تادانه

شیرکو بی‌کس، شاعر بزرگ کرد
خوابگاه سنایی بودیم؛ زیر پل کریمخان. آن وقت‌ها این ساختمان هفت طبقه‌ای که اول خیابان سنایی و زیر پل کریمخان حالا شده به گمانم اداره کشتیرانی، خوابگاه سنایی وابسته به کوی دانشگاه تهران بود و من و محسن فرجی سال‌های 1373 و 1374 را در این خوابگاه بودیم. البته مهدی مرعشی و حسین بهلول هم بودند. زنده یاد ساعد فارسی رحیم آبادی و رضا هدایت هم زیاد به ما سر می‌زدند.
آن وقت‌ها دفترچه یادداشت‌های کوچکی داشتم که هنوز دارم. مدام از هرچه خوشم می‌آمد تویش می‌نوشتم؛ شعر. طرح. حرف‌های بزرگان و ...
حالا که نگاه می‌کنم می‌بینم چند صفحه از یکی از این دفترچه یادداشت‌ها اختصاص پیدا کرده به چند شعر از شیرکو بی‌کس، شاعر بزرگ کرد.
یادم می‌آید این شعرها را از روی مجله دنیای سخن و آدینه نوشته بودم. بعدها در روزنامه‌ها خواندم مترجمی که این شعرها را ترجمه کرده بود زود درگذشت. نام سیدعلی صالحی هم از آن زمان کنار این ترجمه‌ها بود و همیشه شاید همین مساله باعث می‌شد فکر کنم صالحی، کرد است و البته ابروها و سبیل و موهای بلندش، در این باور بیشتر کمکم می‌کردند.
دیروز کتاب سلیمانیه و سپیده دم جهان را که دیدم، از شادی نمی‌دانستم چکار کنم. مجموعه‌ای از شعرهای شیرکو بی‌کس را به زبان فارسی می‌دیدم.
ادامه مطلب

Labels: , , , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com