تادانه

دلتنگم ساعد! دلتنگ!

عکس: شهرام غلامپور

خدا می داند چقدر این روزها دوست دارم از خستگی کنار برادرم، معلمم، دوستم، بزرگم و راهنمایم «ساعد فارسی رحیم آبادی» بخوابم و بگوید: بلند شو مرد! بلند شو!
اما نیست، خیلی سال است که نیست و من فقط از کنار قبرستان رحیم آباد که رد می شوم، برایش دست تکان می دهم.
خودش می داند که این روزها چقدر حسودی اش را می کنم که رفت و نماند و ندید و ... خسته نشد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment