تادانه

گفتگو با نویسنده رمان «دیدا»
مجله چلچراغ: عشق هایی که به سرانجام می رسند برای ما آن قدرها جذاب نیستند. اما وقتی دو عاشق، تا انتهای کار به دنبال هم اند، قصه جالب می شود. حتی شاید آخر قصه گریه کنیم اما این قصه ها را بیشتر دوست داریم. قصه عاشقانه «دیدا» و طاهر هم از این داستان هاست. طاهر مردی جنگوست که عاشق زنی می شود و این دو نمی توانند به هم برسند. نویسنده تاریخ و این ماجرای عاشقانه را به هم آمیخته و نتیجه اش یک کار خواندنی شده. البته گاهی وجه تاریخی ماجرا پررنگ است مثل سه فصل اول رمان. «ابراهیم میرقاسمی» فیلمنامه هم می نویسد و در این رمان هم دوربین به دوش دارد. ببینیم در مورد رمانش چه می گوید.

• آیا «دیدا» برای جذاب شدن قصه طاهر وارد رمان شد؟
قرار بود ما در مورد شخصت های ایرانی کار کنیم و اسم طاهر به گوش من خورده بود: طاهر ذوالیمینین. این کنجکاوی برای من ایجاد شد که چرا این آدم را با «دو دست راست» توصیف کرده اند. همین کنجکاوی مرا به سمت 11-12 منبع کشاند که یکی از آن ها سریال «ولایت عشق» بود. بالای پنج هزار صفحه خواندم تا این کتاب را بنویسم. توی همین تحقیقات به یک اسم برخوردم: «دیدا». اما خیلی کم در موردش نوشته بودند. یعنی یکی دو پاراگراف در پنج هزار صفحه. فقط همین قدر می دانستم که این خانم معشوقه طاهر بوده. «دیدا» چنگ نواز بسیار خوبی بوده و طاهر هم برای او شعر می گفته اما این دو هر دو هرگز به هم نرسیدند. همین جا نطفه این رمان بسته شد. ما همیشه در تاریخ مردها را داشتیم و شمشیر را، حالا می‌خواستم از دیدی لطیف به این ماجرا نگاه کنم ... ادامه گفتگو

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment