تادانه

خانه‌دارها هم جايزه داشته باشند
محمدهاشم اکبریانی (روزنامه آرمان): عده‌اي با اين استدلال كه برخي جوايز خصوصي راه به بي‌راهه برده‌اند و نتوانسته‌اند و يا نمي‌توانند در عرصه ادبيات تاثيري مثبت برجاي گذارند حكمي كلي مي‌دهند كه اين جوايز بايد متوقف شوند. علاوه بر اين برخي ديگر اين بحث را نيز پيش مي‌كشند كه نبايد هر فرد يا جمعي دست به تشكيل جايزه بزند چرا كه اين كار شايستگي‌هايي مي‌خواهد كه در هر كس يا گروهي نمي‌توان ديد.
اين ديدگاه به هيچ‌روي نمي‌تواند قابل دفاع باشد. اولا مثبت يا منفي بودن يك حركت ادبي نمي‌تواند چندان از سوي يك يا چند نفر قضاوت‌پذير باشد. طبيعي است هر فرد نگاهي دارد كه متناسب با آن به ارزيابي يك جايزه ادبي مي‌پردازد. در بسياري موارد جايزه‌ها از اين جهت مورد مخالفت قرار مي‌گيرند كه با نگاه و ديدگاه مخالفان همسويي ندارند نه آن‌كه ادبيات را دچار عقب‌افتادگي كرده‌اند. ثانيا وقتي سخن از شايستگي به ميان مي‌آيد باز هم همين اصل مصداق دارد. شايستگي براي راه‌اندازي يك جايزه را چه كسي تعريف مي‌كند و با چه شاخص‌هايي اين تعريف انجام مي‌شود؟ به عبارت ديگر با چه ابزار متقن و محكمي مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه يك فرد يا گروه شايستگي داشتن يك جايزه را دارد يا خير؟ بايد گفت نگاه‌هاي متفاوت تعريف‌هاي متفاوتي از «شايستگي» ارائه مي‌دهند كه ضرورتا مورد تاييد همگان نيست.
به نظر مي‌رسد وجود جوايز ادبي مستقل و خصوصي از جهات مختلف حائز اهميت است و تاثيرات مهمي بر ادبيات برجاي مي‌گذارد.
مهم‌ترين تاثيري كه مي‌توان به آن اشاره كرد ظهور تنوع و تكثر ادبي است كه لازمه رشد ادبيات است. اگر هر فرد يا جريان ادبي جايزه‌اي را تشكيل دهد بي‌گمان جايزه‌هايي با سلايق و ديدگاه‌هاي مختلف شكل گرفته است كه مي‌تواند با معرفي يك كتاب به عنوان كتاب برگزيده، علاقه و تفكر يك گروه را نمايندگي كند. همين تنوع و تكثر است كه سبب مي‌شود افراد به تناسب سليقه و انديشه خود كتاب دلخواهشان را نيز به‌دست آورند. اين امر علاوه‌براين كه خوانندگان جديدي خلق مي‌كند نويسندگان جديدي نيز پرورش مي‌دهد. اگر كسي كه ظرفيت و توانايي نوشتن دارد به اين نتيجه برسد كه نوشته‌اش مي‌تواند توسط جايزه‌اي مورد نظر قرار بگيرد طبيعتا سعي در نوشتن خواهد كرد. اين بدان معني نيست كه هر كس دست به قلم برد و انگشت‌ بر كي‌برد گذاشت نويسنده خواهد شد اما از ميان افراد زيادي كه چنين كاري خواهند كرد در نهايت يك يا چند نويسنده به ادبيات معرفي خواهد شد كه مي‌تواند از افتخارات جامعه ادبي نيز باشد.
بر اين اساس هر گروه، جريان و فردي مي‌تواند براي خود جايزه‌اي داشته باشد. در اين مورد تا آن‌جا مي‌توان پيش رفت كه بتوان گفت حتي «خانه‌دارها»، «مغازه‌دارها»، «دانش‌آموزان مقطع ابتدايي» و... هم مي‌توانند جايزه خود را داشته باشند. اين گفته شايد در نگاه اول نوعي ناديده گرفتن شان و جايگاه ادبيات به نظر برسد اما اگر از نگاه نخبه‌گرايانه كه جز خود (كه البته نخبه به حساب مي‌آيد) براي ديگر اقشار اجتماعي اهميت و احترامي قائل نيست، دست بشوييم آن‌گاه به نظري ديگر خواهيم رسيد. اگر از برج عاج پايين بياييم و خود را در كنار افراد و طبقات مختلف قرار دهيم خواهيم ديد هيچ اشكالي ندارد كه زنان خانه‌دار هم صاحب جايزه‌اي ادبي باشند تا كتاب‌هاي شعر يا داستاني را كه از نظرشان «خوب» است به خانه‌دارها معرفي كنند و آن‌ها بتوانند كتابي همسو با طرز زندگي خود را بيابند و بخوانند؟ گرچه اين امر به صورت خودجوش انجام مي‌گيرد. مثلا اگر يك كتاب آشپزي (كه البته داستاني يا شعر نيست) بارها و بارها تجديد چاپ مي‌شود نشان مي‌دهد زنان خانه‌دار چه كتابي را برگزيده‌اند. حتم بايد داشت اين تحليل كه همه گروه‌هاي اجتماعي را صاحب اين حق مي‌داند كه داراي جايزه‌اي مستقل براي خود باشند عموميت بسياري دارد و مي‌تواند هر گروه اجتماعي را بيشتر با ادبيات آشنا كند. در اين مسير اگر نهادهاي اجتماعي ابتكار عمل را به دست بگيرند و با دادن كتاب‌هاي شعر يا داستان منتشر شده در يك سال، كه زياد هم نيست، گروه‌هاي مختلف اجتماعي را منسجم كرده و از آن‌ها بخواهند كتاب برگزيده خود را معرفي كنند دست به كاري بزرگ زده‌اند.
طبيعي است جامعه روشنفكري هم مي‌تواند جايزه‌هاي خاص خود را داشته باشد. در اين چارچوب هم افراد و گروه‌هاي مختلف روشنفكري مي‌توانند جايزه‌هاي خود را راه‌اندازي كنند و كتاب مورد نظر خود را به جامعه معرفي كنند.
با همه اين‌ها نمي‌توان همه جوايز مستقل را مثبت خواند اما درست هم نيست اين اجازه را به خود بدهيم كه خود معيار خوب و بد جوايز باشيم. اين عمل از طرف عقل جمعي جامعه انجام خواهد گرفت. بايد اجازه داد هر فرد و گروهي جايزه‌ خود را شكل بدهد در آن‌صورت و بعد از گذشت چند دوره، عقل جمعي به نتيجه‌اي كه بايد برسد خواهد رسيد. در اين‌صورت جايزه‌اي كه بتواند نظر عموم اهل ادبيات را جلب كند موفقيت بزرگي به‌دست آورده است و جايزه‌اي كه نتواند در اين مسير گام بردارد نه تنها مورد استقبال قرار نخواهد گرفت بلكه هم‌چنان كه در باره برخي جوايز شاهد هستيم مورد تمسخر نيز قرار مي‌گيرد. اگر امروزه شاهد آن هستيم كه جايزه‌اي بيشتر بر پايه روابط و يا خط و خطوط سياسي و فكري، خود را به جلو مي‌برد و به معرفي آثار برگزيده مي‌پردازد تا بر مبناي شاخص‌هاي ادبي، از آن سو به خوبي شاهد اين امر نيز هستيم كه چگونه عقل جمعي و جامعه ادبي اين جايزه‌ها را پس مي‌زند و عقب‌ مي‌راند.
بر اين مبنا بايد به همه اجازه داد و حتي از همه خواست كه جايزه راه بيندازند و مرجع تعيين‌كننده در خوب يا بد عمل‌كردن جايزه را به جامعه و عقل جمعي سپرد. اين‌كه پيش از شكل‌گيري يك جايزه و صرفا با اعلام اين‌كه قرار است چنين جايزه‌اي راه بيفتد عده‌اي به تخطئه آن بپردازند امري دور از انصاف است. بايد اين فضا را ايجاد كرد كه هر فرد يا گروهي بتواند جايزه‌ خود را خلق كند و بعد به تحليل آن نشست و در نهايت همه چيز را به عقل جمعي سپرد.
بي‌ترديد فقدان جايزه‌هاي خصوصي يعني از بين رفتن تكثر ادبي و وجود اين وضع در هر جامعه‌ يعني بيمارشدن و مرگ ادبيات. براي همين است كه گروه‌هاي انحصارگرا در هر شكل و نامي كه ظاهر شوند با شكل‌گيري جوايز ادبي مخالفند و تنها خود را شايسته برگزاري چنين جوايزي مي‌دانند. شك نبايد كرد كه مخالفت با جوايز مستقل ادبي يعني ميدان دادن به انحصارطلبان ادبي. و درست به همين دليل است كه جوايز مستقل هميشه با مشكلاتي عديده از سوي گروه‌هاي مختلف ادبي و غير آن مواجه مي‌شوند. مشكلات جوايز مستقل ادبي كه مسائلي چون طردشدن از سوي برخي افراد و گروه‌هاي مدافع ادبيات، عدم تامين نيازهاي مالي، نيافتن محلي براي برگزاري مراسم و موضوعاتي از اين قبيل را دربر مي‌گيرد نشان از آن دارد كه اين جوايز راه را بر انحصارگرايي مي‌بندند. به عبارت ديگر اين مشكلات تاييد اين نكته است كه جوايز مستقل ادبي تا چه حد در تنوع بخشيدن به ادبيات و متكثر كردن آن نقش دارند و موثرند. اگر جوايز مستقل ادبي نباشند بي‌ترديد پيروز ميدان، انحصارگرايان عرصه ادبيات خواهند بود.

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment