تادانه

وقتي در و ديوار سخن مي‌گويند
تهران‌امروز (زهرا تيراني): كتاب «در جست‌وجوي خوشبختي» به تازگي با ترجمه علي ايثاري كسمايي روانه بازار كتاب شده است. نويسنده در كتاب «در جست‌وجوي خوشبختي» خانه‌اي را كه محل زندگي يك كشيش در روستايي آرام و گمنام است دستمايه كارش قرار مي‌دهد و با توصيف اجزاي آن به ذكر وقايع تاريخي و شرح تكامل تمدن بشري از چند صد سال پيش تاكنون مي‌پردازد.

بيل برايسون در سال 1951 در آمريكا به دنيا آمد. وي با آثار علمي و سفرنامه‌‌هايي كه به زبان طنز نوشت مطرح شد و توانست جايزه اونتيز را در سال 2004 براي كتاب «تاريخ كوتاه تقريبا همه چيز» با نام انگليسي از آن خود كند.آنچه در پي مي‌خوانيد يادداشتي است كوتاه بر كتاب«در جست‌وجوي خوشبختي» و شرح مختصري از چگونگي نگاه نويسنده در بيان مقولات علمي.برايسون در مقدمه كتاب به منبع الهامش براي نوشتن كتاب «در جست‌وجوي خوشبختي» اشاره مي‌كند و مي‌گويد كه وقتي در آشپزخانه خانه خود نشسته بود و با نمكدان و فلفل‎پاش بازي مي‏كرد، سوالاتي درباره خانه به ذهنش راه يافت؛ چرا نمك و فلفل نه مثلا فلفل و هل؟ چرا چنگال‎ها چهار شاخه دارند و نه سه يا پنج شاخه؟ و سوالاتي از اين دست كه با پرسيدن آنها ناگهان خانه در نظرش جاي اسرارآميزي آمد. كتاب قبلي برايسون «تاريخ كوتاه تقريبا همه چيز» درباره كائنات و اينكه چگونه به وجود آمده‏اند، بود و آن را كاري دشوار و بي‌حد و مرز مي‎دانست. به همين دليل فكر مي‎كرد نوشتن درباره فضايي محدود و به خوبي مرزبندي شده و گرم ونرم مانند يك كشيش‎نشين قديمي در روستايي در انگليس كاري بسيار ساده باشد ولي بعد اقرار مي‎كند كه اين طور نبوده است.

برايسون از دوره زماني‏اي صحبت مي‎كند كه اگر بخواهيم از ديد تاريخ چند هزار ساله بشر به آن بنگريم فاصله نه چندان زياد با ما دارد و بنا به گفته نويسنده بيشتر به رويدادهاي 150 سال اخير در جهان پرداخته شده است كه اغلب آنها در لندن مي‎گذرد. او نگاهي بسيار موشكافانه و دقيق به تاريخ تمدن انسان و آن‎چه در فرآيند تكامل و شكل‎گيري تمدن و تكنولوژي او رخ داده، مي‏‎اندازد. با خواندن اين كتاب ممكن است در نگاه اول دو چيز به ذهن خواننده خطور ‎كند؛ اول اينكه احساس خوشبختي ‏كند از اينكه تا چه حد پيشرفت و تكامل در زندگي و تمدن انسان‌ها روي داده در حالي كه تا همين چند صد سال پيش، همان طور كه نويسنده در كتاب اشاره مي‎كند مردم بعضي از نقاط دنيا از داشتن امكانات بهداشتي در كليه امور زندگي محروم بودند و در نگاه ديگر ممكن است خواننده دچار سردرگمي تاريخي ‎شود؛ چطور امكان دارد چنين دوره‏اي در تاريخ بشر وجود داشته باشد در حالي كه وقتي تاريخ را از لحاظ وضعيت بهداشتي ورق مي‎زنيم مي‌بينيم مردم بابل باستان، مردم يونان و ايران باستان از وضعيت بهتري نسبت به مردم قرن شانزده و هفده و حتي هجده برخوردار بودند.

نام فصل‏ها كه اكثرشان به نام قسمت‌هاي مختلف يك خانه نام‌گذاري شده‌اند ارتباط نزديكي با محتواي هر فصل دارد؛ آشپزخانه، هال، ظرف‌شويي، اتاق خواب، اتاق پذيرايي و استراحت، ‌پله‎ها و غيره بخش‌هاي كتابي را تشكيل مي‌دهند كه در سراسر آن حوادث واقعي تاريخي روايت مي‌شوند. به‌عنوان مثال، در فصل «اتاق كودكان» كه به مسائل و مشكلات كودكان طبقات مختلف پرداخته مي‌شود مي‌خوانيم: «مانند هميشه، كساني كه بيش از همه آسيب مي‌ديدند كودكان و نوجوانان بودند با اين حال رسيدگي به رفاه و ايمني آنان توجه چنداني را جلب نمي‌كرد. كمتر چيزي بهتر از اين مي‌تواند حقايق زندگي مردم انگليس را در قرن نوزدهم آشكار كند: «انجمن پيشگيري از بي‌رحمي با حيوانات «شصت سال قبل از سازماني مشابه براي حمايت از كودكان تشكيل شده بود.»

برايسون در اين كتاب، حقايق تاريخ بشر را با رويكردي علمي و با زبان طنز، به نوعي به خانه و اتفاقات درون آن مرتبط مي‌كند و از اين راه در جست‌وجوي يافتن راز خوشبختي بشر در حريم خصوصي زندگي انسان‌هاست.

نويسنده در اين اثر به چيزهاي بسيار عادي آنچنان توجه نشان مي‌دهد كه گويا آنها از مهم‌ترين چيزها هستند. وي به كشف هر يك از اجزاي خانه و مسائل عادي زندگي و نقشي كه در جريان تحول و تكامل زندگي داشته‌اند مي‌پردازد و در اين سفر اكتشافي بدون اينكه از خانه بيرون بيايد، تاريخي از جهان مي‌نويسد كه مي‌تواند مورد توجه مخاطب قرار بگيرد.

در كتاب«در جست‌وجوي خوشبختي»، توانايي و مهارت برايسون براي يافتن شيوه‏اي متفاوت در بيان وقايع تاريخي و زندگي روزمره كه همزمان هم عجيب و هم خودماني است، بسيار شايان توجه است. به كساني كه حوصله مطالعه كتاب‌هاي مرجع تاريخي را ندارند و مي‌خواهند به صورت قصه وار با تاريخ تمدن آشنا شوند، توصيه مي‌شود اين كتاب را بخوانند چرا كه مطمئن باشيد با خواندن اين كتاب لذتي به اندازه لذت خواندن رمان خواهيد ‎برد. در اين اثر براي هر خواننده با هر سليقه‏اي موضوعي براي خواندن وجود دارد زيرا نويسنده به دنيايي وارد مي‌شود كه براي ما آشنا و ملموس است. وي با زاويه‎ ديگري به چيزهاي عادي و پيش‌پا‌افتاده دنياي ما مي‎نگرد و خواننده را از بر ملاكردن اسرار خانه شگفت زده مي‎كند؛ آن‌چنان كه خود مي‌گويد: «آدم وقتي خود را در موقعيت نگاه كردن به دنيايي بيابد كه آن را به خوبي مي‌شناسد اما هرگز قبلا از چنين زاويه‌اي نديده هميشه تكان دهنده است.»

* منتشر شده در روزنامه «تهران امروز» دوشنبه 21 شهریور 1390 صفحه 17

Labels:

youssef.alikhani[at]yahoo[dot]Com
0 Comments:

Post a Comment