تادانه

مولوی
این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام / این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام
دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام / عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده‌ام
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی / دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام
دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته / من با اجل آمیخته در نیستی پریده‌ام
امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد / خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیده‌ام ... ادامه
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment