تادانه

داستان‌نویسی زنان | بلقیس سلیمانی
بلقیس سلیمانی گفت: زنان داستان‌نویس ما طی سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته‌اند و به همان‌ اندازه که زیاد می‌نویسند، به همان اندازه، خواننده اصلی ادبیات داستانی نیز زنان هستند.
این داستان‌نویس در اولین جشنواره منطقه‌ای داستان کوتاه ایلام «راوی» در سخنرانی‌ای با موضوع «داستان‌نویسی زنان ایران؛ بحران هویت» افزود: می‌گویند یکی از دلایل افزایش تعداد زنان نویسنده، این است که اصولا زن‌ها، مردها را سرکار گذاشته‌اند. به این معنا که مردها،‌ دوشیفت و سه شیفت کار می‌کنند و فرصت فکر کردن، نوشتن و خلق آثار از آن‌ها گرفته شده و بنابراین خانم‌های خانه‌دار فرصت فراوان به‌دست آورند تا به کلاس‌های مختلف سفره‌آرایی، گل چینی و داستان‌نویسی بروند.
نویسنده رمان «بازی آخر بانو» اضافه کرد: حقیقت امر این است که ممکن است این موضوع یکی از عوامل اتفاق افزایش زنان نویسنده در ایران باشد اما دلیل اصلی نیست.
سلیمانی گفت: عده‌ای معتقدند ما صاحب ادبیاتی به نام «ادبیات آشپزخانه‌ای» شده‌ایم. ادبیاتی که زنان هنگام سرخ کردن پیاز داغ، رمان هم می‌خوانند و پیازشان را هم برهم می‌زنند. این نوع ادبیات معمولا ویژگی خاص خود را دارد که بدنه مردهای طرفدار ادبیات داستانی برای تحقیر نویسندگان، این عنوان را به کار می‌برند.
نویسنده «خاله بازی» گفت: گروه مذکور می‌گویند ادبیات آشپزخانه‌ای نیاز به تفکر ندارد، سرگرم‌کننده است و شخصیت‌های اصلی آن را زنان تشکیل می‌دهند و مسایل زنان در آن‌ها مطرح می‌شوند و اصولا ادبیات جدی نیستند.
بلقیس سلیمانی افزود: به نظر من مساله اصلی در میان یک گفتمان وسیع مطرح می‌شود و آن پیگیری هویت است.
سلیمانی افزود: در صد سال اخیر که ما با غرب مواجه شدیم، بحران هویت، یکی از بحران‌های اساسی بلوکی مثل ما بوده است که دارای پیشینه بسیار قوی بود. برای ملت‌هایی که دارای تاریخ و فرهنگ نیستند، بحران هویت مطرح نمی‌شود اما در ایران این بحران به‌وجود آمد.
وی در جشنواره «راوی» در ایلام خاطرنشان ساخت:‌ من به عنوان یک داستان‌نویس، به عنوان یک زن،‌ به عنوان مادر، به عنوان جوان،‌ به عنوان یک شهروند سیاسی و ... این سوال برایم مطرح شد که «من کیستم؟» و این آغاز بحران هویت بود.
این منتقد ادبیات داستانی گفت: زن‌های ما بیش از مردان،‌ دچار بحران هویت شدند و همین جا بود که از خودشان پرسیدند من کیستم؟ و به همین دلیل زن‌های ما اول شروع کردند به خواندن و بعد نوشتن. یا به نوعی می‌توان گفت همپای هم، خواندن و نوشتن را انجام دادند تا به آن سوال اساسی «من کیستم» پاسخ بدهند.
بلقیس سلیمانی اضافه کرد: اولین داستان‌نویس ما «سیمین دانشور» است که دو دهه پس از آغاز انتشار آثار مردان نویسنده، داستان‌های خود را منتشر کرد و به همین دلیل زنان نویسنده، با فاصله‌ اندک،‌ توانستند به جایگاه خود برسند.
وی افزود: زنان نویسنده قبل از هر چیز سعی کردند تعریفی از یافته‌های خود پیدا کرده و شرایط ارتباطی خود را مشخص کنند. اول از هرچیز رابطه خود با مردان اطراف خود را واکاوی کردند. این مردها لزوما شوهران‌شان نیستند. این مردان می‌توانند دوستان دوران کودکی، دوستان دوران نوجوانی، معشوقه‌های‌شان یا پدران و فرزندان‌شان باشند.
نویسنده «بازی عروس و داماد» گفت:‌ حفاظت از خانه و خانواده در فرهنگ ما از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و زن‌ها در حفاظت از خانه و خانواده، استاد هستند. وقتی می‌گوییم خانه و خانواده، می‌تواند میهن هم باشد. به همین معنا، زن ها حافظان سنت هستند. زن‌ها در طول تاریخ، فرزندان و شوهر خود را به جنگ فرستادند و در زمان لازم، خود وارد عمل شده‌اند.
وی افزود: زن‌ها دوست دارند دوران کودکی را واکاوی کنند و معتقدند این دوره،‌ دوره تاثیرگذار زندگی است. برخی دنبال معضل زن بودن هستند. برخی حتی به بررسی جایگاه زن در اسطوره‌ها می‌رسند.
سلیمانی در ادامه، به «شهرنوش پارسی‌پور، منیرو روانی‌پور، فریبا وفی، فرخنده آقایی و ...» به عنوان زنان نویسنده معاصر اشاره کرد و به بررسی آثار آن‌ها پرداخت.











یوسف علیخانی - ابوتراب خسروی - بلقیس سلیمانی

Labels: , ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment