تادانه

پرسه‌زني ارديبهشتي در میان کتاب ها
لذت پرسه زدن در لابه‌لاي رفقاي كاغذي را تنها كساني مي‌دانند كه عمري را به پاي اين رفاقت گذاشته باشند. حالا فرقي ندارد كه اين پرسه زدن در يك كتابفروشي كوچك باشد يا در لابه‌لاي غرفه‌هاي نمايشگاه كتاب. مهم عمري است كه همراه با كلمه‌ها گذرانده‌ايد و گم شدن در هياهوي كارناوالي كه به واسطه حضور چندروزه اين رفقا در مصلاي تهران برپا شده‌است. پيشنهادم اين است كه حتما با يك ليست خوب و پر و پيمان به نمايشگاه كتاب برويد، حتي اگر آن قدر هزينه خريدهايتان بالا باشد كه پول بازگشت به خانه و خوردن ناهار و تنقلات را هم نداشته باشيد، باز هم ارزشش را دارد كه هر آن چه را كه بايد، بخريد و دلتان در غرفه‌هاي مصلا و در بين رفقاي‌تان جا نماند. حتما اگر عشق كتاب باشيد و با شلوغي سرسام‌آور نمايشگاه هم مشكلي نداشته باشيد، يك سال انتظار كشيده‌ايد تا در يك فرصت 15-10 روزه در نيمه‌هاي ارديبهشت، و با تخفيف‌هاي ويژه از نمايشگاه خريد كنيد. بهترين ساعت براي بازديد از نمايشگاه هم حول‌و‌حوش صبح و ظهر است كه تراكم جمعيت در غرفه‌ها خيلي كمتر و سر غرفه‌داران هم براي راهنمايي شما، خلوت‌تر است. هرمس، ني، چشمه، ثالث، نيلوفر، تنديس، افق، حوض نقره، مثلث، ماهي، حرفه هنرمند، ققنوس، اميركبير، مركز، آموت، مرواريد و... اسامي آشنايي براي همه كتابخوان‌ها هستند كه سر زدن به هر كدام‌شان هم خوراك خوبي براي همه كرمِ كتاب‌ها خواهد بود. چرا كه اگر همه كتاب‌هاي دلخواه‌شان را هم نخرند، مي‌توانند ليست كتاب‌هاي منتشر شده هر نشر را از غرفه‌اش بگيرند و ليست خريد يك سال آينده‌شان را تنظيم كنند. خوب كه در بين غرفه‌ها، گشت زديد و كتاب خريديد و كتاب ديديد، مي‌توانيد به بيرون از شبستان بياييد و اين بار در كارناوال خوراكي‌ها هم شركت كنيد. البته اگر اهل كتاب غيرفارسي خواندن هم باشيد، پس از شبستان غرفه ناشران خارجي را هم بازديد كنيد و بعد به سراغ غرفه‌هاي غذاهاي رنگارنگ مصلا برويد. آن جا هم از «هايدا» گرفته تا «هاني» و خيلي از رستوران‌هاي دوست داشتني ديگر، شعبه دارند. از كباب تركي گرفته تا ذرت مكزيكي يا چلوكباب برگ. مي‌توانيد از اين منوي گسترده غذاي‌تان را انتخاب كنيد و بعد كنار چمن‌هاي سرسبز حياط مصلا نشسته و غذاي‌تان را نوش جان كنيد و به اين بينديشيد كه يك سال آينده‌تان را در كنار واژه‌ها و نويسنده‌هاي دوست داشتني طي خواهيد كرد.
پي‌نوشت: حتي اگر خيلي هم عشق كتاب نباشيد، باز هم سرزدن به نمايشگاه براي‌تان خالي از لطف نيست. يك نمايشگاه است؛ درست مثل اسمش. نمايشگاهي از آدم‌هاي مختلف و فرهنگ‌ها و تفكرات مختلف و ناشرهايي كه تفاوت‌شان از زمين تا آسمان است و خب چه تجربه‌اي بهتر از تماشاي اين همه رنگ و اين همه تفاوت. اين فرصت چند روزه را، حتي اگر ساكن تهران هم نيستيد، از دست ندهيد.

* منتشر شده در روزنامه «شرق» 22 اردیبهشت 90

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment