تادانه

دیدار با «گلی ترقی»
وقتی «علی دهباشی» را شناختم، تازه «شب‌های بخارا»یش را به پا کرده بود؛ که شاید نزدیک به 50 شب از آن ها را خودم حاضر بودم. حیف که نگذاشتند ادامه بدهد این شب‌ها را که همه‌اش تولد بود و بزرگداشت آنان که هنوز در میان ما هستند.
بعد با این که «خانه هنرمندان» دیگر سرای شب‌های بخارا نبود، اما گاهی اینجا و آنجا در مرکز نقش‌جهان و فرهنگ‌سرای نیاوران باز دیدارها بود و بزرگداشت‌ها تا این که دیگر و دیگر دیداری نبود و آن روزنه هم بسته شد که ناگفته‌ها بسیار دارم از نادیدارها.
سه ماه قبل بود که با صدای علی دهباشی به بخارا رسیدم؛ دیدار با محمود دولت‌آبادی بود. دفتر بخارا آنقدر بزرگ نیست و نبود که بیش از ده نفر بتوانند به این دیدار برسند. خانم‌ها ناهید طباطبایی و مینو فرشچی و فرزانه قوجلو بودند و چند خانم دیگر که نمی‌شناختم شان و آقایان هم این راوی و هوشنگ ماهرویان و خود دهباشی و همین. حرف‌هایی زده شد و دیداری بود که هرگز از خاطرم نخواهد رفت آن ظهر پنجشنبه زمستانی را.
بعد دیگر خبردار نشدم تا این که خبر حضور «پری زنگنه» را آقای دهباشی به تادانه فرستاد. پرسیدم: گفتید خبرها را منتشر نکنیم که؟!
جواب داد: تا بخواهند در اینجا را تخته کنند، تخته کرده‌ایم ما.
راست می گفت؛ دیده بودم که کارتن های خالی را بچه‌ها جمع می کنند و بخارا را دارند از چند ماه قبل خالی می کنند و تمام «ای کاش»ها می ماند برای کسانی که زمانی دفتر بخارا را با موزه ادبیات ایران قیاس کرده بودند و این‌طور که شنیدم دهباشی از این به بعد هر روز هفته را در جایی خواهد بود برای دیدار با مخاطبان بخارا و ادبیات و هنر و فرهنگ ایران زمین.
القصه، گذشت تا یک روز مانده از ماه فروردین که دیدار بخارا بود با علی‌محمد افغانی و باز جلسه عجیبی بود؛ دیدار با نویسنده شوهر آهوخانم که کمتر کسی از او خبر داشته در این سال ها.
و امروز هم دیدار با «گلی ترقی» بود که جدا از نویسنده بودن باید تحسین‌اش کرد برای تمام جسارت‌ها و اصیل‌بودن‌هایش.
گلی ترقی را دوست داشتم، با این دیدار دوست‌ترش می دارم که به خودش هم گفتم که اگر زنان و مردان نویسنده ما به جسارت و کم‌سانسوری کسی مثل او برسند، ادبیات ما تکانی خواهد خورد اگر نه که نه.
حیف که نه می‌شود فایل صوتی 2:33 دقیقه ای این نشست را اینجا منتشر کرد و تمام حرف‌های اینجا و آنجایش را که هرگز در هیچ مصاحبه رسمی نمی‌توان یافت.
گزارش و عکس‌های بخارا ... اینجا

Labels: ,

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment