تادانه

نظرکرده با مقدمه عبدالرحمان عمادی
چند سالی بود در جریان ِ کار «فرشته بهرامی» بودم؛ گردآوری آیین‌ها و باورهای امامزاده‌های رودبارالموت غربی.
بعد فهمیدم این کار را تمام کرده و مشغول کار دیگری است؛ گردآوری آیین‌ها و باورهای حمام‌های قزوین.
دیدم اگرچه هیچ حمایتی ازش نمی شود اما کاری کرده کارستان؛ به خودم قول دادم به هر قیمتی شده دنبال کتابش را بگیرم؛ حتی اگر یک نسخه‌اش به فروش نرسد.
کتاب که تایپ شد، یک نسخه اش را رساندم به «عبدالرحمان عمادی». گفتم «آقای عمادی! زحمت می کشید یه نگاهی بهش بیندازید؟»
نشان به آن نشان که چهار پنج روز بعدش زنگ زد که تشریف بیاورید ببرید.
رفتم. برداشته بود شصت بیت گفته بود درباره نظرکرده و امامزاده و بزرگوار. برای هر بیت هم یک صفحه پی‌نوشت. گفتم آقای عمادی! این که شده خودش یک کتاب دیگر!
فردایش زنگ زد و گفت: تشریف بیاورید ببرید.
رفتم. مقدمه ای نوشته بود مناسب ِ کتاب «نظرکرده».
شادمانی ام چندجانبه بود؛ هم از این جهت که آقای عمادی از کتاب خوشش آمده و هم اینکه برای کتاب مقدمه نوشته بود.
دیروز هم کتاب را برایش بردم و شادی اش در عکس پیداست.


عبدالرحمان عمادی، ایرانشناس پیشکسوت

Labels: , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment