تادانه

گفتگوی دنیای اقتصاد با نویسنده «دیدا»


ابراهیم میرقاسمی: كار من تكثير عشق است

مهتاب کامرانی: «ديدا» اولين رمان اوست که به تازگی به وسیله نشر «آموت» منتشر شده است. دیدا، رمانی تاريخى است نوشته ابراهیم میرقاسمی، درباره بنيانگذار سلسله طاهريان، طاهر بن حسين ذواليمينين و عشق سوزانى كه بين او و دلدارش - ديدا - جريان داشته. میرقاسمی این موضوع را دستمايه خود قرار داده و به رمانی خوشخوان دست یافته است. در اين رمان كه با پس زمينه تاريخى قرن دوم هجرى جريان يافته، به مشكلات اجتماعى ايرانيان و زمينه‌هاى روانشناختى قيام مردم خراسان در برابر حكومت اعراب كه با ظهور عباسيان به اوج خود رسيده، پرداخته مي‌شود.
توجه خاص به قصه و تعلیق به همراه زبانی پاکیزه از ویژگی های رمان «دیدا» به شمار می رود. این ویژگی ها باعث می شوند خواننده بدون کوچکترین مکثی، این رمان 256 صفحه ای را دنبال کند.
میرقاسمی به جای اصل قرار دادن تاریخ و زندگی طاهر ذوالیمینین، موضوعی که برای تاریخ نویسان، فرعی بوده، اصل قرار داده و خواننده را با «دیدا» آشنا می کند؛ دختری که طاهر او را نجات می دهد و بعد ....


آقای میرقاسمی، رمان «دیدا» بر لبه تیغ عامه پسندی و روشنفکری حرکت می کند اما قبل از این که به این بحث برسیم، از اینجا شروع کنیم که خودتان، خواندن رمان را با چه رمان هایی شروع کردید؟
در زمان نوجوانى - وقتى پانزده، شانزده سال بيشتر نداشتم - توسط خواهر بزرگترم كه مشوّق بسيار خوبى در زمينه كتابخوانى بود، با دنياى كتاب و داستان و رمان آشنا شدم. رمانهاى «عامه پسند» در ابتداى كار، مرا به خود جلب كردند. رمان هاى «مايك هامر»؛ نوشته‌هاى پرويز قاضى سعيد. كمى كه بزرگ‌تر شدم، وقتى كه احساس مي‌كردم در خواندن كتاب حرفه‌اى شده‌ام، با كتابهاى «ر. اعتمادى» آشنا شدم كه دنياى غريبى براى من داشت. جنس آدمهايى كه در اين داستان ها زندگى مي‌كردند، به خصوص بود. آدم هايى كه به عنوان نماينده تمامى اقشار جامعه حضور داشتند ولى خاصّ بودند. علائق و سلايق منحصر به فرد آنها و ماجراهاى عشقى جالبى كه در اين آثار جريان داشت، به حسادت وادارم مي‌كرد طورى كه بارها و بارها آرزو مي‌كردم من هم بتوانم چنين داستانهايى را كه قادر بود با همه نوع مخاطبى ارتباط برقرار كند، در كارنامه خود داشته باشم.
چيز جالبى كه در اين‌جا مي‌توانم براى شما بيان كنم، اينكه من و خواهرم به اتفاق فكر مي‌كرديم كه اين نويسنده بايد يك خانم باشد كه توانسته به اين خوبى احساسات زنانه حاكم بر فضاى داستانهايش را بيان كند در حاليكه ما در اشتباه بوديم. اين مطلب تا همين اواخر به قوّت خودش در ذهن ما جا داشت كه از شخصيّت‌پردازى قوى اين داستانها حكايت مي‌كرد. اين شخصيّت‌پردازى زيركانه، نشاندهنده قدرت ايشان در ارتباط با مخاطب بود.

و بعد از سال ها کلنجار با خودتان و نوشتن، رسیدید به رمان «دیدا».
ديدا، سفرى راز آلود براى خود من بود. لحظه به لحظه شكل گيرى داستان آن برايم زيبا بود. شايد باور نكنيد ولى رفته رفته اين حسّ كه خودِ طاهر مرا براى نوشتن اين رمان، انتخاب كرده؛ تقويت مي‌شد. هرجا كه احساس گرفتارى در تنگنا و رسيدن به بن بست به من دست مي‌داد، روزنه جديدى سر راهم قرار مي‌گرفت و با پيدا كردن يك منبع يا مطلب جديد در خصوص طاهر، اين گرفتاريها از بين مي‌رفت و قلبم روشن مي‌شد و راه هموار.
براى نوشتن اين رمان، چيزى در حدود پنج هزار صفحه، مطلب تاريخى را مطالعه كردم. منبع اصلى تحقيقات من، كتاب: «تاريخ طبرى» نوشته محمد بن جرير طبرى و «تاريخ خاندان طاهرى» اثر نفيس استاد سعيد نفيسى بود. اين كتابها زواياى پنهان اين خاندان تأثيرگذار در تاريخ ايران پس از اسلام را به روشنى براى مخاطب بيان كرده‌اند به صورتيكه مخاطب با اشراف كامل در مورد نحوه زندگى اين مردم، به ابعاد اجتماعى، سياسى، اقتصادى و... آن دوران پى برده و كاملاً با اين دوران آشنا مي‌شود.

ادامه گفتگو ... اینجا و اینجا

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment