تادانه

از دكتر جليل دوستخواه
يك شادماني تمامي غم‌اندوهي اين روزهاي سرشاري از بي‌هودگي را كناري مي‌زند و تواني دوباره مي‌بخشدم كه بمانم و منتظر بمانم تا دخترم را بزرگ كنم و همسري خوب باشم و دوستي مهربان و ... هنوز توان داشته باشم تا زود از كوره در نروم و خوشحال بشوم از ديدن طرح جلد آماده شده مجموعه داستان جديدم "اژدهاكشان" كه گويا به زودي منتشر مي‌شود.
و اميد بدارم به سال تازه كه شايد دو جلد از قصه‌هاي مردم رودبار و الموت كه به همراه افشين نادري گردآورده‌ايم به همراه "به دنبال حسن صباح" (داستان زندگي خداوند الموت) و شايد "زندگي صائب تبريزي" و داستان بلند "خروسخوان" از محاق درآيند و چشمم به جمال‌شان روشن بشود.
و شاد باشم كه شايد كاري خوب گيرم بيايد و اين كلمات نيامده را بياورم روي كاغذ و آني بنويسم كه تاكنون ننوشته‌ام و آني باشم كه نبوده‌ام.
اين شادماني كم‌شادماني‌اي نبوده.
دكتر جليل دوستخواه را مي شناسيد اينجا و اينجا و اينجا. خوشحالم تادانه را ديده در اينجا و اينجا و باعث شده اين شادماني چون عيدانه‌اي اين سو بيايد.
ممنون آقاي دكتر! كاش چنان باشد كه شما در کانون پژوهشهای ايران شناختی ديده ايد.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment