تادانه

نگاهی به رمان «دیدا»

[هاتف جليل‌زاده] : به هنگام بررسي شخصيت‌هاي يك داستان بزرگترين اشتباه، اصرار بر واقعي بودن آنهاست.
هيچ شخصيتي در كتاب يك شخص واقعي نيست. اين همان كاري است كه ابراهيم ميرقاسمي انجام مي‌دهد در رماني با نام «ديدا» كه به تازگي در نشر آموت به چاپ رسيده است. رمان ديدا براساس داستان زندگي طاهر ذواليمينين نوشته شده و از دستمايه‌هاي رئال و تاريخي برخوردار است. شخصيت‌هاي داستان شبيه آدم‌هاي واقعي‌اند. در عين حال به آنها شباهتي ندارند. به اين معنا كه نويسنده سعي مي‌كند تا در اطراف اين شخصيت‌ها جزئياتي را بيان كند كه از زندگي آن دوره برگرفته است.
روايت رخدادها محدود به چيزهايي است كه در زندگي روزمره احتمال وقوع دارد. در نتيجه نويسنده ديدا ناچار به چشم‌پوشي از آن نوع مسائلي شده است كه براي زندگي آن آدم‌ها بيش از حد لزوم خيالپردازانه است. هرچند شخصيت‌هاي تاريخي، زندگي غيرمتعارفي دارند و نويسنده ناچار از نوعي به كارگيري تخيل است كه تا حدودي هم باورپذير باشد.
اما نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه ابراهيم ميرقاسمي در رمان ديدا مي‌كوشد تا خواننده به شخصيت به خاطر شخصيت علاقه‌مند شود.
ادامه ... اینجا

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment