تادانه

از هفت آسمان ِهفتان
هفتان

چندش آور است این وضعیت

هفتان را مالِ کسی نمی دانستم؛ از همان اول حتی. حتی یادِ خود سیدرضا شکراللهی می آید که یکی از کاربران همیشه فعال هفتان بودم؛ اگرچه مدام آقای مدیر هشدار می داد که فقط روزی یک لینک می توانی بدهی! هفته ای یک بار به خودت می توانی لینک بدهی! و ... اما کجا بود گوش شنوا.

هفتان را مال خودم نمی دانستم مال همه بر و بچه های فرهنگی بود؛ نویسنده و شاعر و نقاش و عکاس و خواننده و شنونده و علاقمند.

هفتان که نه مال من بود و نه مال کسی، گاهی عصبانی ام می کرد و سیاست های گاه محافظه کارانه و گاه جانبدارانه و گاه خودخواهانه مدیران و گردانندگانش دلخورم می کرد اما هفتان را دوست داشتم و هر صبح سلامش می دادم و بی شب بخیر به او از اینجا نمی رفتم.

هفتان مال کسی نبود که بیایند به این راحتی درش را تخته کنند؛ یعنی عرضه اش را اگر دارند یکی حتی کاریکاتور کوچکی مثل هفتان را بیاورند و بعد هفتان ما را فیل+تر کنند. نه آن که بیایند و مثل آن اول هابا تیشه بیفتند به جان نقش های بیچاره آثار فرهنگی؟

هفتان محفلی نبود برای راهنمایی به هفت آسمان هنر بلکه خودش هفت آسمان داشت از هفت هنر.

هفتان اسمش هم جالب بود.

هفتان، هفتان بود، نه مال شکراللهی و نه مال من و نه مال هیچ کس؛ لطفا به هفته نرسیده، از خرِ شیطان بیایید پایین و این آخرین روزنه معرفی دوستان خودتان را کور نکنید!

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment