تادانه

وصف حال
باغبان گر پنج روزی صُحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبُل بایدش

ایدل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون بدام اُفتد تحمل بایدش

رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار مُلکست آنکه تدبیر و تامل بایدش

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هُنر دارد توکل بایدش

با چنین زُلف و رُخش بادا نظربازی حرام
هرکه روی یاسمین و جعد سُنبل بایدش

نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید
این دل شوریده گر آن جعد و کاکل بایدش

ساقیا در گردش ساغر تعلّل تا بچند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش

کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمّل بایدش

(حافظ)
youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment