تادانه

شاملوی نویسنده آری، شاملوی شاعر نه
http://www.iketab.com/Attach/SMMPBBooks/BookMan/79100/639d678852f919b4f02ad9bf8bd21490.jpg 
این‌ها روزها دارم «پابرهنه‌ها»ی زاهاریا استانکو را با ترجمه‌ی خیره‌کننده «احمد شاملو» می‌خوانم. دقیقا همان حسی را دارم که وقت ِ خواندن «دُن آرام» شولوخوف با ترجمه ی «احمد شاملو» داشتم.
این حس‌ها زمان خواندن ترجمه‌ی «شازده کوچولو» و حتی خواندن «کتاب کوچه» هم بهم دست می‌داد.
و عجیب اینکه هیچ‌وقت جز در یکی‌دو مجموعه شعر شاملو مثل «ابراهیم در آتش» و «مدایح بی‌صله»اش و شعرهای ترجمه‌اش، او را هیچ‌وقت قابل مشق کردن نمی‌بینم.
اما اگر روزی‌روزگاری معلم بشوم، حتما از بچه‌های داستان‌نویس خواهم خواست از روی نثر «احمد شاملو» مشق کنند؛ کاری که مطلقا نمی‌شود با کارهای بعضی نویسنده‌ها مثل «محمود دولت‌آبادی» یا «هوشنگ گلشیری» یا «غلامحسین ساعدی» کرد؛ و این موضوع البته چیزی از داستان‌گو بودن‌شان کم نمی‌کند.
و کاش «احمد شاملو» داستان‌نویس می‌شد تا شاعر.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com