
  • تمام این روزهایم، تمام این روزهایم شده ای.
  • چقدر دلم می خواهد گربه ات باشم. خدا می داند و نگاهت.
  • چقدر ظالم بودم که حاضر شدم راهی سفر شوی.
  • کاش دلتنگی را دل بود تنگ ناشده.
  • چه بنویسم که وقتی هم خوابم، تو بیداری.
  • تب و شب و قصه های هزار و یکشب؛ مایعات و سرفه مدام.
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment